در عروس خاورمیانه کسی به فاصله اجتماعی توجه نمیکند
بیروتیها علیه قرنطینه
«ویویان لی» در گزارش ۳ میبرای نیویورکتایمز نوشت، قبل از اینکه بتوانیم سفارش خود را بدهیم، مالک آن مغازه گفت که پلیس به زودی قرار است تمام «بار»ها و «کلوپ»های شبانه را ببندد و جمعیت را متفرق سازد. در بیروت، حضور شبانه و شب گردی نوعی «حق مقدس» شمرده میشود. بنابراین، صاحب آن مغازه از ما نخواست که مغازه اش را ترک کنیم. در عوض، ما به صندلی تکیه دادیم در حالی که صاحب مغازه چراغها را کم نور کرده و برخی را به داخل مغازه برد؛ گویی میخواست نشان دهد که یا در حال بستن مغازه است یا به دستور پلیس تمکین میکند.
عصر روز بعد زمانی که پلیس مردم را واداشت تا مهمانیهای خود را لغو کنند و از تجمع در مراکز عمومی مانند رستوران ها، بارها و کلوپهای شبانه و... خودداری کنند، آنچه غیرقابل تصور مینمود به واقعیت تبدیل میشد: بیروت زندگی شبانه خود را تعطیل میکند. نمایشهای شبانه که از سوی گروههایی قرار بود به اجرا درآید که از اروپا به این کشور رفته بودند و در تبلیغات اجتماعی و پوسترهای خیابانی به فراوانی در مورد آنها تبلیغ میشد ناگهان لغو شدند. معدود رستورانها و کافههایی که باز بودند هم بسته شدند و دیگر اثری از آنها دیده نمیشد.
محله سنگفرش شده «مار مایکل» که قبلا با صدای تق تقِ کفشها و سر و صدای باندهای ماشینها و موسیقیهای عربی و غربی مناطقی زنده به شمار میرفتند و از سه شنبه تا شنبه - و گاهی یکشنبه و دوشنبه- در آنها صدای موسیقی و شادی به گوش میرسید یکباره خاموش شدند. چنین ضررهایی ممکن است در یک بیماری همهگیری که صدها هزار نفر را کشته و میلیونها نفر را به آستانه گرسنگی کشانده است، ناخوشایند به نظر برسد.
اما در بیروت، پایتخت سرزنده و البته سربه هوای کشورهای خاورمیانه، این هم یک کلیشه و هم یک مساله افتخارآمیز است که گفته شود طی جنگ داخلی که جمعیت بیروت را نصف کرد و مسیحیان را علیه مسلمانان برانگیخت و از ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ لااقل ۱۰۰ هزار نفر کشته بر جای گذاشت، بیروتیها «مهمانی» را کنار نگذاشتند. «چاربل هابر»، نوازنده ۴۱ ساله، میگوید:«وقتی شما در جایی زندگی کنید که هیچ چیز ثبات ندارد و زمین زیر پایتان همیشه لغزنده است، همواره در وضعیت اورژانسی به سر میبرید. این وضعیت میطلبد که همواره از اوقاتتان بهره ببرید چون ممکن است لحظاتی دیگر این فراغت نباشد و حسرت آن را بخورید». این دلیلی است که نشان میدهد شبهای بیروت میتواند حتی تا روزها به طول انجامد چون مردم خبری از یک روز بعدِ خود ندارند. ساکنان بیروت فضاهای اندکی برای به اشتراکگذاری دارند. پارک کم است و سواحل مدیترانه در تصرف مراکز اقامتی خصوصی است و در واقع، این سواحل از سوی آنها بلعیده میشود. در این کافههای کنار ساحلی، رستورانها و چایخانهها و قلیانفروشیها و این جور جاهاست که جمعه شبهایش تا صبحگاه فعال است و شهر را زنده نگه میدارد.
