بخش صد و سی و سوم
نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
برای کاهش لطماتی که تلافی هستهای بهدنبال میآورد، کشور اول بیتردید تلاش میکند ابتدا تسلیحات هستهای دشمن را مورد حمله قرار دهد تا رقیب را تا حد امکان از قابلیت تلافی هستهای محروم سازد. این استراتژی منجر به این میشود که آن کشور بهدنبال تعداد زیادتری از تسلیحات هستهای برآید تا بیش از رقیب دارای این تسلیحات باشد؛ با این حال، این هم به نوبه خود، رقیب را واخواهد داشت تا تسلیحات هستهای بیشتری را برای دستیابی به قابلیت تلاقی هستهای مکفی توسعه دهد. این نوع تعامل منجر به مسابقه تسلیحات هستهای میشود و وظیفه پیشبرد خلعسلاح هستهای را دشوارتر میسازد؛ درحالیکه مذاکرات خلعسلاح هستهای استراتژیک میان آمریکا و روسیه را زمانگیر و طاقت فرسا میسازد. اگر کشوری متعهد و پایبند به اصل آغازگر نبودن باشد، نیازی نیست که نگران تلافی هستهای رقبایش باشد؛ نیازی هم نیست که چگونگی کاهش آسیب ناشی از این تلافی را درنظر بگیرد. به همین ترتیب، نیازی نیست که این کشور توسعه یک زرادخانه هستهای بزرگ در راستای دنبال کردن مزیت عددی بر رقبا را دنبال کند و رقبا هم به نوبه خود نیازی نمیبینند که نگران قابلیتهای تلافی هستهای خود باشند. کاهش نقش تسلیحات هستهای طبیعتا وابستگی کشورها به مقادیر عظیمی از تسلیحات هستهای را کاهش میدهد و بنابراین شرایط مطلوبی برای کاهش هماهنگی در تعداد تسلیحات هستهای بهوجود میآورد.
افزون بر این، استراتژیهای دولتهای دارای سلاح هستهای با منع اشاعه هستهای جهانی پیوند دارد. اگر دولتهای دارای سلاح هستهای که قوای متعارف کاملا توسعهیافتهای دارند همچنان بر اجرای سیاست آغازگر بودن اصرار ورزند و بهشدت بر تسلیحات هستهای متکی باشند، ممکن نخواهد بود که بتوانند اکثریت دولتهای کوچک و غیرهستهای ضعیف را ترغیب کنند که حق خود برای توسعه تسلیحات هستهای را واگذارند. چین همواره تعهد مشترکی به آغازگر نبودن در استفاده از تسلیحات هستهای علیه دولتهای غیرهستهای را ترویج و مطرح کرده و بازهم متعهد است که از تسلیحات هستهای علیه آنها نه «استفاده» کند و نه «تهدید» به استفاده کند. چین اعتقاد دارد که این تکانهای قوی برای خلعسلاح هستهای جهانی و منع اشاعه هستهای خواهد بود. امروزه، طی بحثهای بینالمللی در مورد خلعسلاح هستهای جهانی، پکن دیگر اصراری بر آغازگر نبودن بهعنوان پیششرطی برای طرحهای دیگر خلعسلاح ندارد؛ پیششرطی که انعطافپذیری این کشور و حمایت از مسیرهای متفاوت بهسوی خلعسلاح هستهای را بازتاب میدهد.
۲- تبدیل عدم استفاده از تسلیحات هستهای به یک استاندارد و ترویج کاهش نقش تسلیحات هستهای در آینده
اگر تمام کشورهایی که دارای تسلیحات هستهای هستند متعهد به آغازگر نبودن بشوند، این تسلیحات به وضوح مورد استفاده قرار نخواهند گرفت. این، مروج و مقوم عدم استفاده از تسلیحات هستهای بهعنوان یک استاندارد میشود، به شکلگیری یک تابوی هستهای قوی و قدرتمند کمک میکند و بهطور چشمگیری نقش تسلیحات هستهای را کاهش میدهد. وقتی مردم اطمینان یابند که تسلیحات هستهای مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، نفعشان در توسعه این تسلیحات طبیعتا از میان میرود، تلاش برای نوسازی تسلیحات هستهای کاهش مییابد، اشاعه هستهای فروکش میکند و شرایط برای حذف کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای به تدریج فراهم میشود.
۳- مذاکره در مورد انهدام کامل و تمامعیار تسلیحات هستهای
دشوار است تصور کنیم که در بلندمدت، یک کشور همچنان مبالغ هنگفتی را صرف حفظ زرادخانه هستهایاش کند در صورتی که باوری راسخ داشته باشد که هیچ فرصتی برای استفاده از آن وجود ندارد. بنابراین وقتی عدم استفاده از تسلیحات هستهای به یک معیار بینالمللی قوی و مفید تبدیل شود، فرصت برای کشورهای دنیا جهت بحث در مورد حذف تسلیحات هستهای در دسترستر خواهد شد. در سال ۲۰۰۵، چین بیان کرد که از منع کامل و انهدام تمامعیار تسلیحات هستهای حمایت میکند و پیشنهاد داد که یک سند حقوقی بینالمللی در این راستا تهیه شود. این به آن معنا است که چین منع تسلیحات هستهای از طریق یک پیمان قانونی را دنبال کرده است درست همانطور که «کنوانسیون تسلیحات شیمیایی» (Chemical Weapons Convention) اینگونه تسلیحات را ممنوع کرد. از ابتدا، چین مسیر خلعسلاح را متفاوت از آمریکا و روسیه دنبال کرده است. چین نه تنها خواستار کاهش در تعداد بلکه خواستار محدودیت در استفاده از تسلیحات هستهای شده تا به این وسیله ممنوعیتهای اینگونه تسلیحات سرعت یابد.
دانشمندان چینی مسیر خلعسلاح هستهای برای تمام دولتهای هستهای را چنین تصور میکنند؛ تعهد به التزام متقابل آغازگر نبودن، توقف توسعه یا تجهیز تسلیحات هستهای تاکتیکی جدید برای میدان نبرد، موافقت برای عدم انتقال تکنولوژی هستهای نظامی یا غیرنظامی به سازمانهای غیردولتی و احتراز از هرگونه فعالیتی که بتواند نشانههای غلطی در مورد استفاده از تسلیحات هستهای بفرستد. تا امروز، در میان ۵ دولت هستهای که NPT را به رسمیت شناختهاند، تنها چین التزام غیرمشروط به آغازگر نبودن را اعلام کرده است.
ایالاتمتحده و کشورهای دیگر بیان کردهاند که محدود کردن نقش تسلیحات هستهای به بازدارندگی صرف در برابر حملات هستهای را درنظر دارند و اینکه شرایطی مطلوب برای وقوع آن را ایجاد میکنند. با این حال، قضاوت در مورد حوادث اخیر نشان میدهد که ظاهرا هیچ پیشرفتی وجود نداشته است.
ارسال نظر