بخش صد و بیست و ششم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
چین در مواجهه با مسابقه هستهای میان این دو ابرقدرت، با انحصار هستهای و تهدیدات هستهای آنها مخالفت کرد و تعهدی غیرمشروط داد که آغازگر استفاده از تسلیحات هستهای نباشد. این کشور در انواع و تعداد تسلیحات هستهای که توسعه داد خویشتنداری از خود نشان داد و وارد هیچ مسابقه هستهای با هیچ کشوری نشد. پس از اجرای اصلاحات و سیاست بازگشایی که در اواخر دهه ۷۰ شروع شد، چین شروع به مشارکت فعالانه در بحثها و تلاشهای کنترل سلاح بینالمللی کرد و به یک طرف سازنده اما مشارکتجو و مدافع کنترل تسلیحات بینالمللی، خلع سلاح و نظام منع اشاعه هستهای تبدیل شد. این کشور اقدامات ملموسی برای حمایت از چندجانبهگرایی در ترویج و ارتقای این اهداف اتخاذ کرده است. دولت چین همواره حامی صلح جهانی، مدافع خلع سلاح و مخالف مسابقه تسلیحاتی بوده است. از نظر فرهنگ استراتژیک، چین بر احتیاط در جنگ و این نکته تاکید داشته که «هارمونی و هماهنگی کلید اصلی است». بنابراین، توسعه تسلیحات هستهای چین فقط با هدف برآورده کردن و تامین نیازهای دفاعی این کشور بوده است.
دانشمندان چینی، اگرچه نقشهای فعالانه آمریکا و روسیه (و شوروی سابق) در خلع سلاح هستهای را ارج نهادند، اما درک کردهاند که هیچ تغییری در نقش اساسی تسلیحات هستهای بهعنوان نماد در این کشورها به وجود نیامده است. در واقع، آمریکا و روسیه هنوز درحال نوسازی زرادخانه هستهایشان و توسعه نقش تسلیحات استراتژیک غیرهستهای خود هستند. مسیر خلع سلاح هستهای که چین همواره مدافع آن بوده نسبتا به مسیر خلع سلاح شیمیایی شبیه است. برای شروع، این مسیر شامل آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هستهای میشود که به معنای «نقش کاهشی» است. این مسیر سپس به سوی عدم استفاده از تسلیحات هستهای پیش میرود که باز از کاهش بعدی در نقش این تسلیحات نشان دارد. این مسیر در نهایت به نابودی کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای از طریق مذاکرات منتهی میشود. اگرچه چین مدتها این رویکرد شطرنجی را پیش گرفته است اما این ایده همچنان باید بهطور کامل از سوی کشورهای دیگر هم پذیرفته شود. امروز واقعیت وضعیت خلع سلاح هستهای با نقشه راه ایدهآل چین منطبق نیست. با این حال، این کشور همچنان حامی تلاشهای مختلف و موجودِ خلع سلاح هستهای است و فعالانه در فرآیند خلع سلاح هستهای از طریق نشستهای دو و چندجانبه مشارکت داشته و این فرآیند را ترویج میکند.
