مرگ و میر زیاد، سقوط اقتصادی و فقر و بیکاری در انتظار کشورهای در حال توسعه است
کرونا خشک و تر را با هم میسوزاند
ویروس پاندمی جدید عمدتا در کشورهای توسعهیافته که از نظر تجهیزات بهتر هستند، آغاز شد، چه چین و کرهجنوبی باشد، چه سنگاپور و ایتالیا. اگرچه آنها نیز در حال مبارزه سخت با این ویروس هستند، با این حال این ملتها دارای نهادهای قدرتمند، سیستمهای سیاسی و پزشکی نسبتا قوی و مطابق با استانداردهای روز جهانی هستند. با این تفاسیر هر چیزی از این دست نزدیک کشورهای فقیرتر شود، دارای اثرات خردکننده و غیرقابل جبرانی خواهد بود. متاسفانه ممکن است این لحظه خیلی دور نباشد: هند، پاکستان، برزیل، ونزوئلا، آرژانتین، نیجریه و آفریقای جنوبی در حال حاضر هر کدام صدها یا شاید هزاران مورد از ویروس کرونا را دارند. همانگونه که تجربه چندین مورد از نقاط داغ دارای بیماری کووید-۱۹ نشان داده است، فقط یک شکاف باریک میتواند مرگهای قطرهوار را تبدیل به سیلاب کند.
مهار ضربه
از هماکنون مشخص نیست که این بیماری تا چه اندازه در کشورهای کمتر توسعهیافته شیوع پیدا کرده است، زیرا در حال حاضر به اندازه کافی کیت تست کرونا موجود نیست و آزمایش کافی صورت نگرفته است. شاید این شیوع عمده نباشد؛ چراکه هنوز برای آن دلیل علمی پیدا نشده است. این ویروس احتمال دارد فصلی باشد و در آب و هوای مرطوب و گرمتر قابل انتقال نباشد اما هنوز برای این امر هم دلیل کافی رویت نشده است. فصلی بودن، مشخصه ویروسهایی است که به خوبی تثبیت شدهاند و به افراد فرصت دادهاند تا با حداقل ایمنی به دفاع از بدن خود بپردازند. این امر به این دلیل است که در شرایطی که جمعیت از قبل تا حدودی مصونیت نسبی دارد، تغییر دما و رطوبت به احتمال زیاد بر توانایی ویروس در گسترشش تاثیر میگذارد. اما در مورد ویروس کرونا باید گفت که بشریت هنوز فاقد همین مصونیت نسبی است. سنگاپور بهرغم گرما و رطوبت همیشگیاش، جزو اولین کشورهایی بود که درگیر این بیماری شد. هرگونه تاثیرگذاری آب و هوایی روی ویروس کرونا ممکن است در بهترین حالت «اندک» باشد و تا حدی وقوع فاجعه را به تاخیر بیندازد تا اینکه مانع آن شود.
عوامل خطرزا برای بیماری کووید-19، چاقی، بیماریهای قلبی و عروقی یا فشار خون بالا هستند و کشورهایی که از این سری بیماریها رنج میبرند، با شیوع بیشتری روبهرو بودهاند. جمعیت سالمند نیز ممکن است با تبعات بد این بیماری دست و پنجه نرم کنند، در حالی که در کشورهای در حال توسعه، این منحنی به سمت افراد جوانتر نیز کشیده شده است. در کنار هم، این واقعیتها به این معنا میتواند باشد که این ویروس میتواند کشورهای با در آمد اندک را به شدت خرد کند. دوباره باید متذکر شد، هر عایدی ممکن است، اندک باشد: چاقی و بیماریهای قلبی و عروقی ممکن است در کشورهای فقیر بیشتر رواج داشته باشد. همچنین به علت تراکم جمعیت این کشورها ممکن است از مشکلات بهداشتی، سوءتغذیه مزمن، ایدز، سل، وفور افراد سیگاری و کیفیت پایین هوا رنج ببرند و حتی افراد جوان نیز در خطر هستند: کووید-19 میتواند مرگبار باشد، بهویژه اینکه کشورها فاقد مراقبت ویژه لازم باشند. در نتیجه باید گفت کووید-19 تقریبا همه کشورهای در حال توسعه را مورد هجوم قرار میدهد. تعداد کم فعلی میتواند بهدلیل آزمایش کم از افراد مبتلا یا فاصله نسبتا طولانی ابتلا تا ظهور اولین نشانههای بیماری باشد. وقتی این ویروس حمله کرد، میتواند با یک انتقام سخت مقایسه شود، زیرا در کشورها عمده این عوامل خطرزا با همدیگر دیده میشوند. زیرساختهای بهداشتی عمدتا ناکافی است. آنها فاقد آب تمیز و همچنین از تراکم جمعیت برخوردار هستند. ساختارهای زندگی آنها که به شکل خانواده گسترده است، مانع رعایت فاصله اجتماعی میشود. هنگامی که زندگی کارگران منوط به پرداختهای ماهانهشان است و دولت نیز توان پرداخت آن را ندارد، هزینههای تعطیلی کسبوکار برای آنها غیرقابل تصور است. آنگونه که ابی احمد، نخستوزیر اتیوپی در گفتوگو با فایننشال تایمز خاطرنشان کرد، حتی کوچکترین فساد میتواند به رشد پیامدهای ناگوار در تهیه و تامین غذا منجر شود.
