چین مدت‌ها سیاست آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هسته‌ای را دنبال کرده است و دیدگاه‌های منحصربه‌فردی در مورد تسلیحات هسته‌ای و جنگ هسته‌ای دارد. امروز احتمال شروع درگیری نظامی یا جنگ نیابتی میان چین و آمریکا بسیار کمتر از چنین احتمالی میان آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد است. با این حال، اگر سازوکارهای مدیریت بحران متعارف میان چین- آمریکا شکست بخورد و بحران به‌سوی جنگ متعارف سوق یابد، مولفه‌های غیرنظامی که نزاع را کنترل می‌کنند، ضعیف‌تر از دوران پیش از جنگ می‌شوند و پارادوکس ثبات- بی‌ثباتی بیشتر قابلیت کاربرد می‌یابد.

 

دیدگاه چین در مورد جنگ هسته‌ای

استراتژی هسته‌ای چین دارای ریشه‌های منحصربه‌فرد و عمیق تحلیلی و فلسفی است که باعث شده این کشور مسائلی مانند تسلیحات هسته‌ای، جنگ هسته‌ای و وخامت بحران را متفاوت از غرب بنگرد. طی دهه گذشته یا پیش از آن، دانشمندان چینی تحقیقات فراوانی در مورد اندیشه مائو درخصوص استراتژی هسته‌ای انجام داده‌اند. این مباحث و تحلیل‌ها از اندیشه هسته‌ای مائو و از دیدگاه‌های متفاوت، تصویری روشن از عقلانیت او به دست می‌دهد و همزمان پایه‌هایی فلسفی از استراتژی هسته‌ای چین را بازتاب می‌دهد. در مجموع، چین دارای دو انگیزه برای توسعه تسلیحات هسته‌ای است: عقیم گذاشتن باج‌خواهی هسته‌ای و جدا کردن تسلیحات هسته‌ای از حوزه نظامی متعارف. این نکات درهم‌تنیده هستند. عقیم گذاشتن یا خنثی‌کردن باج‌خواهی هسته‌ای انگیزه اصلی برای توسعه تسلیحات هسته‌ای چین و محرک اساسی برای نوسازی هسته‌ای این کشور است.

دکترین جداسازی تسلیحات هسته‌ای از درگیری‌های متعارف بیان می‌دارد که تسلیحات هسته‌ای ارزش رزمی واقعی ندارد، جنگ‌های متعارف و جنگ‌های هسته‌ای لزوما به هم پیوسته نیستند و اینکه در جنگ‌ها باید از تسلیحات متعارف استفاده کرد. بحث‌ها و سخنرانی‌های فراوان مائو کاملا این برداشت را بازتاب می‌دهد. دنگ شیائوپینگ و دیگر رهبران نیز این تفکر را به ارث بردند و این در اسناد دولتی مهم چین هم پیوسته بازتاب یافته است.  پیش از دستیابی چین به تسلیحات هسته‌ای، این کشور با فشار باج‌خواهی هسته‌ای فراوان از سوی قدرت‌های دیگر مواجه بود. به همین دلیل، مائو تسه دونگ تاکید داشت که تسلیحات هسته‌ای ترسناک نیستند و این تز معروف را مطرح کرد که بمب‌های اتمی «ببرهای کاغذی» هستند. او در برابر فشارها و باج‌خواهی هسته‌ای آمریکا طی جنگ کره مقاومت کرده و چین را قادر ساخت که به پیروزی دست یابد. وقتی «Jiefang Daily» بر تاثیرات ویرانگر بمب‌های اتمی در سال ۱۹۴۵ تاکید کرد، مائو به سرعت از این روزنامه به دلیل ایجاد فضای ترس انتقاد کرد و آن را یک خطای بزرگ سیاسی نامید. در ۶ اوت ۱۹۴۶، مائو در گفت‌وگویی با «آنا لوییس استرانگ»

(Anna Louise Strong)، روزنامه‌نگار آمریکایی، در مورد باج‌خواهی هسته‌ای آمریکا اعلام کرد که «بمب اتم تنها ببری کاغذی است که مرتجعان آمریکایی از آن برای ترساندن مردم استفاده می‌کنند. ترسناک به‌نظر می‌رسد اما در واقع چنین نیست. بی‌تردید، بمب اتم یک سلاح کشتار جمعی است اما نتیجه جنگ از سوی مردم تعیین می‌شود نه از سوی این یا آن نوع تسلیحات.»

