بخش اول
اجلاس ناتو زیر سایه پدیده ترامپ
نشست سران هر دو سال یک بار برگزار و در آن وضعیت و دورنمای تهدیدات امنیتی فراروی غرب بحث و بررسی و تصمیمات مهم در زمینه آنها اتخاذ میشود. در سالهای اخیر بهدلیل حاد و متعدد شدن موضوعات امنیت بینالمللی، ناتو ضرورت بیشتری را برای نشست سران احساس میکند. با رویکار آمدن ترامپ و تشکیک او در کارآمدی این سازمان و ماده ۵ آن نیز، میتوان از سایه انداختن پدیده ترامپ بر سر نشست سران و نگرانی از رفتار غیرقابل پیشبینی او سخن گفت. ناکامی نشست نیمروزه ماه مه سال پیش در بروکسل (۲۰۱۷) و ملاقات ترامپ در چند روز آینده با پوتین در هلسینکی، از دیگر دلایل اهمیت نشست سران در بروکسل است.
تقویت روابط فراآتلانتیکی، تقویت حضور ناتو در دریای سیاه، و تقویت تلاشها علیه تهدیدات هیبریدی از مهمترین اهداف نشست اعلام شده است و بازدارندگی و دفاع، ایجاد ثبات (Stability Projection)، تقویت مشارکت ناتو و اتحادیه اروپا، مدرنیزه کردن ناتو، پیوستن مونتهنگرو به ناتو، بحث تقسیم هزینهها (Burden Sharing)، ضدتروریسم و ضدشورش، امنیت انسانی، امنیت و کنترل مرزها، به اشتراک گذاشتن اطلاعات (Intelligence Sharing)، امنیت دریانوردی و امنیت سایبری ازجمله مهمترین موضوعات اعلامی نشست سران هستند. بهرغم طیف گسترده موضوعات مطرحشده میزان موفقیت اجلاس تا حد زیادی به میزان موفقیت آن برای فائق آمدن بر چالشهای درونی و بیرونی فراروی ناتو بستگی دارد؛ حائز اهمیت اینکه امروزه چالشهای داخلی بیش از خارجی تداوم حیات و کارآمدی ناتو را تهدید میکنند. مهمترین چالشهای فراروی ناتو عبارتند از:
ـ فقدان روایت وجودی (Existential Narrative): امروزه دیگر بحث سنتی امنیت و قدرتافکنی امنیتی پاسخگوی دلایل وجودی ناتو نیست، و افزایش شمار مناطق بحرانخیز، بحران آوارگان و رشد تروریسم و تهدیدات نامتقارن، تلفیق امنیت و سیاست داخلی و خارجی را ضروری ساخته است. بنابراین ناتو بیش از هر زمان دیگری نیازمند روایت یا ابرروایتی برای توجیه وجود خود است.
ـ تزلزل در انسجام داخلی (Cohesion) و تداوم پایداری (Resilience): برهم خوردن اتحاد سیاسی بهواسطه مواضع و اقدامات ترامپ و ناتوانی در نمایش آن بزرگترین سرمایه ناتو را درمعرض تهدید قرار داده است.
ـ تشدید شکاف فراآتلانتیکی و تاثیر ترامپ بر این شکاف: چند نگاه آمریکایی قائل به این شکاف نیست؛ اما از دید اروپا تناقضات بین اروپا و آمریکا (خروج از توافق پاریس، برجام، انتقال سفارت آمریکا به بیتالمقدس، جنگ تجاری و تعرفهها، حوادث تلخ نشست اخیر گروه ۷ و...) و تفاوت اولویتها ازیکسو و رفتار هژمونیک و یکجانبه آمریکا، حمایتگری اقتصادی ملی آن و پیوند زدن مسائل امنیتی با اقتصادی ازسوی دولت ترامپ ازسویدیگر، اتحاد فراآتلانتیکی را با بحران روبهرو کرده است. هرچند نباید در شدت این بحران یا میزان جدایی اروپا از آمریکا اغراق کرد؛ اما بین این دو در عرصه عمل و در داخل ناتو نیز بر سر راهبرد ناتو درقبال مسائل مختلف ازجمله مشارکتهای مدیترانهای یا استراتژی ناتو برای جنوب، تقسیم هزینهها، راهبرد درقبال روسیه، طرحهای دفاعی اروپا (نظیر طرح مداخله اروپایی (EII،(PESCO، و استقلال راهبردی اروپا) اختلاف وجود دارد.
ازسویدیگر، در زمینه رویکردی نیز بین این دو افتراق دیده میشود؛ بهعنوان مثال اتحادیه اروپا بیشتر بر حفظ صلح، جلوگیری از منازعه و تقویت امنیت بینالمللی تاکید دارد؛ حال آنکه آمریکا بیشتر برضد تروریسم تاکید میورزد، یا اتحادیه اروپا خود را قدرتی هنجاری و مبتنی بر حاکمیت قانون بینالمللی تعریف میکند و لذا برهم زدن برجام ازسوی ترامپ را خلاف تقویت امنیت و ثبات بینالمللی و حفظ صلح و جلوگیری از منازعه میبیند اما ترامپ اصولا به بنیانهای ارزشی و قدرتافکنی اروپایی توجهی ندارد و به گسترش شکافهای درون اتحادیه اروپا بیش از پیش کمک میکند.
ـ تشدید اختلافهای درون اروپایی ناتو: علاوهبر شکاف بین آمریکا و اروپا در زمینه مسائل، اولویتها و راهبردهای ناتو، بین اعضای اروپایی ناتو نیز اختلافهای مهمی دیده میشود. خواست اصلی اعضای ناتو در شرق اروپا بحث بازدارندگی و دفاع است که تمرکز اصلی آن بر روی روسیه و تقویت حضور ناتو در بال شرقی آن است؛ درحالیکه خواست متحدان در جنوب، بحث ثباتسازی و مبارزه با تروریسم است که تمرکز آن بر پیرامون جنوبی اروپا یعنی منطقه ساحل و منا است و مهاجرت و تروریسم را بزرگترین تهدید فراروی اروپا میداند و متحدان در غرب بیشتر بر روی برنامه مشترک با آمریکا برای افزایش تحرک نظامی نیروهای متحد در داخل اروپا تاکید دارند و بههمیندلیل نیز آلمان یکی از مقرهای لجستیکی جدید ناتو را در خاک خود افتتاح کرده است. درهمینرابطه بحث بر سر نوع رابطه دفاعی بریتانیا با اتحادیه اروپا (ماهواره گالیه، پروژههای استقلال راهبردی در زمینه پهپادها و فناوری سایبری) خود از دیگر مسائل بحثبرانگیز است. علاوهبراین، در داخل اتحادیه اروپا بر سر مسائل بنیادین نظیر خیزش راست افراطی، مهاجرت و نحوه اصلاحات داخلی و اقتصادی تنشهای جدی در جریان است و بدبینی به آینده اتحادیه اروپا به یکی از نقاط عطف خود رسیده است.
ـ رابطه با ترکیه: در سالهای اخیر رابطه ناتو با یکی از مهمترین اعضایش یعنی ترکیه دچار چالش شده است. دلیل اصلی این چالش به روابط دشوار و مسالهبرانگیز ترکیه با قبرس، یونان و اتحادیه اروپا، رویکرد ترکیه به بحرانهای بعد از بهار عربی مانند سوریه، نقش احتمالی ناتو در کودتای اخیر ترکیه و روابط خوب و فزاینده ترکیه با روسیه و خرید اس۴۰۰ از این کشور بازمیگردد.
ارسال نظر