بهطور خلاصه، کشورهایی که کمتر قادر به رعایت فاصله اجتماعی و فیزیکی و ردیابی افراد ناقل هستند، از سیستمهای بهداشتی و اقتصادی نابسامانی هم رنج میبرند. شیوع عمده کووید-19 در هریک از این کشورها میتواند به تلفات غیرقابل تصوری منجر شود. تخمینها در ایالاتمتحده نشان میدهد که بین 5 تا 10 درصد از بیماران مبتلا به کووید-19 نیاز به بستری شدن در بخش مراقبتهای ویژه دارند. در کشورهای فقیر کمبود تختهای مجهز به مراقبتهای ویژه در حالت عادی هم دیده میشود. در ایالاتمتحده به سختی در ازای هر هزار نفر، 33 تخت مجهز به مراقبتهای ویژه یافت میشود. این رقم برای هند، پاکستان و بنگلادش به دو تخت میرسد. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا، اوضاع ترسناکتر است: زامبیا در ازای هر 100 هزار نفر دارای 6/ 0 درصد تخت مجهز به مراقبتهای ویژه است و این رقم برای گامبیا، 1/ 0 و اوگاندا 1/ 0 درصد است. اگر این بیماری پاندمی به این کشورها سرایت کند، آنها ناگهان با رشد بیسابقه بیماری مواجه خواهند شد و سیستم بهداشتی آنها در برابر این بیماری فلج میشود. در حال حاضر در کشورهای ثروتمندتر، نرخ تلفات بین 25/ 0 تا 3 درصد است که این رقم مطمئنا برای کشورهای فقیرتر بیشتر خواهد شد.
برای اینکه بیمارستانهای آنها قادر به مراقبت از بیمارانی که نیاز به مراقبتهای ویژه دارند، نیست و نرخ تلفات همچنان بالا خواهد بود. این دو در ادامه یادداشت خود مینویسند: خودتان حساب و کتاب کنید. اگر چیزی تغییر نکرد، چشمانداز کشته شدن میلیونها انسان دور از واقعیت نیست.
گامهای بعدی
رابرت و ریچارد مالی در ادامه یادداشت خود این سوال را مطرح میکنند که چه باید کرد؟ البته دولتهای مستقر در کشورهای در حال توسعه باید در بهترین حالت، فاصله فیزیکی را اعمال کنند، ظرفیتهای تست کرونا و سیستم ردیابی را ارتقا دهند و افراد آسیبپذیر ایزوله شوند و اولویتهای بودجهای خود را به سیستم بهداشتی اختصاص دهند. اما در بسیاری از مناطق این مداخلات دشوار خواهد بود و تاکنون آنگونه که باید پیش نرفتهاند. سرانجام، بخش اعظم پاسخ، بهویژه برای کشورهای در حال توسعه باید از خارج - از سوی دولتهای ثروتمندتر، موسسات مالی بینالمللی و جامعه جهانی بهداشت - انجام شود. از این رو اولین قدم، اندازهگیری کامل بحران قریبالوقوع است، نه اینکه چون هنوز حالت بدتری رخ نداده است، یعنی میتوان امیدوار بود. برخی اقدامات فوری میتواند کمکحال باشد: سازمانهای بینالمللی یا هر دولتی باید سریعا وجوه لازم را تامین کند تا کشورهای در حال توسعه بتوانند تجهیزات پزشکی را تولید یا خریداری کنند. حمایتهای مربوط به بودجه یا کاهش بدهی میتواند منابع دیگر را آزاد کند. سازمان ملل پیشتر برای مبارزه با این بیماری پاندمی یک رقم 2 میلیارد دلاری درخواست کرده بود. این تازه یک شروع است. هر چه بودجه در دسترس است باید عاقلانه هزینه شود. تقویت وسایل و تجهیزات کادر درمانی برای محافظت از آنها بسیار حائز اهمیت است. در مقابل تلاش برای بهبود قابل ملاحظه قابلیتهای موجود در آیسییو، با تهیه دستگاههای تنفس مصنوعی میتواند گمراهکننده و نامناسب باشد. با توجه به بزرگی این چالش، اولویت باید اطمینان از این باشد که کشورهای فقیر بتوانند افراد آلوده و افرادی را که با آنها در تماس بودهاند شناسایی و اطمینان حاصل کنند و افراد مبتلا به علائم خفیف میتوانند با استراحت در منزل درمان شوند. ایدهآل این نیست که از این افراد در بیمارستان مراقبت شود.
