در چنین فضایی، رای‌دهندگانی گزینه «پشت کردن به سیاست یا استفاده از صندوق‌های رای به‌عنوان ابزاری اعتراضی» را انتخاب کرده‌اند. بنابراین، رای‌دهندگان نارضایتی خود را از احزاب سیاسی مستقر با رای به حزبی بروز می‌دهند که منفور نظام انگاشته می‌شود. در واقع، به حزبی که نظام سیاسی دل‌‌خوشی از او ندارد، رو می‌کنند. موفقیت احزاب رادیکال در دموکراسی‌های غربی نه تنها بر محیط سیاسی مطلوب بلکه بر رهبری، ساختار سازمانی و فرهنگ سیاسی هم مبتنی است. رهبری کاریزماتیک و ساختار سازمانی بسته احزاب راست افراطی به آنها اجازه داده تا واکنشی سریع به مسائل مستحدثه نشان دهند (مانند مهاجرت) و از «فرصت‌های سیاسی درحال تغییر» هم بهره‌برداری کنند. این فصل نه تنها به این سوال می‌پردازد که آیا احزاب مورد بررسی می‌توانند به‌عنوان احزاب راست افراطی طبقه‌بندی شوند یا خیر بلکه به ویژگی‌هایی می‌پردازد که آیا این احزاب می‌توانند به نفع هویت مشترک بسیج شده دلیل بیاورند یا خیر.

پوپولیسم راست افراطی در یونان

عناصر افراط‌گرای راست اولین بار طی دهه ۴۰ میلادی با سازمان (X (Οργάνωση Χ در یونان ظاهر شدند؛ یک جنبش ناسیونالیستی و ضدکمونیستی که طی دوران اشغال نازی‌ها در ۱۹۴۴- ۱۹۴۱ از سوی سرهنگ «جورجیوس گریواس» [Georgios Grivas] تاسیس شد. در دهه ۶۰، عناصر راست افراطی موفق به جذب و هضم در مکانیسم‌های دولتی شدند در حالی که هونتاهای نظامی (۱۹۶۷-۱۹۷۴) موفق به استخراج حق ناسیونالیستی از مواضع حاشیه‌ای گذشته‌اش شد. در عین حال، در سال ۱۹۶۰ «کنستانتینوس پلوریس» [Constantinos Plevris] حزبی به نام «سازمان چهارم اوت» [Organisation of August the ۴th] را تاسیس کرد که یکی از اعضایش رهبر آینده «سپیده طلایی» (GD) یعنی «نیکوس میخالولیاکوس» [Nikos Michaloliakos] بود. پلوریس که همچنین بر «جورج کاراتزافریس» [George Karatzaferis]، رهبر لائوس و چهره‌ای کلیدی در عرصه راست افراطی در یونان، نفوذ داشت چند سازمان تاسیس کرد و در نفرت‌پراکنی علیه «دیگران» و لفاظی در حمایت از فاشیسم و سامی‌ستیزی دخیل بود. او همچنین مشارکتی مختصر در لائوس تا سال ۲۰۰۴ داشت و به‌طور منظم به‌عنوان میهمان در کانال تلویزیونی خصوصی کاراتزافریس یعنی «تله آستی»[ TeleAsty] حضور می‌یافت.  با احیای دموکراسی در این کشور در سال ۱۹۷۴، چندین سازمان و حزب با موفقیت‌های انتخاباتی اندک در عرصه سیاسی حضور یافتند. در سال ۱۹۷۷، حزب «ائتلاف ملی» [National Alignment]- یک حزب ناسیونالیست/ محافظه‌کار با عناصر قدرتمند قانون و نظم و میلیتاریسم- ۷ درصد از آرای عمومی را به‌دست آورد و ۵ عضو را به پارلمان ملی فرستاد. برای ‌دهه‌ها، «ائتلاف ملی» (NA) تنها حزب از خانواده راست افراطی بود که تا انتخابات سال ۲۰۰۹ و موفقیت انتخاباتی لائوس در پارلمان نماینده داشت. «ایپن» [EPEN] از سوی رهبر سابق هونتا یعنی «جورج پاپادوپولوس» [George Papadopoulos] تاسیس شد که حزبی ناسیونالیست بود که در جست‌وجوی رهایی اعضای زندانی شده هونتاهای نظامی بود؛ این حزب موفق به انتخاب یک نماینده در انتخابات اروپایی سال ۱۹۸۴ شد اما فقط ۳ دهم درصد از آرا را در سطح ملی در سال ۱۹۸۹ به‌دست آورد. آخرین مشارکت این حزب در انتخابات ۱۹۹۶ بود که ۲۴ صدم درصد آرا را به‌دست آورد. تا سال ۲۰۰۰، چندین حزب جدید دیگر ظاهر شدند: اما «خط اول» [First Line] از سوی کنستانتینوس پلوریس رهبری می‌شد و «جبهه ملی» [National Front] که یک حزب راست افراطی، ناسیونالیست و سامی‌ستیز بود از سوی «ایمانوئیل کنستاس» [Emmanouil Constas] رهبری می‌شد که هر دو توجه رای‌دهندگان را به خود جلب کرد. به گفته «پاپاس»، «وجود حزب راست افراطی قدرتمند موجب دلسرد شدن ظهور احزاب کوچک در همان عصر شد یا افزون بر این، رقابت سیاسی مانع از تبدیل شدن آنها به احزاب مشروع شد»؛ رویکردی که می‌تواند فقدان حمایت برای نمایندگان راست افراطی پیش از ۲۰۰۲ باشد.