تطور و تکامل وضعیت خلع سلاح هستهای چین
وضعیت دوران پیشا اصلاحی چین در مورد خلع سلاح
از زمان تاسیس جمهوری خلق چین در سال ۱۹۴۹، دولت همواره و بهشدت سیاست خارجی مستقلی را دنبال کرده که مخالف با هر شکلی از سیاست یا هژمونی قدرت است. موضع چین در مورد کنترل تسلیحات هستهای از این سیاست مبنایی نشأت میگیرد. در آن زمان، آمریکا و شوروی انحصار تسلیحات هستهای را در دست داشتند. چین در توسعه تسلیحات هستهای خود خویشتنداری میکرد و تعهد یکجانبه خود به آغازگر نبودن را اعلام کرد درحالیکه همزمان از پیشنهادهای خلع سلاح هستهای کشورهای در حال توسعه حمایت میکرد و پیشنهادهای خاص و منحصر به فرد خود در مورد کنترل تسلیحات هستهای را مطرح میکرد. با این حال، نفوذ چین در جهان همچنان نسبتا محدود بود. تا جایی که به چین مربوط میشود، هدف توسعه تسلیحات هستهای محافظت از بقای ملی است و این تسلیحات فقط باید برای خنثی کردن یا عقیم گذاشتن باجخواهی یا بازداشتن دیگر کشورها از حمله هستهای مورد استفاده قرار گیرد. به این منظور، در زمانی که چین فرآیند اصلاحات و بازگشایی را در سال ۱۹۷۸ شروع کرد، دولت این کشور مجموعهای از پیشنهادها و گزارههای مربوط به خلع سلاح هستهای را مطرح کرده بود. اول، از همان آغاز یعنی زمانی که چین به تسلیحات هستهای دست یافت، روشن کرد که هدفش نابودی کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای است.
این کشور به صراحت با تهدید هستهای و باجخواهی هستهای مخالفت کرده و پیشنهاد منع جامع و نابودی کامل تسلیحات هستهای را داده است. این پیشنهاد دههها پیش از فراخوان باراک اوباما، رئیسجمهوری پیشین آمریکا، برای جهان عاری از تسلیحات اتمی مطرح شده بود و چین همواره بیان کرده که منع و نابودی تسلیحات هستهای هدف غایی خلع سلاح هستهای است. در سال ۱۹۶۳، دولت چین بیانیهای صادر کرد که در آن پیشنهاد داده بود تسلیحات هستهای به شکل جامع، تمام و کمال، تمامعیار و جدی منع و نابود شوند. در سال ۱۹۶۴، پس از اولین آزمایش هستهای چین، دولت در یک بیانیه اعلام کرد که در مواجهه با تهدیدات جدی هستهای و باجخواهی هستهای، چین چارهای ندارد جز توسعه تسلیحات هستهای. با این حال، دولت اعلام کرد که همچنان به حمایت از هدف جهانی خلع سلاح کامل هستهای ادامه میدهد. دوم، چین مدافع سیاست آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هستهای و مخالف خودنمایی قوای هستهای خود و ایجاد انحصار هستهای است. این کشور صرفنظر از خویشتنداری در توسعه تسلیحات هستهای خود و تعهد یکجانبه به آغازگر نبودن از آمریکا و روسیه (و شوروی سابق) خواسته تا پیشنهاد آغازگر نبودن را بپذیرند و مخالف خودنمایی قوای هستهای کشورها بوده است.
سوم، چین از این دو ابرقدرت جهانی بهدلیل لفاظی در حمایت از خلع سلاح انتقاد کرده است حتی در زمانی که آنها به جای کاهش، به افزایش قوای نظامی خود پرداختند. در سال ۱۹۷۱، پس از اینکه چین کرسی مشروع خود را در سازمان ملل دوباره به دست آورد، هیات چینی اولین سخنرانی خود را در مورد مسائل خلع سلاح در جلسه بیستوششم مجمع عمومی ایراد کرد. این سخنرانی به صراحت حمایت پیوسته چین از خلع سلاح راستین و مخالفت با آنچه بنبست خلع سلاح مینامید را نشان میداد. سال بعد، رئیس هیات چینی اصل معروف «اجازه دهید ابرقدرتها رهبری را به دست گیرند» اعلام کرد. او توصیه کرد که تمام دولتهای هستهای – بهویژه آمریکا و شوروی که دارای بیشترین تعداد تسلیحات هستهای بودند- ابتدا تکالیف و وظایف خود را روشن و تضمین کنند که در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی آغازگر استفاده از تسلیحات هستهای نباشند و مهمتر اینکه، از این تسلیحات علیه دولتهای غیرهستهای استفاده نکنند. بهطور کلی، کشورهای درحال توسعه از این پیشنهاد استقبال کرده و از آن حمایت کردند.
ارسال نظر