دومین آینده محتمل، قدرت‌آزمایی چندجانبه، یک تلاش مشابه چینی را برای رهبری یک نظم چندجانبه با تقابل مستقیم کمتر با نظم آمریکایی متصور می‌شود. در این آینده، چین دشمنی نیست که خود را وقف مبارزه با نفوذ آمریکا – همچون سناریوی اول- کرده باشد؛ در این آینده دوم، چین می‌کوشد تا از نظم چندجانبه برای ترویج منافع منحصربه‌فرد خود و توسعه نفوذ خویش با استفاده از انجمن‌ها و فرآیندهای چندجانبه به‌عنوان یک ابزار استفاده کند. بنابراین در این آینده، چین فعالانه ابزارهای اقتصادی یا اطلاعاتی را برای تضعیف قدرت آمریکا به شیوه‌ای خصمانه به استخدام نمی‌گیرد. این کشور می‌کوشد تا آنجا که ممکن است در مسائل مرتبط با نگرانی‌های متقابل، با آمریکا همکاری کند. در این سناریو، چین به‌طور مستقیم ساختارهای ائتلاف در آسیا را مورد حمله قرار نخواهد داد؛ در عوض به آرامی می‌کوشد تا شرایطی را خلق کند که براساس آن ساختار آمریکایی به تدریج رنگ ببازد و از بین برود. در این معنا، این آینده نمایانگر تلاش‌های یک چین محتاط‌تر و صبورتر است که با احتیاط و صبوری خویش سر این دارد که به اهداف بلندمدت خود دست یابد. در این آینده، چین مشخص کرده است که خصومت بیش از حد به «پس‌زنش» و عقب‌نشینی [blowback] منجر شده و بنابراین، یک رویکرد تدریجی‌تر را اتخاذ می‌کند. منافع و اهداف غایی‌اش همچنان یکی است؛ تبدیل چین به قدرتی پیشرو و مسلط در آسیا که در اصل، به‌دنبال کاستن از نفوذ آمریکا بر حوادث منطقه آسیا- پاسیفیک بوده و می‌کوشد جایگاه جهانی روزافزونی به‌دست آورد.

با این حال، ابزارهای جست و جوی این اهداف به‌شدت محدودتر از آینده اول شده و شامل چالش مستقیم با قدرت آمریکا نمی‌شود.  از منظر نظم چندجانبه، سه ویژگی یا خصلت معرف رویکرد اساسی چین در این آینده است. اول، چین به‌عنوان بخشی از تلاش این کشور برای تبدیل خود به‌عنوان یک رهبر مورد احترام منطقه‌ای و جهانی، مشارکت فعالانه – و در بسیاری موارد- سازنده‌ای در فرآیندها و نهادهای نظم داشته است. دوم، چین برای اصلاحات فوری‌تر و تکامل این نهادها به منظور بازتاب واقعیتی چندقطبی‌تر اصرار و فشار می‌ورزد. برای مثال تغییرات چشمگیری در ارزش‌های رای‌دهی صندوق بین‌المللی پول را می‌طلبد. سوم، همچون آینده اول، چین حمایت خود از نهادهای جایگزین مانند بانک سرمایه‌گذاری زیربنایی آسیا را سرعت خواهد بخشید؛ این باعث می‌شود رهبری چین به حوزه مسائل کلیدی در نظم چندجانبه هم سرایت کند. رفتار چین در حوزه‌های محل مناقشه، مانند حقوق‌بشر، به‌شدت مغشوش باقی خواهد ماند و حتی در برابر فشارها برای تغییر شیوه‌های داخلی خود باشدت بیشتری مقاومت خواهد کرد و فشارها را پس خواهد زد. در حوزه مسائل سرزمینی، چین استراتژی دو دهه گذشته را ادامه خواهد داد: پیشرفت‌های تدریجی همراه با آرامشی که در آن، چین روابط خود را با دیگران بهبود خواهد بخشید و تصویری مسالمت‌جو در تمام منطقه از خود باقی خواهد گذاشت که این تصویر هم با دور جدیدی از پیشرفت سرزمینی همراه خواهد بود.