بخش صد و سی و هشتم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
پیش از دستیابی چین به تسلیحات هستهای، این کشور با فشار باجخواهی هستهای فراوان از سوی قدرتهای دیگر مواجه بود. به همین دلیل، مائو تاکید داشت که تسلیحات هستهای ترسناک نیستند و این تز معروف را مطرح کرد که بمبهای اتمی «ببرهای کاغذی» هستند. مائو شخصا بحثهای زیادی با خروشچف، جواهر لعل نهرو و سایر رهبران در مورد این مساله داشت و اندیشه مائو ظاهرا با دیدگاههای جریانهای مهم بینالمللی سازگاری نداشت.
سخنرانیای که مائو در «کنفرانس عالی دولتی» (Supreme State Conference) در سپتامبر ۱۹۵۸ ایراد کرد به شکل آشکارتری منطق چین در مورد نهراسیدن از جنگ هستهای را توضیح داد: «ما از جنگ نمیترسیم؛ اگر آنها بخواهند بجنگند ما نیز خواهیم جنگید. جنگهایی که دربردارنده بمبهای هیدروژنی و بمبهای اتمی باشند بیتردید ترسآور هستند و مردمان خواهند مرد؛ بنابراین، ما مخالف جنگ هستیم. با این حال، این تصمیم در دست ما نیست. امپریالیستها بر جنگ اصرار میورزند؛ اگر ما بترسیم آنها خواهند جنگید و اگر هم نترسیم باز خواهند جنگید. اگر همواره بترسیم و نتوانیم اندک توانی در کالبد کادرها و مردمانمان بدمیم، این امری خطرناک خواهد بود. به عقیده من، باید جسارت و شهامت جنگ تا آخرین نفس پیش از برساختن دولتمان را داشته باشیم.»
شایع است که «دوایت آیزنهاور»، رئیسجمهوری وقت آمریکا، با گفتن اینکه بمبهای اتم وقتی روی پرتابگر قرار میگیرند نشاندهنده قدرت عظیم آنهاست، به تز مائو واکنش نشان داد. همچنین شایع است که آیزنهاور گفته است مائو فردی غیرقابل انعطاف و سخت برای معامله است و تهدید و ارعاب روی او کارگر نیست. روشن است که غیرقابل نفوذ بودن مائو در برابر تهدید و ارعاب نشاندهنده موفقیت تاکتیکهای چین برای خنثی کردن باجخواهی هستهای است. در سال ۱۹۶۵، پس از اینکه چین به تسلیحات هستهای دست یافت «ادگار اسنو» (Edgar Snow)، روزنامهنگار آمریکایی، از مائو پرسید آیا هنوز گمان میکند که بمب اتم «ببر کاغذی» است یا خیر. پاسخ او به این شکل ثبت شده است: «این یک جور روش صحبت است... یک جور استعاره یا آرایه ادبی است. البته که بمب میتواند باعث کشتار مردم شود.» این پاسخ نشان میدهد که تز اولیه چین در مورد جنگ هستهای عمدتا خارج از ملاحظات استراتژیک بیان میشد.
با این حال، در بلندمدت، واقعگرایانه نیست که باجخواهی هستهای با روحیه بیمحاباگونه خنثی شود. برای از هم گسستن راستین این باجخواهی هستهای، چین باید در تسلیحات هستهای سرآمد شود و این آگاهی همان چیزی است که این کشور را به سوی گام گذاشتن در مسیر تحقیق و توسعه آن ترغیب کرد. در ۲۵ آوریل ۱۹۵۶، مائو در یک جلسه طولانی هیات مرکزی حزب کمونیست چین اعلام کرد که «نهتنها باید هواپیماها و توپخانههای بیشتری داشته باشیم بلکه باید بمب اتم هم داشته باشیم. در دنیای امروز، اگر نخواهیم از سوی دیگران بلعیده شویم، نمیتوانیم بدون آن بمانیم.» روزنامه People’s Daily پس از اولین آزمایش موفقیتآمیز بمب اتمی چین سرمقالهای منتشر کرد و نوشت: «خطر جنگ هستهای با انحصار تسلیحات هستهای از سوی امپریالیستهای آمریکایی و دستنشاندگانشان افزایش مییابد. اگر آنها این تسلیحات را داشته باشند و شما فاقد آن باشید، آنها بسیار متکبر خواهند شد. هرگاه رقیبشان به این تسلیحات دست یابد، دیگر تکبر به خرج نخواهند داد. در این صورت، باجخواهی هستهای و سیاستهای تهدید هستهای آنقدرها هم موثر نخواهد بود.»
پس از آزمایش موفقیتآمیز موشک هستهای در سال ۱۹۶۶، خبرگزاری شینهوا یک بیانیه صادر و اعلام کرد که «توسعه تسلیحات هستهای از سوی چین برای مخالفت با تبانی شوروی- آمریکا در اجرای انحصار هستهای و باجخواهی هستهای است... آزمایش هستهای محدود اما ضروری چین و توسعه این تسلیحات بیتردید هدفی دفاعی دارد و هدف غایی آن انهدام تسلیحات هستهای است.» این توضیح به وضوح انگیزه بنیادین در پس تصمیمات چین را نشان داد. چین در تعهد خود به مبارزهاش با باجخواهی هستهای به تدریج ایده جدایی تسلیحات هستهای از جنگهای متعارف را شکل داد. سه محرک اساسی برای این طرح وجود داشت:
اول، رهبران چینی بر این باورند که تسلیحات هستهای غیراخلاقی است؛ موضعی که میتوان از آن بهعنوان یک تابوی هستهای یاد کرد. نظریه تابوی هستهای (nuclear taboo theory) بر این باور است که حتی اگر یک حمله هستهای بتواند به کشوری برای دستیابی به منافع عملی کمک کند، دولتهای دارای تسلیحات هستهای تصمیمگیری برای انجام حمله هستهای را همچنان دشوار خواهند یافت. عدم استفاده از تسلیحات هستهای یک هنجار منعکننده قدرتمند (strong prohibitive norm) است. «لی بین» اظهار کرد که چین استراتژی هستهای «اجبار ضدهستهای» (counter-nuclear coercion) را براساس تابوی هستهای توسعه داده است. در واقع، به محض ظهور تسلیحات هستهای، رهبران چین فهمیدند که تاثیرات سیاسی و اجتماعی ایجاد شده بهواسطه تاثیرات بسیار مخرب این تسلیحات منجر به محدودیتهای ذاتی در استفاده از این تسلیحات خواهد شد. درک فلسفی چین از تسلیحات هستهای و پایبندی دائمی این کشور به سیاست آغازگر نبودن پس از دستیابی به این تسلیحات، نقش فعالی در ایجاد تابوی هستهای بهعنوان هنجاری بینالمللی داشت. مائو طی گفتوگویی با اسنو در ۲۲ اکتبر ۱۹۶۰، وقتی این روزنامهنگار گفت «برخیها میترسند که چین به محض دستیابی به بمب اتم به شیوهای غیرمسوولانه از آن استفاده کند»، قاطعانه چنین پاسخ داد: «خیر. از آن استفاده نخواهیم کرد. چگونه میتوان خیلی معمولی بمب اتم را فروریخت؟ نباید آن را بهعنوان امری معمولی فرو ریزیم حتی اگر دارای این تسلیحات باشیم، چراکه استفاده معمولی از آن جرم خواهد بود.»
ارسال نظر