ترامپ قصد دارد نیروهای ایالاتمتحده را در آلمان کاهش دهد
گسست بزرگ از سیاست خارجی کلاسیک آمریکایی
«کاترین بنهولد» در گزارش ۶ ژوئن در نیویورکتایمز نوشت: یک هفته بعد آلمانیها دریافتند که ترامپ قصد دارد نیروهای آمریکایی را در این کشور کاهش دهد. گفته میشود هماکنون ۳۵ هزار نیروی آمریکایی در خاک آلمان حضور دارند. براساس تصمیم ترامپ، قرار شده ظرف سه ماه آینده حدود ۹۵۰۰ نفر از نیروهای آمریکایی که به حفظ ثبات در این کشور و اروپا کمک کرده بودند به کشور خود بازگردانده شوند. رسانههای آمریکا به نقل از منابع وزارت دفاع این کشور میگویند ترامپ خواهان آن است که با خروج این تعداد، شمار نیروهای آمریکایی در آلمان به حدود ۲۵ هزار نفر کاهش یابد. اگرچه هنوز چنین فرمانی صادر نشده اما چنین کاری بهزودی انجام خواهد شد. یک مقام آمریکایی گفت که نیاز کمتری به این مقدار نیرو در آلمان وجود دارد و بخشی از این نیروها به سایر مناطق اعزام میشوند و بخشی نیز به آمریکا برخواهند گشت. گزارشگر نیویورکتایمز میافزاید، معلوم نیست آیا این مسائل به هم ربط دارد یا خیر. اما تمام اینها نشانههایی از گسست در روابط میان آمریکا و تاثیرگذارترین کشور اروپایی را در خود دارد که از زمان جنگ جهانی دوم به اینسو دیده نشده است. افزون بر این، آلمان و آمریکا بر سر طیف گستردهای از مسائل اختلافنظر دارند: از روسیه و ایران گرفته تا تجارت و امنیت.
«بنهولد» میافزاید: «اعتماد» میان مرکل و ترامپ مدتهاست از میان رفته است. اکنون، مقامها و تحلیلگران میگویند اتفاق مهمتری رخ داده است و آن «از میان رفتن مبانی اعتماد در دو سوی آتلانتیک است.» فقدان مشورت در تصمیمات، عدمقطعیت و پیشبینیناپذیری در تعامل با ترامپ- تصمیم او برای ترک سازمان بهداشت جهانی شگفتی متحدان را نیز برانگیخت- نشانههای حکمرانی او در سالجاری بوده است. در قاموس رهبران اروپایی، ایالاتمتحده از کسوت متحدی «صرفنظر نکردنی» به متحدی «غیرقابل پیشبینی» تقلیل یافته است. این چرخش نگرانکننده رویدادهاست که اروپاییها نه دنبال آن بودند و نه مشتاقش. «یوهان دیوید وِیدفال»، قانونگذار ارشد آلمانی از حزب دموکرات مسیحی مرکل میگوید: «این یک تلنگر دیگر به ما اروپاییها بود تا از خواب غفلت برخیزیم و سرنوشت خودمان را بهدست بگیریم.»
از سوی دیگر، «توماس کلین بروکهوف»، مدیر یک گروه تحقیقاتی در برلین به نام «صندوق مارشالِ آلمان»، میگوید عقب کشیدن یکجانبه نیروهای آمریکایی از خاک مهمترین متحد اروپایی آمریکا لطمهای است به ناتو. او معتقد است: چنین اقدامی به معنای بازی کردن در زمین ولادیمیر پوتین است که سالهاست از حضور آمریکا در قاره سبز بیزار بوده است. بروکهوف معتقد است که رقیب استراتژیک ترامپ نه «پوتین» است، نه «شی». نتیجهگیری او این است که: «رقیب سیستماتیک ترامپ کسی نیست جز مرکل.» فقدان پیوند میان مرکل بهعنوان یک فیزیکدان کوانتومی و ترامپ بهعنوان یک میلیونر سلبریتی اتفاق جدیدی نیست. آنچه جدید است اینکه ترامپ دیگر هیچ تظاهری به این نمیکند که در جبهه مرکل یا دیگر متحدانش قرار دارد. او به راحتی و بدون هیچ واهمهای از آنها میبرد. بروکهوف میگوید: «مرکل نماینده هر آن چیزی است که ترامپ از آن بیزار است: جهانی شدن، چندجانبهگرایی، قانون بینالمللی و .... ترامپ پیوند بیشتری با رهبران اقتدارگرا در جان دارد» زیرا چنین به نظر میرسد که بهواسطه چنین رهبرانی بهتر میتواند منافع خود یا کشورش را محقق سازد.