این راهبرد بهترین روش برای کاهش فشار بر سیستمهای بهداشتی و نجات جان دیگر افراد است. برای پیادهسازی آن، شرکتهای بیوتکنولوژی، غیر انتفاعی و سازمانهای بهداشتی باید برای کمک به توسعه کیتهای تست کرونا و البته ارزان قیمت وارد میدان شوند. اگر محققان موفق به استفاده مجدد از برخی داروهای موثر یا ساخت دارویی شوند که بتواند شدت بیماری یا میزان مرگومیر را کاهش دهد، عبور از این مسیر برای آینده راحتتر خواهد بود: آنها به جای اینکه شهروندان خود را در اولویت قرار دهند، باید ملتهای با درآمد پایین یا متوسط را مورد توجه قرار دهند. چرا که در بهترین حالت ممکن، تولید واکسن احتمالی 12 تا 18 ماه به طول خواهد انجامید. از آنجا که در حال حاضر، فاصله فیزیکی و قرنطینه، تنها اقدامات جایگزین برای کنترل این ویروس است، اجرا و پیادهسازی این استانداردها در کشورهای فقیرنشین بسیار دشوار است. از این رو لازم است هر چه سریعتر یک روش درمانی یا واکسن موثر در اولویت قرار گیرد نه اینکه با عواقب آن کنار بیاییم. سرانجام هنگامی که تهدیدات ناشی از بیماری کووید-19 از بین رفت، کشورهای در حال توسعه برای بازسازی اقتصادی خود نیاز دارند تا بهگونهای خود را برای بیماری پاندمی بعدی آماده کنند.
توجه به گرفتاری ملل فقیر و اقناع افکار عمومی بیتردید در زمانی که همه کشورها، ثروتمند و فقیر بهطور یکسان، با این بیماری همهگیر دست و پنجه نرم میکنند و تبعاتی همچون نابودی اقتصادی را در پی دارد، کار سختی خواهد بود. در اینگونه مواقع افکار عمومی بر این باورند، چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است و در برابر هزینهکردهای خارج از کشور مقاومت خواهند کرد. اما اگر ملاحظات بشردوستانه برای اقناع افکار عمومی کافی نباشد، باید عملگرایانهتر به موضوع نگریسته شود. بیماری پاندمی مرز نمیشناسد و نادیده گرفتن آن دارای پیامدهای ناگواری خواهد بود. هر چند که بسته بودن مرزها تا حدی موثر خواهد بود اما از نشتی آن نمیتواند صد در صد جلوگیری به عمل آورد و به ویروس اجازه میدهد تا مناطقی که ریشهکن شده بود، مجددا بازگردد.
اگر غلبه بر ویروس سراسری و جهانی نباشد، پیروز شدن بر بیماری تنفسی موسوم به کووید-19، اثر اندکی خواهد داشت. حتی در خارج از قلمرو پزشکی، اثرات سرریز آن ممکن است، بیشتر هم باشد. بسیاری از کشورهای در حال توسعه با تعداد زیادی مرگ و میر، سقوط اقتصادی و فقر و بیکاری دست و پنجه نرم خواهد کرد. تحولات اجتماعی ناشی از آن میتواند اشکال مختلفی داشته باشد: از درگیریهای شدید خشونتآمیز گرفته تا جریان گسترده پناهجویان و رشد جرائم سازمانیافته. در این بلبشو فعالیتهای گروههای تروریستی نیز افزایش خواهد یافت و هر کدام از این موارد میتواند کل اروپا و ایالاتمتحده را تحت تاثیر قرار دهد.
این دو نویسنده در پایان مطلب خود به این موضوع اشاره میکنند که بحرانهای ناشی از این بیماری وحشتناک از پیش تبعات سوزان خود را نشان داده است. برای کشورهای ثروتمند کمک به کشورهای در حال توسعه یک هزینه انساندوستانه نیست، بلکه یک اقدام فوری و ضروری و خدمت به خود است.