گویی بیروتیها به این وضعیت عادت کردهاند. حقیقت این است که چند ماهی است بیروت «خودش نبوده است» یعنی پول ارزش خود را بهتدریج از دست میدهد، بانکها پساندازهای سپردهگذاران را پس نمیدهند و از سوی دیگر، دولت هم چارهای ندارد جز اینکه در برابر کمکدهندگان بینالمللی کلاه از سر بردارد. اما این زندگی شبانه در تابستان سال ۲۰۰۶ زمانی که جنگ میان اسراییل و حزبالله شعلهور شد به حیات خود همچنان ادامه داد. این حیات تا پاییز گذشته ادامه یافت یعنی زمانی که بیش از یک میلیون نفر در سراسر کشور در اعتراضات ضددولتی به خاطر وخامت وضعیت اقتصادی به خیابانها ریختند. در ابتدا، بسیاری از مراکز عمومی در همبستگی با «ثوره» [انقلاب] از مشتریان خود میخواستند که به خیل معترضان بپیوندند. اما آنها دیدند که انرژی انقلاب برای کسبوکارشان خوب است. جمعیت معترض هر شب برای تجدید قوا به مراکز عمومی (اعم از بارها، کلوپها، کافهها، قلیانفروشیها و...) میرفتند و شعارهای ضد دولتی در خیابان سر میدادند در حالی که گعدههای خود را در دست داشتند.
وقتی به عرصه تظاهرات بازمیگشتند با آهنگهای «دی.جی»های محلی به رقص و پایکوبی میپرداختند. در مرکز تظاهرات در بیروت صدای موسیقیهای متفاوتی به گوش میرسید گویی مردم منتظر کنسرت هستند. البته در کلوپهای واقعی هم شعارهای انقلابی با آهنگهای «دی.جی»ها خوانده میشد. در بیروت شادی و غم، انقلاب و پایکوبی همواره در کنار هم هستند. «رانجی راج» که یکی از این مراکز عمومی شبانه را اداره میکند میگوید: «مردم آن چیزی را میخواهند که فکر میکنند هویتشان یا لااقل بخشی از هویت شان است. بخشی از این هویت کار کردن، بیرون رفتن، شادی و پایکوبی و مسائلی از این دست است.»
این «مهمانیهای شبانه» بخشی از هویت لبنان است. «راج» میگوید طی جنگ داخلی، دوستان پدرش به شبهنظامیان در مراکز ایست- بازرسی رشوه میدادند تا به آنها اجازه عبور به باریکه حد فاصل بین نیروهای متخاصم و نیروهای خودی میان شرق و غرب بیروت را بدهند. آنها با این رشوه میخواستند به جایی بروند تا با دوستان دیگرشان گردهماییها و پارتیهای خودشان را برگزار کنند. پس مانند اکنون، بیرون رفتن فقط فرار نبود بلکه یک ژست دفاعی و شعلهای کوچک از عزت بود. «راج» به گزارشگر نیویورکتایمز میگوید: «این همان چیزی است که نشان میدهد شما میخواهید ظاهری از یک جامعه نرمال را حفظ کرده و نشان دهید. این چیزی است که به شما امید به آینده میدهد. به همین دلیل میخواهید این خوشیهای زورکی بازگردند و همچنان ادامه داشته باشند.»
فقط خارجیها میتوانند ۱۲ دلار برای پرداخت یک کوکتل بدهند. از زمان آغاز تظاهرات در نیمه اکتبر، تقریبا ۸۰۰ رستوران، کافه و مراکزی از این دست تعطیل شدند. کرونا هم مزید بر علت شد تا بر بار مشکلات و تعطیلیها و بیکاریها افزوده شود. به نظر میرسد لبنانیها از یک طغیان گسترده احتراز کردهاند و همین به دولت امکان داده تا در روزها یا هفتههای آتی یک بازگشایی مختصری را اعلام کند، هرچند تمام مشاغل بازنخواهند شد. اکنون ارزش پول لبنانیها نسبت به قبل به نصف رسیده است.
