محاسبات سعودی درباره ترامپ اشتباه از آب درآمد
شیفت بزرگ در دیپلماسی منطقهای ریاض
تحلیلگران میگویند تغییر سیاست عربستان سعودی از رویارویی به مذاکره به دلیل هوشیار شدن این رژیم از تغییراتی است که در سنگ بنای دیپلماسی ایالات متحده به وجود آمده است. آن دیپلماسی که میگفت آمریکا از عربستان سعودی در برابر دشمنانش دفاع میکند، دیرزمانی است که دیگر دنبال نمیشود.بهرغم اینکه واشنگتن و ریاض در اظهاراتی عجیب ایران را مسوول حمله به آرامکو در روز چهاردهم سپتامبر اعلام کردند، حملهای که به مقدار زیادی صادرات نفت عربستان را برای مدتی کاهش داد، ترامپ تنها به چند حمله لفظی اکتفا کرد و کار دیگری انجام نداد. اگرچه سعودیها میلیاردها دلار از آمریکا تسلیحات خریدهاند-بیشتر از ۱۷۰ میلیارد دلار از سال ۱۹۷۳- اما آنها متوجه شدند که دیگر بیش از این نباید روی آنگونه که از آمریکا انتظار کمک داشتند، حساب باز کنند.
تحلیلگران میگویند عربستانیها نگران این هستند که کارشان با همسایه خود در این شرایط به رویارویی بکشد؛ به همین منظور تصمیم گرفتهاند راسا تنشها را با دشمنان و رقبای خود در منطقه کاهش دهند. دیوید رابرت، محقق منطقه در کالج کینگ لندن به نیویورکتایمز گفت: «فکر میکنم ما باید ۱۴ سپتامبر را نقطه عطف این تغییرات در عربستان سعودی قلمداد کنیم.» به گفته این کارشناس، در عربستان سعودی، رویای این تصور که آمریکا از آنها دفاع خواهد کرد، از بین رفت و آنها به این نتیجه رسیدند که زمان همساز شدن با همسایگانشان است. برای ایالات متحده، تغییر به سمت دیپلماسی یک پارادوکس ناخوشایند است. دولت ترامپ و کنگره، سعودیها را برای پایان دادن به جنگ یمن تحت فشار قرار داده و افزون بر این خواستار این شده بودند تا سعودیها از در آشتی با قطر وارد شوند؛ اما هیچ کدام از این اقدامات به نتیجه نرسید. اما حالا بهنظر میرسد ضربه چشمگیر ایران به عربستان سعودی، موفقتر از فشارهای آمریکا برای تغییر رویه سعودیها بوده باشد. سیاستهای خارجی عربستان سعودی پس از روی کار آمدن محمد بن سلمان بهعنوان ولیعهد این کشور در سال ۲۰۱۵، به شدت تهاجمی شد. او کشورش را وارد یک جنگ خانمانسوز با یمنیها کرد و قطر را به اتهام حمایت از تروریستها تحریم کرد. او همچنین بنا را برای رویارویی با ایران در منطقه خاورمیانه گذاشت. منتقدان گفتند که شاهزاده جوان، با بیپرواییهای خود به یک عامل متزلزلکننده در ثبات منطقه تبدیل شده است. افزون بر این، جنگ با یمن و تحریم قطر اصلا برای این شاهزاده دستاوردی نداشت. جنگ در یمن که با هزینههای فراوان و فاجعهای بشر دوستانه همراه بود، با بنبست روبهرو شد و قطر هم با استفاده از ثروت فراوان و روابط گسترده بینالمللیاش توانست از تحریمهای عربستان سعودی جان سالم به در برد. در این شرایط حمله به پالایشگاه عربستان سعودی این کشور را به این نتیجه رساند که چقدر در برابر حملات آسیبپذیر است. بنا به گفته راب مالی، مقام ارشد دولت اوباما در امور خاورمیانه، این مجموعه حوادث باعث شد تا عربستان سعودی از نو خط مشیهای خود را بنا کند. او تصریح میکند: «تمایل ناگهانی عربستان سعودی برای احیای دیپلماسیاش در ارتباط با قطر و یمن تنها حکایت از این دارد که عربستان سعودی متوجه شکنندگی و آسیبپذیریاش شده است.» تحلیلگران عدم پاسخ قابلتوجه آمریکا به این حملات را ضربهای به دکترین جیمی کارتر در سال ۱۹۸۰ دانستند که در آن زمان عهد کرده بود از زور برای تضمین استفاده از جریان آزاد نفت در خلیجفارس و جلوگیری از اشغال افغانستان توسط شوروی استفاده کند. روسای جمهور بعدی آمریکا، خواه دموکرات یا جمهوریخواه، این رویه را ادامه دادند، چراکه برای آنها صادرات نفت عربستان سعودی بسیار اهمیت داشته است. استیون کوک، محقق شورای روابط خارجی با اشاره به دوره مربوط به دهه ۱۹۸۰، گفت: « تا جایی که من روی خاورمیانه کار کردهام، علت حضور آمریکا در آن منطقه تنها به یک دلیل بوده است: حفظ جریان آزاد نفت.»
