بخش صد و سی و چهارم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
بنابراین وقتی عدم استفاده از تسلیحات هستهای به یک معیار بینالمللی قوی و مفید تبدیل شود، فرصت برای کشورهای دنیا جهت بحث در مورد حذف تسلیحات هستهای در دسترستر خواهد شد. در سال ۲۰۰۵، چین بیان کرد که از منع کامل و انهدام تمامعیار تسلیحات هستهای حمایت میکند و پیشنهاد داد که یک سند حقوقی بینالمللی در این راستا تهیه شود. از ابتدا، چین مسیر خلعسلاح را متفاوت از آمریکا و روسیه دنبال کرده است. چین نهتنها خواستار کاهش در تعداد بلکه خواستار محدودیت در استفاده از تسلیحات هستهای شده تا به این وسیله ممنوعیتهای اینگونه تسلیحات سرعت یابد.
برخی فشارهای اجتماعی برای آغازگر نبودن در جامعه بینالمللی وجود دارد اما تصمیمگیران در برخی کشورهای خاص که دارای تسلیحات هستهای هستند همچنان در این مورد – بهدلایل مختلف- سوءتفاهم دارند. این مساله – بهعنوان نقطه مرجع- ضرورت دنبال کردن نقشه راهی را نشان میدهد که به انعقاد «کنوانسیون منع استفاده از تسلیحات شیمیایی» به منظور ترویج حرکتی بینالمللی انجامید که با استفاده از تسلیحات هستهای مخالف است. از اینجا، جامعه بینالمللی میتواند به اجماع جهانی برسد و به تمام کشورهای مربوطه اجازه دهد تا مشارکت کنند. این فرآیند میتواند با ایجاد یک سازوکار چندجانبه برای آغازگر نبودن ایجاد شود و سپس این تعهد بهصورت قانونی الزامآور برای تمام دولتهای دارای تسلیحات هستهای به منظور حذف تمام تردیدها و سوءتفاهمها و دستیابی راستین بهدنبال کردن غیرمشروط آغازگر نبودن در آید. در نتیجه، این به تدریج عدم استفاده از تسلیحات هستهای را به یک واقعیت تبدیل میکند تا زمانی که نهایتا منع شوند.
ترویج خلعسلاح هستهای بینالمللی در چارچوب سازوکارهای چندجانبه موجود
ایالاتمتحده و روسیه (و شوروی سابق) تقریبا قدرت مشابهی در تسلیحات هستهای دارند. بنابراین، کاهش سلاح هستهای و اجرای سازوکارهای راستیآزمایی مربوطه از سوی هر یک از این دو کشور در گذشته عموما، همتراز و برابر بود. با این حال، کاربست اصل برابری برای خلعسلاح هستهای چندجانبه دشوار است. این به آن خاطر است که ایالاتمتحده و روسیه بیش از کشورهای دیگر دارای تسلیحات هستهایاند و بنابراین، پنج دولت شناخته شده دارای تسلیحات هستهای نمیتوانند به شکل برابر تسلیحات هستهای خود را کاهش دهند. آنها همچنان باید بهدنبال راهی برای خلعسلاح هستهای چندجانبه و اساسی باشند که از سوی تمام طرفها مورد پذیرش باشد. در نتیجه، این فرآیند همچنان با موانع بیشمار مواجه است. درحالحاضر، برقراری سازوکاری برای انجام گفتوگو شدنیتر بهنظر میرسد. چنانکه «ووهای تائو» (Wu Haitao)، سفیر چین در امور خلعسلاح، در سال ۲۰۱۴ خاطرنشان کرد، چین معتقد است که «اقدامات مربوط به خلعسلاح هستهای شامل عوامل مختلفی مانند محیط امنیتی منطقهای و بینالمللی، استراتژیهای نظامی و امنیتی کشورهای مربوطه، میزان اعتماد و اطمینان متقابل میان دولتها، ایمنی و امنیت تسلیحات هستهای و ملاحظات مربوط به منع اشاعه میشود. هیچ راه میانبری به سوی ممنوعیت کامل و انهدام تمام عیار تسلیحات هستهای نیست. ما باید فرآیند خلعسلاح هستهای را به شکلی عملگرایانه طبق اجماعی که جامعه بینالملل به آن میرسد ترویج کنیم؛ از جمله نقشه راهی که از سوی کنفرانسهای پیدرپی بازنگری NPT پذیرفته شده است.» چین آن نقشه راه خلعسلاح هستهای را که مناسب میداند به دیگران تحمیل نکرده است؛ در عوض، وضعیت فعلی را در نظر گرفته، انعطافپذیری نشان داده و مشورتهای نزدیک خلعسلاح هستهای را با سایر دولتهای دارای تسلیحات هستهای انجام داده است.
