سیانان: ترامپ بزرگترین هدیه برای چین و روسیه است
دنیا به کام ولادیمیر و «شی»
تصادفی نیست که پوتین و شی جای پای خود را سریعتر محکم کنند؛ چرا که احتمال میدهند دونالد ترامپ رئیسجمهور تکدورهای باشد. در هفتهای که گذشت در همه پرسی تجدیدنظر قانون اساسی در روسیه، همان طور که پیشبینی میشد پوتین توانست بهطرز موثری خود را رئیسجمهور مادامالعمر کند، آنچنان که شی جینپینگ با اقدامات بیپروایانه خود تحت عنوان قانون جدید امنیت ملی، دولتشهر هنگکنگ را بیش از پیش تحت کنترل چین در آورد، در حالی که به آمریکا، کانادا، استرالیا و بریتانیا گفته که این مساله داخلی است و اجازه دخالت نمیدهد.
به نظر میرسد هر دو به این نتیجه رسیده بودند که آمریکا نه اراده و نه توان مقاومت در برابر خواستههای آنها دارد. در واقع همین هفته پیش بود که فاش شد روسیه به شبهنظامیان افغانی برای کشتن سربازان آمریکایی پول میداده است و کاخ سفید نیز در تقلا بود تا یک واکنش مناسب به این ادعا بدهد. البته روسیه و طالبان هر دو این ادعا را تکذیب کردند.هفته گذشته دیوید ایگناتیوس، در واشنگتن پست نوشت: «پوتین در حال انتقام گرفتن است. پوتین بر این باور است که آمریکا کشور سابق وی، یعنی اتحاد جماهیر شوروی را نابود کرده است. رئیسجمهوری روسیه دوست دارد آمریکا این درد را حس کند. او اکنون زمان زیادی برای انتقام بیشتر دارد. »
بنابر گفتههای سارا متیوز، معاون مطبوعاتی کاخ سفید، ترامپ یک مذاکرهکننده در کلاس جهانی است که همواره به سود آمریکا در صحنه جهانی میاندیشد. اما کارل برنستاین یکی از مقامات سابق آمریکا در گفتوگو با سیانان خلاف این نظر را دارد. آنها فکر میکنند که ترامپ در مورد توانایی خود درباره متقاعد کردن سایر رهبران جهان در جهت برنامههای کاریاش دچار توهم است. آنها فکر میکنند که ترامپ میتواند با خوشزبانی، زبانبازی یا تهدید، سایر رهبران دنیا را سرسپرده اراده خویش کند. اما یکی از منابع به برنستاین گفته است که پوتین بهتر از او (ترامپ) بازی میکند. توجه ترامپ به رهبران اقتداگرا و بیتوجهیاش به تاریخ و عدم آمادگیاش منافع ملی آمریکا را به خطر انداخته است. حالا چه اینکه پوتین انتقام میگیرد یا تصمیم شی نقش توافق بریتانیا و این کشور در سال ۱۹۸۴ باشد، هر دو رهبر از این دوران بهترین استفاده را کردهاند.
به سه سال گذشته بازگردید. یک روز پس از اینکه ترامپ، جیمز کومی را از مدیریت افبیآی برکنار کرد، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، مهمان ترامپ در اتاق بیضی شکل شد. کومی در حال تحقیق روی پروندهای موسوم به دخالت روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ بود. یک عکاس رسمی روسیه که در این برنامه حضور داشت، گفت که ترامپ رسما به مهمانان خود گفت وی کومی را اخراج کرده است؛ چرا که وی یک دیوانه واقعی بوده و کارهای احمقانه انجام میداده است.
دو ماه بعد ترامپ، پوتین را در حاشیه اجلاس گروه بیست دید، آن هم به تنهایی. کاخ سفید در شیپور دمید که دیدار با همتای روس موفقیتآمیز بود و آتشبس در سوریه را برجسته کردند. روسیه اما این توافق را به منظور جلوگیری از درگیری بیشتر پذیرفت اما این فرصتی را برای روسها فراهم آورد که از دولت اسد حمایت بیشتری کنند و یکایک منطقهها را از دست شورشیان خارج کنند. ترامپ میتوانست اعتراض کند، توافقنامه را از بین ببرد یا یک سیاست جدید در سوریه پیاده کند تا از نفوذ روسیه در خاورمیانه بکاهد. در عوض ترجیح داد دروغ روسها را باور کند.
