نگاه اروپایی به جنگ تعرفهای
بهباور ولری نیکه، محقق بنیاد تحقیقات راهبردی فرانسه، چین درصدد است توافقات تجارت آزاد را با کمترین محدودیت قانونی کسب کند. مارک لانتنی، از دیگر متخصصان اروپایی حوزه اقتصاد چین معتقد است رویکرد چین تغییر کرده است: شی جین پینگ امیدوار است دیگر بازیگر برهمزننده قواعد نباشد و به بازیگری مسوول که قواعد را شکل میدهد، تبدیل شود. باید گفت شعارهای رهبران چین این تحول را تایید میکند. نماد این رویکرد جدید چین، ابتکار گسترش جاده ابریشم جدید است. این پروژه مطرحشده از سال ۲۰۱۳ با ایجاد زیرساختها و تاسیس بانک آسیایی سرمایهگذاری، ظرفیت تامین مالی ۱۰۰ میلیارد دلار طرحهای توسعهای را فراهم آورده است. اگرچه ارزیابی پیشرفت واقعی جاده ابریشم دشوار است و انتقادات بسیاری مبنی بر تامین منافع یکجانبه چین وارد شده، ولی این طرح درحالحاضر دستکم موجب ارتباطی نزدیک بین چین، روسیه و ترکیه شده است. بهعلاوه در عصر ترامپ مسائل مهمی چون تایوان و مطالبات ارضی چین در دریای چین جنوبی به اولویت ثانویه تبدیل شدهاند. یکی از دلایل عمده این مساله، آزمایشهای هستهای کرهشمالی بوده است. از دید واشنگتن، چین میانجیگری مهم با ابزارهای مناسب ازجمله نزدیکی جغرافیایی و ایدئولوژیک، عناصر تاثیرگذاری و نفوذ و همچنین قابلیت تحمیل تحریم بر کرهشمالی است. اگر حاشیه مانور آمریکا درمورد چین ضعیف ارزیابی میشود، تشخیص اثرگذاری حاشیه مانور چین درمورد کرهشمالی از بیرون کاملا غیرممکن است و این برگ برنده چین در رابطه با آمریکا است. بااینحال، همانطور که در بالا اشاره شد، ترامپ بارها چین را برای ناکارآمدی در قبال قضیه کرهشمالی مسوول میداند.
تغییر تصور خوشباورانه اتحادیه اروپا از بیطرفی در جنگ تجاری چین و آمریکا
پس از انتخاب ترامپ و آغاز سیاستهای یکجانبهگرایانهاش، اروپا دریافت رئیسجمهور و اکثریت رایدهندگان آمریکایی امتیازی ویژه برای همپیمان قدیمی خود قائل نیستند. لورانس ناردون، مدیر برنامه آمریکای شمالی در اندیشکده ایفری فرانسه، در گزارشی در سال ۲۰۱۷، رقابت آمریکا و چین را موضوعی دیرینه از زمان هنری کیسینجر تا روی کار آمدن دونالد ترامپ معرفی کرد و دراینزمان، حتی از دید متخصصی مانند خانم ناردون، بُرد رقابت آمریکا با قدرتهای اقتصادی ازجمله اتحادیه اروپا پیشبینی نشد. به باور او، اعلان جنگ تجاری ترامپ علیه چین و بازگشت پکن به مرکز مهمترین موضوعات سیاسی آمریکا، بازگشت دیپلماسی آمریکایی به سالهای دهه ۱۹۷۰ است. با این حال، بیشک نتیجه، پرسشها و دغدغههایی است که بر فضای فکری آمریکا و سایر بازیگران بینالمللی سایه انداختهاند؛ پرسشهایی نظیر آیا رهبری چین میتواند بر قدرت روبهافول آمریکا غلبه کرده و حتی جایگزین آن شود؟
ارسال نظر