پس از جنگ کره، چین با یک محیط امنیتی بین‌المللی خطرناک‌تری مواجه شد. طی این دوره، ایالات‌متحده و اتحاد جماهیر شوروی به توسعه قوای هسته‌ای خود پرداختند. «نیکیتا خروشچف»، پس از آنکه به‌عنوان رهبر شوروی روی کار آمد، تئوری همزیستی مسالمت‌آمیز را مطرح کرد؛ او اعتقاد داشت که جنگ هسته‌ای بشریت را نابود خواهد کرد و توجه زیادی در جامعه بین‌المللی به این تفکر معطوف شد. با این حال، چین قویا حامی این ایده بود که کشورها نباید از مبارزه در جنگ هسته‌ای واهمه داشته باشند. مائو شخصا بحث‌های زیادی با خروشچف، جواهر لعل نهرو و سایر رهبران در مورد این مساله داشت و اندیشه مائو ظاهرا با دیدگاه‌های جریان‌های مهم بین‌المللی سازگاری نداشت. در ۱۸ نوامبر ۱۹۵۷، مائو سخنرانی بی‌نظیری در «کنفرانس نمایندگان ۶۴ کشور کمونیست و احزاب کارگری در مسکو» ایراد کرده و گفت: «اکنون ما باید یک وضعیت خاص را ارزیابی کنیم، یعنی چه می‌شود اگر دیوانگانی که مشتاق جنگ هستند بمب اتم و بمب هیدروژنی بر مناطقی از جهان بریزند... باید تصور کنیم که چگونه مردمان می‌میرند اگر چنین جنگی شروع شود.

از جمعیت ۷/ ۲ میلیارد نفری کره زمین، یک‌سوم آنها از میان خواهند رفت... در بدترین حالت، نیمی از مردم جهان خواهند مرد و نیم دیگری از آن باقی خواهند ماند و چند سال پس از اینکه امپریالیست‌ها شکست خوردند و جهان به سوی سوسیالیسم حرکت کرد، ۷/ ۲ میلیارد نفر دیگر یا حتی بیشتر به‌وجود خواهند آمد.» رهبران چکسلواکی و لهستان نتوانستند این استدلال را درک کنند و باور داشتند که سیاست مائو بسیار خطرناک و مادی‌گرایانه است. بنابراین، از چین جدا شدند. برخی دانشمندان این تز را به منزله تعمیم نگرش مائو و تئوری او در مورد «جنگ خلق‌ها» (people’s war) تلقی می‌کردند که بمب‌های اتم «ببرهای کاغذی» هستند اما این تا حد زیادی یک ملاحظه استراتژیک برای عقیم گذاشتن باج‌خواهی هسته‌ای بود. سخنرانی‌ای که مائو در «کنفرانس عالی دولتی» (Supreme State Conference) در سپتامبر ۱۹۵۸ ایراد کرد به شکل آشکارتری منطق چین در مورد نهراسیدن از جنگ هسته‌ای را توضیح داد: «ما از جنگ نمی‌ترسیم؛ اگر آنها بخواهند بجنگند ما نیز خواهیم جنگید. جنگ‌هایی که دربردارنده بمب‌های هیدروژنی و بمب‌های اتمی باشند بی‌تردید ترس‌آور هستند و مردمان خواهند مرد؛ بنابراین، ما مخالف جنگ هستیم. با این حال، این تصمیم در دست ما نیست.