این ۵ قدرت هستهای نشستهای خاصی برای بحث در مورد کنترل تسلیحات هستهای و خلعسلاح در سالهای ۲۰۰۹، ۲۰۱۱، ۲۰۱۲، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ برگزار کردهاند. برقراری یک سازوکار گفتوگویی برای کنترل تسلیحات هستهای که در بردارنده این ۵ قدرت است بهعنوان نمادی از تعهد آنها به خلعسلاح هستهای و نشانه سیاسی مهمی به تمام کشورها به شدت مورد قبول قرار گرفته است. از این ۵ دولت، آمریکا و روسیه بیشترین مسوولیت برای ترویج این ایده را دارند زیرا همچنان مالک بزرگترین زرادخانهها هستند؛ آنها باید بهدنبال خلعسلاح بعدی باشند. در کنار سه دولت هستهای مورد شناسایی قرار گرفته، آنها [این ۵ دولت] تکلیف دارند که کنترل تسلیحات هستهای جهانی و دستور کارهای خلعسلاح را ترویج کنند. هنوز خیلی زود است که بهطور رسمی سه دولت دیگر – چین، فرانسه و بریتانیا- را در فرآیند مذاکرات خلعسلاح روسیه و آمریکا وارد کنیم. با این حال، اگر آمریکا و روسیه کاهش بیشتر قوای هستهای خود را بپذیرند، ممکن است سه دولت دیگر دارای تسلیحات هستهای را ملزم کنند که ضمانت سیاسی مشابهی بدهند که آنها هم چنین محدودیتی را اعمال کنند. از این رو، ایجاد یک سازوکار گفتوگویی در میان این ۵ دولت مورد شناسایی قرار گرفته دارای تسلیحات هستهای و افزایش شفافیت ممکن است به بخش مهمی از این ضمانت سیاسی تبدیل شود. بنابراین، یکی از اهداف این فرآیند باید ترغیب دیگر دولتهای دارای تسلیحات هستهای باشد برای در نظر گرفتن توسعه اقدامات مربوط به اعتمادسازی و اعمال محدودیت در تحقیق و توسعه تسلیحات هستهایشان تا زمینه برای خلعسلاح هستهای چندجانبه و اساسی فراهم شود.
چین نقش مهمی در حوزه خلعسلاح هستهای ایفا میکند
«لی بین» بیان میکند که «چین نیروی هستهای کوچک اما گوش به زنگ دارد (قوای هستهای «هشدار خاموش» off-alert) زیرا معتقد است که این بهتر میتواند منافع امنیتی این کشور را تامین کند.» او ادامه میدهد که «نقش محوری تسلیحات هستهای چین خنثیکننده اجبار هستهای است.» او سپس بیان میدارد که «برای خنثی کردن اجبار هستهای، یک کشور باید نشان دهد که از قابلیت تلافی هستهای برخوردار است اما نیازی نیست قوای هستهایاش بزرگ باشد و پیوسته در وضعیت هشدار یا آمادهباش باشد.» در چنین شرایطی، چین همچنان فعالانه در بحثهای مربوط به خلعسلاح هستهای چندجانبه مشارکت میکند که این بازتاب احساس قدرتمندانه مسوولیت این کشور برای ترویج امنیت بینالمللی و انعطافپذیریاش در توازن رابطه با قدرتهای مهم است.
ارسال نظر