پس از این حملات، ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نیروهای بیشتری را به عربستان سعودی، به منظور کار با سیستم موشکی پاتریوت گسیل ساخت؛ اما حمایتی که عربستان بهعنوان یک متحد نزدیک از آمریکا انتظار داشت، از نظر آنان اندک بود. همچنین پس از واقعه هدف قرار دادن پهپاد آمریکایی توسط ایران، آمریکا دستور حمله به ایران را متوقف کرد. کوک در این رابطه تصریح میکند: «آنچه عربستانیها عاجز از درکش بودند، این بود که تشخیص ندادند جهانبینی دونالد ترامپ، چقدر به باراک اوباما نزدیک است. هر دو جهانبینی برای خروج از خاورمیانه استوار شده است.» شهرت عربستان سعودی در واشنگتن به دلیل حمله به یمن، محاصره قطر و قتل جمال خاشقجی، منتقد سعودی در سال گذشته در کنسولگری عربستان سعودی در استانبول، به شدت آسیب دیده است. در حالی که آمریکاییها بهطور روزافزون از عربستان سعودی خشمگین میشدند، اما ترامپ بنا را بر آن گذاشت تا از عربستان سعودی بهعنوان یک متحد و خریدار قابلتوجه تسلیحات آمریکایی دفاع کند. اما از آنجا که انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا نزدیک است، عربستانیها متوجه شدند که ترامپ به دنبال رای آنان است. افزون بر این ممکن است رئیسجمهوری هم روی کار بیاید که رویکردی متفاوت در قبال آنان داشته باشد.
امیل هوکایم، تحلیلگر خاورمیانه در انستیتوی بینالمللی مطالعات استراتژیک به نیویورکتایمز گفت: «حتی این خواسته سختی برای ترامپ به حساب میآید که در هر کارزاری از عربستان سعودی دفاع کند.» او میافزاید: «بنابراین من فکر میکنم که سعودیها به آن اندازه با هوش باشند تا لحن صدای خود را تغییر دهند.»
در این شرایط آن رابطه روشن و خوشبینانهای هم که بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی وجود داشت، از بین رفته است. در ماه ژوئن، امارات متحده عربی خروج سربازانش از یمن را کلید زد و عربستان سعودی را با آن همه بار جنگ ناشی از یمن تنها گذاشت. در ماه ژوییه، امارات متحده عربی میزبان مذاکراتی نادر با ایرانیها برای تامین امنیت دریایی و تلاش برای آرامش در خلیج فارس بود تا دستکم شهرت خود را بهعنوان مرکز امن تجاری حفظ کند. در این رابطه مقامات عربستانی حاضر نشدند نسبت به این تغییر رویه به نیویورکتایمز پاسخ دهند. در حالی که تغییرات هنوز با نتیجه فاصله دارد، اما تنشها در منطقه به شکل قابلتوجهی کاهش یافته است. در یمن، هر دو طرف به منظور نشان دادن حسن نیت خود زندانیان طرف مقابل را آزاد کردند و دفعات حملات مرزی حوثیها کاهش یافته است. مارتین گریفیتس، فرستاده سازمان ملل متحد هم دو هفته پیش گزارش داد که حجم حملات سعودیها به یمن به میزان ۸۰ درصد کاهش داشته است. رضیه المتوکل، مدیر «امالوطن» میگوید: از آن زمان هیچ غیرنظامی در حملات به یمنیها کشته نشده است. او تاکید میکند که این کاهش تنشها، محصول گفتوگوی مستقیم سعودیها با حوثیها است. او تصریح میکند که اگر جنگ مطابق میل عربستانیها پیش میرفت، آنها هرگز تا این حد انعطاف نشان نمیدادند. به گفته وی ترجیح آنها این بود که هرگز وارد گفتوگو با حوثیها نشوند. المتوکل تصریح میکند: «آنها عاشق افزایش تنشها هستند.»
در ماه اخیر نیز گفتوگوهایی بین عربستان سعودی و قطر به شکل ملایم پیگیری شده است. رسانههای عربستانی که همواره در توهین کردن به امیر قطر از یکدیگر پیشی میگیرند، لحن خود را به میزان قابلتوجهی تغییر دادهاند. در حالی که امیر قطر، شبکه ماهوارهای الجزیره را به رغم درخواست عربستان سعودی تعطیل نکرد، اما به گفته مقامات قطری، رسانههای دولتی عربستان سعودی به مقدار قابلتوجهی در قبال این رسانه و قطر سکوت اختیار کردهاند. به جای اینکه عربستان سعودی، شهروندانی را که به قطر سفر میکنند، مجازات کند، حالا خود تیم فوتبالش را به این کشور میفرستد. هر چند که امیر قطر در اجلاس عربستان شرکت نکرد و دعوت شاه عربستان را نپذیرفت، اما وزیر خارجه قطر در این اجلاس شرکت کرد. بین ایران و عربستان نیز پیشرفتهای قابلتوجهی رخ داده است و عربستان، دو کشور پاکستان و عراق را بهعنوان میانجی برای کاهش تنشها انتخاب کرده است. اما این سوال پابرجاست که این گفتوگوها تا چه زمانی برای کاهش تنشها دوام خواهد آورد؛ به ویژه اینکه ترامپ در اقداماتی خصمانه ایران را تحریم کرده است. مالی میگوید: «واشنگتن در زمانی که ایالات متحده تلاش میکند ایران را منزوی کند، به کانالهای ارتباط بین دو کشور با مهربانی نگاه نمیکند.» این مقام سابق دولت اوباما تصریح میکند: «اعتماد نکردن کامل به دولت ترامپ یک چیز است و مخالفت کامل با کاخ سفید چیز دیگر. بعید است محمد سلمان به رویکرد دوم روی آورد.»