اوکراین؛ دیوار برلین جدید

سپتامبر ۲۰۱۵ «دونالد. جی. ترامپ» این الیگارش اوکراینی را به‌دلیل کمک ۱۵۰ هزار دلاری‌اش به بنیاد ناتمام ترامپ (رئیس‌جمهور آینده آمریکا) مورد تمجید قرار داد و او را «مردی بسیار بسیار خاص» نامید. «ویکتور پینچوک»، غول فولاد که مدت‌ها با نخبگان سیاسی و اقتصادی اوکراین محشور بود، پیش از آن هم ۱۰ میلیون دلار به بنیاد کلینتون کمک کرده و از سوی بیل و هیلاری کلینتون برای سرو شام به واشنگتن و محل زندگی آنها دعوت شده بود. این فرصت سخاوتمندانه که از سوی اوکراینی‌های قدرتمندی مانند پینچوک ارائه می‌شود به تبیین این مساله کمک می‌کند که چرا بسیاری از مسیرهای کم‌نور و خطرناک سیاست آمریکا از جاده‌های اوکراین می‌گذرد؛ کشوری فقیر و کژکارکرد در حاشیه اروپای شرقی. «اندرو هیگینز» در گزارش ۲۷ سپتامبر برای نیویورک‌تایمز نوشت: اوکراین که در میانه دو اردوگاه رقیب (جاه‌طلبی‌های ژئوپلیتیک متضاد روسیه و غرب) قرار گرفته سال‌ها تلاش کرده تا میان منافع کشورهای رقیب توازنی برقرار کند. این کشور سخت کوشیده تا منافع تمام طرف‌ها و گروه‌های رقیب را رعایت کند و در این راه از بذل پول، حمایت و چشم‌اندازهایی برای پیشرفت این کار دریغ نکرده است.

پل مانافورت، رادولف جولیانی، ‌هانتر بایدن (فرزند جو بایدن، معاون سابق رئیس‌جمهور) و هیلاری کلینتون در دوره‌ای مسیرشان به این کشور افتاده است و راهنمایان اوکراینی با جیب‌های بی‌سر و ته و حسی مشتاقانه از چگونگی برآورده کردن غرورها، جاه‌طلبی‌ها و حرص‌هایشان آنها را اسکورت کرده‌اند. ترامپ در کنفرانس سال ۲۰۱۵ پینچوک که به‌صورت ویدئو کنفرانس از نیویورک پخش و در کی‌یف دریافت می‌شد، گفته بود: «واقعیت این است که اوکراین جایی جالب است. من طی سال‌ها، آدم‌های زیادی را در اوکراین شناخته‌ام.» وقتی طی هفته جاری «ولودیمیر زلنسکی» به واشنگتن رفت و با ترامپ دیدار کرد، رئیس‌جمهور آمریکا همان کلمات را برای او هم به‌کار برد اگرچه رئیس‌جمهور آمریکا تمایل داشت در مورد تنها فرد خاص اوکراین با زلنسکی سخن بگوید و این فرد خاص کسی نبود جز یک شرکت‌کننده سابق در مراسم «بانوی شایسته جهان» (Miss Universe).

«سرهی پلوخی»، مورخ‌ هاروارد که از جمله کتاب‌هایش می‌توان به «دروازه‌های اروپا: تاریخ اوکراین» اشاره کرد، می‌گوید که اوکراین قرن‌ها در مسیرهای متفاوتی طی طریق کرده و به‌دست رقبای مختلفی افتاده بود. این کشور همواره «میدان نبرد»ی میان روسیه و غرب بوده و این رقابت از زمانی که این کشور استقلال خود را از شوروی در سال ۱۹۹۱ اعلام کرد شدت گرفته است. این مورخ می‌افزاید: «خطوط مقدم همواره جاهایی بوده که هم قهرمانان را به خود جلب کرده و هم تبهکارانی که از اینجا به پایتخت‌های جهان می‌روند تا نامی کسب کنند، شغلی دست و پا کنند، پولی به‌دست آورند و ... آنها سپس با میراث‌ها، خاطرات و اسکلت‌هایی برای دوستان نزدیک‌شان به کشورشان بازمی‌گردند.» جذابیت اوکراین برای تازه‌واردان آمریکایی [نویسنده از عبارت  ‌

carpetbaggers استفاده کرده که اصطلاحا به نامزد سیاسی گفته می‌شود که به‌دنبال انتخابات در منطقه‌ای است که هیچ پیوند یا ارتباطات بومی‌ای در آنجا ندارد اما در اینجا ترجیح داده شد از معادل تازه‌واردان استفاده شود که با متن همخوانی بیشتری دارد]، مشاوران سیاسی و ماجراجویان این کشور را در بطن تحولات دو انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا و مجموعه‌ای از رسوایی‌ها قرار داده است.