آلمانیها نگران این هستند که ترامپ در فرآیند بازتعریف منافع ملی آمریکاست و اتحاد «ترانس آتلانتیک» بخشی از آن نیست. بروکهوف میگوید: «ترامپ فکر میکند درحال اعمال قدرت و فشار و توانمندی ایالاتمتحده است. اما اگر ترامپ واقعا ظرف سه ماه این نیروها را به کشورش بازگرداند حدود ۲۵ درصد از ظرفیت بازدارندگی آمریکا را در اروپا از دست میدهد.» این یک گسست آشکار از سیاست خارجی آمریکای پساجنگ است. دیپلماتهای کارکشته در دو سوی آتلانتیک میگویند روابط آلمان- آمریکا باید بسیار مهم پنداشته شود؛ این موضوع زمانی اهمیت مییابد که دریابیم بریتانیا هم اتحادیه اروپا را ترک کرده است. به نوشته گزارشگر نیویورکتایمز، آلمان ثروتمندترین و پرجمعیتترین کشور در اروپاست. این کشور موتور محرکه اقتصاد در این قاره و مهمترین شریک اقتصادی آمریکاست. شرکتهای آلمانی تقریبا ۷۰۰ هزار نفر از آمریکاییها را در ایالاتمتحده در استخدام خود دارند.
هماکنون ۳۵ هزار نیروی آمریکایی در آلمان حضور دارند؛ کشوری که یکی از مهمترین قطبهای نظامی برای ایالاتمتحده محسوب میشود. در پایگاههای آمریکا در آلمان فقط ۱۲ هزار آلمانی به کار اشتغال دارند. دهها هزار شغل دیگر به حضور آمریکاییها بسته است. خروج نیروهای آمریکایی از آلمان به اقتصاد آلمان هم لطمه خواهد زد. مقامها میگویند اگرچه این خروج لطمهای «اقتصادی» به آلمان خواهد زد اما لطمههای «استراتژیک» هم بر آمریکا وارد خواهد کرد. افزون بر عقبنشینی دائمی نیروها، رئیسجمهور قصد دارد تعداد نیروها را حداکثر در سطح ۲۵ هزار نفر نگه دارد. «ایوو دالدر»، رئیس شورای شیکاگو در امور جهانی که یک اندیشکده آمریکایی است میگوید: این امر احتمالا مهمتر از تصمیم او به خروج ۹۵۰۰ نیرو است. تقریبا تمام پروازهای نظامی آمریکا به عراق یا افغانستان از «رامشتاین» (Ramstein) در جنوب غرب آلمان میگذرد که بزرگترین پایگاه آمریکایی در خارج از ایالاتمتحده است. بیمارستان نظامی آمریکا در «لاندستول» (Landstuhl) بسیاری از سربازانی را درمان میکند که در نبردهای عراق یا افغانستان آسیب دیدهاند. ماموریتهای نظامی آمریکا در آفریقا هم از جنوب غرب آلمان هماهنگ میشود.
تحلیلگران میگویند، مساله مهم این است که نیروهای آمریکایی در آلمان به مثابه نیرویی بازدارنده در برابر تجاوزگریهای روسیه تلقی میشدند. «نیکلاس برنز»، مقام سابق آمریکایی در دولت بوش و استاد فعلی دانشکده کندی در دانشگاه هاروارد، میگوید عقبکشی نیروهای آمریکایی به نفع هدف بلندمدت پوتین مبنی بر شکاف در غرب تمام میشود. این مقام سابق آمریکایی میگوید: «این یک ضربه سیاسی و نمادین مهم به اولویت فوری ما در اروپا محسوب میشود یعنی تقویت ارتباطات استراتژیک آمریکا با آلمان بهعنوان مهمترین متحد آمریکا و مهمترین قدرت اروپایی به ویژه پس از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا.» تصمیم ترامپ برای خروج نیروها در امتداد همان خط «ابتدا آمریکا»ست که هدفش محدود کردن حضور نیروهای آمریکایی در خارج از این کشور و پافشاری او بر این امر است که متحدان باید سهم بیشتری از هزینههای دفاعی را بر عهده بگیرند. اما برخی بر این باورند که استراتژی «ابتدا آمریکا» تا پیش از اتمام دور اول ریاست جمهوری ترامپ و تا پیش از آغاز دور دوم رقابتها به «ابتدا ترامپ» تغییر کرده است. «نوربرت روتگن»، مدیر آلمانی کمیته روابط خارجی و یکی از چند نامزد احتمالی جایگزینی مرکل در سال آینده، میگوید: «همه چیز مربوط به ترامپ و نگرش او از جهان است. هیچ چیز به سیاست ربط ندارد. همه چیز به ترامپ و نیاز او به اعتبار- و به تعبیر برخی به انتقام- ختم میشود.»
گزارشگر نیویورکتایمز میافزاید مقامهای آلمانی انتظار رفتارهای مخربتری از آمریکا تا پیش از انتخابات (و احتمالا پس از انتخابات) را دارند. بسیاری از این نگرانند که عقبنشینی ترامپ از افغانستان موجب شود که طالبان دست برتر بیابد و سالها هزینه و تلاش آمریکا در افغانستان نقش بر آب شود. روتگن میافزاید: «ترامپ عصبی و بهشدت تحت فشار است و حلقه محاصره او تنگتر و وضعیت برای او وخیمتر شده و این باعث عنانگسیختگی او میشود.»