اولین حزبی که ادعا می‌کرد «صدای مردم» در نظام سیاسی یونان است «لائوس» بود. این حزب که در قاموس یونانی‌ها «مردم» نیز معنا می‌دهد، در سال ۲۰۰۰ به‌عنوان گروهی بریده از حزب محافظه‌کار اصلی «دموکراسی جدید» [New Democracy یا ND] شکل گرفت که از سوی روزنامه‌نگار و نماینده سابق پارلمانی ND یعنی «جورجیوس کاراتزافریس» رهبری می‌شد. آغاز کار انتخاباتی لائوس در ۱۳اکتبر ۲۰۰۲ بود. در سال‌های بعد، اگرچه رتبه بندی این حزب بسیار امیدوارانه بود و آن را [اندکی] بالاتر از نظرسنجی‌ها و آرای صندوق‌ها قرار داد اما موفق به‌دستیابی به درصد لازم برای ورود به پارلمان نشد. در انتخابات پارلمان اروپا (EP) در سال ۲۰۰۴، لائوس ۱۲/ ۴ درصد از آرا را به‌دست آورد و موفق شد رئیس خود کاراتزافریس را به‌عنوان نماینده پارلمان اروپا (MEP) برگزیند. در سال ۲۰۰۷، لائوس با کسب ۸/ ۳ درصد از آرا و انتخاب ۱۰ عضو برای پارلمان، «آستانه»ای برای انتخابات را به پارلمان ملی منتقل کرد. در سال ۲۰۰۹، لائوس با ۱۴/ ۷ درصد آرا موفق به انتخاب دو نماینده در پارلمان اروپا شد و در انتخابات ملی هم با کسب ۶۳/ ۵ درصد آرا ۱۵ عضو را وارد پارلمان کرد. با این حال، موفقیت انتخاباتی روزافزون – بر خلاف دیگر احزاب راست افراطی در اروپا که تجربه افزایش حمایت به‌ویژه طی ۱۰سال آخر را داشتند- چندان طول نکشید. لائوس در آستانه انتخابات ملی ۲۰۱۲ به زیر ۳ درصد دست یافت و در ژوئن ۲۰۱۲ به سطح اندک ۶/ ۱ درصد رسید و نتوانست هیچ کرسی‌ای در پارلمان یونان به‌دست آورد.