بخش پنجاه و پنجم
محرمانههای کرهشمالی
همانطور که موبایل در اوایل دهه ۹۰ برای کشورهای توسعهیافته نماد منزلت بود در کرهشمالی نیز، هم بهعنوان منزلت و جایگاه و هم بهعنوان ابزاری فردی برای بیزینس تلقی میشود. این تلفنهای همراه همچون یک اتاق خصوصی هستند که در آن تلفن ثابت هم هست. درحالیکه مقامها عموما در برابر تغییر مقاوم هستند، کوریولینک هم به راحتی مورد رصد قرار میگیرد و هم منبع خوبی از پول برای دولت است. یک جنبه شگفتیآور دیگر هم از این انقلاب موبایل در کرهشمالی وجود دارد: کسانی هستند که به شبکههای موبایل چین وصلند و امکان ارتباط و انجام دادوستد و معاملات را دور از چشمان شکارگر دولت مییابند.
استفاده از تلفنهای کوریولینک
این روزها میتوان بیلبوردهای تبلیغاتی کوریولینک و تصاویر مردمی را که از موبایل در رسانههای دولتی استفاده میکنند، در پیونگیانگ دید. این شبکه تمام شهرها و حومهها و نیز خطوط بزرگراهی و ریلهای آهن را پوشش میدهد. این شبکه با داشتن دو و نیم میلیون مشترک، دیگر در قرق نخبگان سنتی نیست بلکه برای طبقات درحال ظهور تاجر و سوداگر هم قابل دسترس است.
تماسهای بینالمللی و دسترسی به اینترنت همچنان مسدود است- و احتمالا تا مدتهای مدید هم مسدود خواهد ماند- اما حداقل این است که اکنون مشاهده این مساله که مردم کرهشمالی تماس تلفنی برقرار میسازند و پیامهای متنی ارسال میکنند به امری معمول تبدیل شده است. اکثریت پیونگیانگیهای ۲۰تا۵۰ ساله تلفن همراه دارند. برخی حتی تلفنهای هوشمند دارند هرچند، فقدان دسترسی به اینترنت از ارزش آنها میکاهد. اگر کسی بخواهد یک اپلیکیشن را در کرهشمالی دانلود کند، باید به یک فروشگاه کوریولینک برود و پولی به یکی از کارکنان بپردازد تا کارمند مربوطه، برنامه مدنظر را روی تلفن وی نصب کند.
اما خرید و رجیستری کردن موبایلها در کرهشمالی چگونه است؟ همچون هر چیز دیگری در کرهشمالی امروز، تنها الزام واقعی پول است. با پرداخت یک ۲۰۰ دلاری در فروشگاههای کوریولینک هم یک هندزفری میگیرید و هم رجیستری انجام میگیرد. این مبلغ هم با ارزهای خارجی قابل پرداخت است نه وون کرهشمالی.
در ضمن این نمونه دیگری از همدستی دولت در فرآیند بازار و پذیرش آن است. هیچ سیستم صدور صورتحساب یا عقد قراردادی برای تماسهای دقیقهای وجود ندارد، مگر یک هزینه ماهانه ۳ هزار وونی. تنها گزینه برای تماسهای مضاعف «پرداختهای مضاعف» است. بنابراین، وقتی مدت زمان یا اعتبار تماس ماهانه فرد به ۲۰۰ دقیقه (و ۲۰ پیام متنی) میرسد، باید به فروشگاه رفته و اعتبار اضافی خریداری کند. این هم با ارز خارجی انجام میگیرد. تا اوایل ۲۰۱۳ هزینه تماس مضاعف ۲۰۰ دقیقهای چیزی حدود ۴۰/ ۸ دلار میشد.
در چنین کشور فقیری، این هزینهها – بهویژه هزینه تنظیمات و نصب ۲۰۰ دلاری- برای مردم خارج از پیونگیانگ فوقالعاده گران است. اما این حقیقت که بیش از ۱۰ درصد از جمعیت مشترک شدهاند بسیار مفید و آموزنده است. به دلیل فرآیند بازاری شدن پساقحطی، اکنون بسیاری از مردم هستند که از توان خرید برخوردارند.
در حقیقت، آنهایی که در کرهشمالی مشغول سوداگری و معاملهگری هستند این تلفنها را نه تنها لوکس نمیدانند بلکه آن را در امر تجارت لازم میشمرند. در گذشته، کسب اطلاعات در مورد قیمتها در دیگر مناطق کشور دشوار بود. این مساله در مورد اطلاعات عرضهکنندگان و مشتریان بالقوه هم صدق میکرد. اما اکنون، با یک تماس تلفنی یا ارسال یک پیام متنی میتوان به راحتی به این اطلاعات دسترسی یافت. جالب اینکه، این تاثیری بجا بر قیمت کالاها در بازار کل کشور خواهد داشت. تلفنهای همراه فرصتهای به اصطلاح «آربیتراژ» [arbitrage opportunities: کسب درآمد با خرید همزمان کالایی مخصوص به پایینترین قیمت بازار و فروش آن با بالاترین قیمت در بازار دیگری] در بازار را کاهش داده و معاملهگری را کمسودتر میسازد (اما قیمتها برای مشتری نهایی معقولتر میشود). بزرگترین بازنده در این فرآیند طبیعتا معاملهگری است که فاقد تلفن است.
برای آجوماهای معاملهگر هم این گوشیها یک ابزار مهم برای بدهبستان است. اما برای جوانان نمادی برای منزلت و جایگاه است؛ چیزی که به والدین جهت خرید آنها فشار میآورد. بنابراین، شما ثروتمند و جهان وطنی جلوه خواهید کرد. به همین دلیل، بعضا شمالیهایی میبینید که دارای گوشیهایی هستند که نمیتوانند از آنها استفاده کنند.
ارسال نظر