مانافورت پیش از انتخابات ۲۰۱۶ و پیش از اینکه مدیر کمپین انتخاباتی ترامپ شود، میلیون‌ها دلار در اوکراین سرمایه‌گذاری کرد و مشاور رهبری این کشور بود. جولیانی که در نبردهای داخلی اوکراین با جناح‌های مختلف همکاری می‌کرد، همچون مانافورت به کی‌یف و مجموعه‌ای از رهبران اوکراینی برای کثافت‌کاری در برنامه‌های دشمنان سیاسی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ چشم دوخته است. «ایون هلیبوویتسکی»، مدرس فلسفه در دانشگاه کاتولیکی اوکراین، می‌گوید موقعیت محوری اوکراین در مبارزات ژئوپلیتیک، کی‌یف- پایتختی زیبا با خیابان‌های سنگفرش شده در رودخانه دنیپر- را به معادل قرن بیست و یکمی وین و برلین در دوران جنگ سرد یا کازابلانکا در طول جنگ جهانی دوم تبدیل کرده است. او می‌گوید: «اوکراین کشوری است که در زمان فعلی میزبان دیوار برلین است. اوکراین کشوری است که در آنجا نزاع میان جهان آزاد و غیرآزاد به وقوع می‌پیوندد. طبیعی است که برخی بازیگران از غرب خواستار حمایت می‌شوند.» اوکراینی‌ها، به‌خاطر قرن‌ها نزاع و دست به دست شدن‌ها و ادعاهای سرزمینی از سوی قدرت‌های همسایه به‌ویژه روسیه، لهستان و امپراتوری اتریش- مجارستان، به ندرت متحدان استوار یا حتی دولت کارآمد داشتند؛ وضعیتی که مشوق آنها بود که رویکردی معامله‌وار به امور خارجی و داخلی داشته باشند.

گزارشگر نیویورک‌تایمز می‌افزاید: اگرچه اوکراین پس از روسیه دارای بزرگ‌ترین ارتش در اروپا است اما این تضمینی برای امنیت این کشور نبوده است. بر خلاف روسیه- که از دوران ایوان مخوف در قرن شانزدهم به این‌سو از سوی رهبری قدرتمند و معمولا مستبد اداره می‌شد- اوکراین همواره بستری برای مراکز قدرت رقیب بوده است. این باعث شده این کشور هم به منطقه مساعدی برای دموکراسی تبدیل شود و هم به کشوری به‌شدت از هم گسیخته که بیگانگان در امور داخلی‌اش همواره در پی ردپایی هستند. چنین است که رودی جولیانی و ترامپ دست به‌کار شده‌اند تا اطلاعاتی در مورد‌ هانتر بایدن (فرزند جو بایدن) کسب کنند.

براساس اطلاعات منتشر شده از سوی «وال‌استریت‌ژورنال» دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا در تماسی تلفنی با ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهوری اوکراین او را تحت فشار قرار داد تا درباره ‌هانتر، پسر جو بایدن که مدیر یک شرکت گاز در اوکراین است، تحقیق کند. ترامپ در این تماس تلفنی که ۲۵ ‌ژوئیه صورت گرفت ۸ بار به زلنسکی گفته بود که با رودی جولیانی وکیل وی برای انجام این تحقیق همکاری کند. ترامپ اصرار داشت بداند آیا بایدن به‌عنوان معاون رئیس‌جمهوری در دوران باراک اوباما از مقامش برای فشار به اوکراین سوءاستفاده کرده است یا خیر. دموکرات‌های کنگره آمریکا نیز تحقیقاتی را آغاز کرده‌اند تا مشخص شود آیا ترامپ و رودی جولیانی، وکیل شخصی ترامپ تلاش کرده‌اند با فشار بر دولت اوکراین اطلاعاتی کسب کنند که به انتخاب مجدد ترامپ در سال ۲۰۲۰ کمک کند.

هانتر بایدن در آوریل ۲۰۱۴ یک عضو حقوق‌بگیر هیات‌مدیره شرکت اوکراینی موسوم به «بوریسما هلدینگز» معرفی شد. پایه‌گذار این کمپانی یک همپیمان سیاسی ویکتور یانوکوویچ رئیس‌جمهور مخلوع اسبق اوکراین در دولت این کشور بوده است؛ یانوکوویچی که در فوریه ۲۰۱۴ در مواجهه با اعتراضات مردمی گسترده از قدرت کنار رفت. سرنگون شدن یانوکوویچ دولت اوباما را بر آن داشت تا سریعا به سراغ عمیق‌تر کردن روابطش با دولت جدید اوکراین برود. جو بایدن در این روند یک نقش رهبری‌کننده ایفا و در این راستا به اوکراین سفر و بارها با رئیس‌جمهور جدید متمایل به غربی که بعد از سرنگونی یانوکوویچ در اوکراین روی کار آمد، گفت‌وگو کرد. مشخص شدن نقش تجاری پسر جو بایدن در اوکراین باعث نگرانی آن دسته از فعالان ضدفسادی شد که معتقد بودند شرکت بوریسما هلدینگز به‌دنبال افزایش نفوذش در دولت اوباما است. این شرکت در آن زمان مجری توسعه یک میدان گازی در شبه‌جزیره کریمه بود؛ شبه‌جزیره‌ای که بعد از سرنگون شدن یانوکوویچ از سوی روسیه به خاکش منضم شد. به نوشته نیویورک‌تایمز، جولیانی هم تجارت خود را در اوکراین دارد. بیش از دو سال پیش، شرکت «Giuliani Security and Safety» قراردادی با «پاول فوکس» اوکراینی سرمایه‌دار، امضا کرد تا در مورد برنامه‌ریزی اضطراری در «خارکیف»، زادگاه فوکس، مشورت بدهد. در هر حال، بقای سیاسی در اوکراین همواره طی قرون منوط به یافتن یک حامی قدرتمند خارجی بوده است. اگرچه در برهه‌هایی این حامی قدرتمند خارجی موجب رسوایی‌هایی می‌شد. «ولودیمیر یرمولنکو»، سردبیر Ukraine World، می‌گوید: «اوکراینی‌ها همواره کوشیده‌اند تا ائتلافی با یک طرف قدرتمند انجام دهند.» زیرا این طرف خارجی می‌تواند تا حدودی بقای سیاسی متحد اوکراینی خود را تضمین کند.