میشل عون، رئیسجمهوری لبنان، چندی پیش به نقل از دبیرکل سازمان ملل گفت: «گوترش ویروس کووید-۱۹ را بدترین بحران جهانی پس از جنگ جهانی دوم توصیف کرد. در حالی که پیش از آن، بحران آوارگان سوری را بدترین بحران انسانی پس از جنگ جهانی دوم توصیف کرده بود. بنابراین لبنان امروز با دو بحران بزرگ و عمیق طی ۷۵ سال اخیر روبهرو است.» این در حالی است که یک میلیون و ۵۰۰ هزار آواره سوری در لبنان هستند که بیشتر آنها اوضاع معیشتی سختی دارند و نیازمند کمکهای بینالمللی هستند. در حالی که با تشکیل دولت در لبنان در آغاز سال میلادی همه لبنانیها در تلاش برای تدوین طرح اقتصادی بودند که آن را «نجاتبخش» توصیف کردند، اما ظاهرا با فرارسیدن «کووید-۱۹» لبنانیها آچمز شدهاند و نمیدانند چه کنند. رئیسجمهوری لبنان تاکید کرد: «ما بر حمایت مالی بالغبر ۱۱ میلیارد دلاری که در کنفرانس سیدر قول آن داده شد، بهطور گسترده حساب بازمیکنیم. این حمایت بهطور اساسی برای سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی صرف خواهد شد.» با این حال، گفته میشود یکی از مشکلات اقتصادی مهم دولت لبنان بازپرداخت اوراق قرضه «یوروبوند» است که ارزش این اوراق ۳۰ میلیارد دلار بوده و چندی پیش نخستین قسط آن به مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار فرا رسید اما دولت لبنان اعلام کرد که قادر به پرداخت آن نیست. لبنان با احتساب بدهی بابت اسناد یا اوراق قرضه (یوروبوند) در مجموع ۹۰ میلیارد دلار بدهی خارجی و عمومی دارد.
گزارشگر نیویورکتایمز در بخش دیگری از گزارش خود میافزاید، معترضان دیگر در خانه نمینشینند و محرک آنها گرسنگی بیشتر و بیشتر است.
در هفتههای اخیر، تظاهرات بار دیگر شعلهور شد و در درگیریها با نیروهای امنیتی به اوج خود رسید که موجب شد یکی از معترضان هفته گذشته در تریپولی جان خود را از دست بدهد. دوران قرنطینه باعث شد برخی کافهها و رستورانها برای جبران کسری درآمد خود غذاها و خدمات «بیرونبر» ارائه دهند و برخی هم از طریق اینستاگرام میکوشند به مشتریان قدیمی خود نشان دهند که چه غذا یا نوشیدنیهای موردعلاقهشان را میتوانند در خانه درست کنند تا سرشان گرم شود. گزارشگر نیویورکتایمز به نقل از برخی مغازهداران بیروتی مینویسد که مهمانیها بخشی از زندگیشان شده تا به این وسیله از گرفتاریها و سختیهای زندگی دمی بیاسایند. آنها میگویند دیگر چیزی برایمان جز همین مهمانی و خوشیهای خیابانی باقی نمانده است.
لبنان در محاصره است؛ در محاصره بحران آوارگان، آشفتگیهای سیاسی، تظاهرات فلجکننده، فروپاشی اقتصادی و غیره. مردم به کافهها و رستورانها و شادیهای خیابانی روی میآورند تا از فشار این بحرانها اندکی بکاهند. اگر جنگ داخلی یا خارجی دیگری روی دهد، دیگر چیزی از این کشور و روح و روان مردم آن باقی نخواهد ماند. بیروتیها به گزارشگر نیویورکتایمز میگویند: «این گردهماییهای عمومی و خیابانی فقط برای نزدیک شدن افراد به یکدیگر است. این رویکرد درست در مقابل فاصلهگذاری اجتماعی است که دولت تبلیغ میکند.» مردم که چندان دل خوشی از سیاست و اقتصاد کشور خود ندارند، گویی با این گردهماییها میخواهند به دولت دهنکجی کنند و فاصلهگذاری اجتماعی را فدای گردهماییها و نزدیکیهای خود کنند. اگرچه دولت پیشنهاد بازگشایی نصفه و نیمه برخی کسبوکارها را داده اما برخی اعضای کابینه با آن مخالفند. مردم خطاب به دولت میگویند:«ما شیفته و شیدای جمعهایمان هستیم. این گردهماییها، مهمانیها و تجمعات خیابانی همچون DNA ماست. آن را از ما نگیرید.»