این موضوع تکراری است. جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا در کتاب خاطرات خود با عنوان اتاقی که در آن اتفاق افتاد، نوشته است: ترامپ در سال ۲۰۱۸ در هلسینکی با پوتین دیدار داشت. پوتین پس از اینکه ترامپ قبول کرد که روسیه در انتخابات سال ۲۰۱۶ هیچ دخالتی نداشته است، بهطرز ناخوشایندی خندید. خیلی سریع به سال جاری رسیدیم؛ سالی که پوتین ۲۰ سال حضور خود در قدرت را جشن گرفته است. اما او برای ماندگاری بیشتر نیاز به اصلاح قانون اساسی داشت. به نظر میرسد بهرغم تشدید تحریمهای روسیه توسط آمریکا و بریتانیا به خاطر تصرف بخشی از اوکراین و حمله بیولوژیکی به جاسوس سابق روسیه در انگلستان، پوتین به این نتیجه رسیده بود که ترامپ به دلیل کاری که در خانه خود انجام خواهد داد، فشار وارد نخواهد آورد.
او درست پیشبینی کرده بود. حالا او در عمل رئیسجمهوری مادامالعمر روسیه به حساب میآید و امیدوار است که جا پای رهبران سابق شوروی بگذارد. تجربه شی با ترامپ متفاوت بوده است. درگیری در جنگ تجاری، وی را مجبور کرد که اهداف واقعی ترامپ را از نو مورد بررسی قرار دهد: درباره پول، مسائل مربوط به حقوق بشر مانند اویغورها یا هنگکنگ و به سادگی متوقف کردن ظهور ابرقدرت بعدی جهان.
رابرتسون مینویسد: دو سال پیش، در یک برنامه تجاری و پیمانکاری که یک شام کاری بود، من در کنار سفیر سابق نشسته بودم. جنگ تجاری تازه شعلهور شده بود اما تعرفههای جدیدی برای پنلهای خورشیدی چین، ماشین لباسشویی، فولاد و سویا تعیین شده بود. آن دیپلمات که چندین سال نیز در اروپا زندگی کرده بود، آن روز به من گفت که آمریکا عامدانه قصد دارد چین را از جایگاه درست خود در زمینه فناوریهای پیشرفته و هایتک محروم کند. حالا که به سخن آن روز وی میاندیشم، میبینم که درست پیشبینی کرده بود و ترامپ متحدان خود را متقاعد کرده است که از فناوریهای شرکت هوآوی در توسعه نسل پنجم اینترنت گوشی استفاده نکنند. اما متحدان کمتر تمایل دارند که نه بگویند و آن نیز دو دلیل دارد: یک قدرت تجاری چین و دیگری نیز رابطه خراب شده متحدان با آمریکا.
یک منبع به برنستاین گفته است، در هفتهای که گذشت آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در تماس تلفنی تاکتیکهای برخورد آمریکا با چین را نپذیرفته و گفته است که ۲۷ کشور اروپایی خود به اندازه کافی از این وزن برخوردار هستند تا در مورد توافق تجاری با چین تصمیم بگیرند.
در حالی که ترامپ بهخاطر رویارویی با چین در قبال سیاستهای تجاری، جاسوسی تجاری و سرقت از مالکیت معنوی مورد تحسین واقع میشود اما به دلیل استفاده از تاکتیکهای نامناسب مورد انتقاد است. رابرت بلک ویل در تحلیلی برای شورای روابط خارجی نوشت: «اکنون چالش رئیسجمهور و جانشین وی متقاعد کردن پکن از طریق افزایش قدرت آمریکا در آسیا و تشکیل اتحادهای قدرتمند در این منطقه است تا با کمک متحدان و دوستان واشنگتن به شدت با اقدامات بیثباتکننده چینی مقابله شود.
تمامی اینها مورد محاسبه شی جینپینگ قرار خواهد گرفت؛ اینکه ترامپ قصد دارد تا تهدیدی برای چین ظهور کرده باشد یا اینکه نقش یک دشمن با هوش را ایفا کند. به نظر میرسد شی بیشتر روی مورد دوم حساب باز کرده است. برای همین تصمیم گرفت تا هنگکنگ را بیشتر در چنبره خود داشته باشد تا از این طریق فشار بیشتری به غرب وارد آورد.
قانون امنیت ملی جدید هنگکنگ که هفته گذشته تصویب شد، بلافاصله در این دولتشهر به اجرا در آمد. این قانون نقض توافق سال ۱۹۸۴ است که بین بریتانیا و چین منعقد شده است. سوال مورخان در آینده این نیست که اقدامات ترامپ در تصمیمات پوتین و شی تا چه حد موثر است، بلکه این سوال را خواهند پرسید که توهمات ترامپ تا چه حد جهان را به سود آن دو رقم زد.