بخش سی ام
پدیده شوم قرن جدید - ۱۱ دی ۹۵
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که ابوعمر البغدادی در دومین خطابه عمومی خود که در سوم فوریه ۲۰۰۷ اعلام شد، گفت: «ما بهخاطر وطنپرستی نمیجنگیم بلکه بهخاطر اعتلای کلمهالله میجنگیم. » همچنین در ژانویه ۲۰۰۷، شورای شریعت «دولت به اصطلاح اسلامی» یک رساله یا توجیه علمی مفصلی در مورد دولت شدن خود ارائه داد و آن را چنین نامید: «به دیگران ظهور دولت اسلامی را اطلاع دهید. » این رساله تلاش داشت تا مشروعیت «دولت اسلامی» را براساس قانون اسلامی یا شریعت بنا کند.
حسن حسن و جمعی از نویسندگان
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش قبل اشاره شد که ابوعمر البغدادی در دومین خطابه عمومی خود که در سوم فوریه 2007 اعلام شد، گفت: «ما بهخاطر وطنپرستی نمیجنگیم بلکه بهخاطر اعتلای کلمهالله میجنگیم.» همچنین در ژانویه 2007، شورای شریعت «دولت به اصطلاح اسلامی» یک رساله یا توجیه علمی مفصلی در مورد دولت شدن خود ارائه داد و آن را چنین نامید: «به دیگران ظهور دولت اسلامی را اطلاع دهید.» این رساله تلاش داشت تا مشروعیت «دولت اسلامی» را براساس قانون اسلامی یا شریعت بنا کند. به ادعای نویسندگان این رساله، اهل حل و عقد در عراق آنانی بودند که علیه آمریکا و شیعیان دست به جهاد زدهاند و ائتلاف «المطیبین» را تشکیل میدهند.
نزاع میان «دولت اسلامی عراق» و «ارتش اسلامی عراق»- از جمله سهم حامد العلی در این فرآیند- جلب برخی از علمای جهادی حامی «دولت اسلامی» را به خود جلب کرد. یکی از آنها، ابودجانه الخراسانی، علی و «ارتش اسلامی» را به تبانی علیه «دولت اسلامی» متهم کرد. او از «ارتش اسلامی» به دلیل تمرکز محلیاش و تمایل احتمالیاش برای همکاری با دولت بغداد انتقاد کرد. در مقابل، «دولت اسلامی» در تئوری خود «توسعه خلافت اسلامی» را در نظر داشت. ترکی البنعلی، عالم جوان بحرینی که در آن زمان با نامی مستعار مینوشت به علی بهخاطر ریاکاریاش تاخت. او میگفت علی حامی حماس است؛ گروهی که از سوی بیشتر جهادیون گروهی اسلامی تلقی نمیشود «در حالی که دولت اسلامی عراق را متهم میکند که فاقد مبانی دولت است.» بحثهای مربوط به مشروعیت «دولت اسلامی» به سرعت رنگ باخت. در عراق، جنبش «صحوه» در حال اوجگیری بود و باعث شده بود که «دولت اسلامی» و «ارتش اسلامی» به شدت تضعیف شوند. برای جهادیون خارج از عراق، جشن ظهور خلافت فروکش کرد. تمام آن چیزی که باقی ماند بیرقی در انجمنهای جهادی بود که نشان میداد آن دوران سپری شده است.
ارتباط با القاعده
در زمان تاسیس «دولت اسلامی» با القاعده مشورتی نشد، اگرچه القاعده از این امارت جدید حمایت اسمی به عمل میآورد اما تعامل و ارتباط میان این دو گروه به حداقل خود رسیده بود و روابط رو به وخامت میرفت. القاعده در دسامبر 2007 «دولت اسلامی» را مورد تحسین قرار داد آنگاه که اسامه بن لادن بیانیهای صوتی منتشر و از «دولت اسلامی» در برابر گروههای مشابهی مانند ارتش اسلامی عراق و حامد العلی حمایت کرد. بن لادن با توصیف مبارزان «دولت اسلامی» بهعنوان «متعهدترین افراد به حقیقت و وفادار به منهج نبوی» اعلام کرد که سایر شبهنظامیان اهل سنت در عراق هیچ بهانهای برای تردید در مورد بیعت با ابو عمر البغدادی ندارند. بن لادن اما از این استدلال انتقاد کرد که «ظرفیت سیاسی کامل شرط برای برقراری امپراتوری اسلامی در زمان حاضر است»؛ اگر چنین نشود «اسلام هرگز به دولت دست نخواهد یافت.» او گفت که ایالاتمتحده با توانمندی نظامیاش از ظرفیت «آغاز جنگ علیه هر دولتی و به زیر کشیدن آن برخوردار است.» با توجه به نمونه دولت پیامبر که دولت خود را در بحبوحه آزمودن شرایط تاسیس کرد، ظرفیت سیاسی کامل نمیتواند شرطی مشروع برای تاسیس یک دولت باشد.
در اوایل همان ماه، ایمن الظواهری از «تاسیس دولت اسلامی عراق» استقبال کرد و از «تمام برادران مجاهد در عراق» خواست تا «به این کاروان مقدس بپیوندند.» ظواهری ظاهرا امیدوار بود که این دولت جدید کوچک در نهایت میتواند به خلافتی تبدیل شود که مدتها انتظار آن میرفت. او استدلال کرد که «جامعه اسلامی از این دولت نوظهور و نوپا حمایت کند زیرا به اذن خدا این دولت همچون دروازهای برای آزادی فلسطین و احیای دولت خلیفه گر اسلامی تلقی میشود.» «دولت اسلامی» و القاعده ظاهرا پذیرفتند که «القاعده در عراق» دیگر وجود ندارد. ابو عمر البغدادی در اواخر 2007 اعلام کرد: «القاعده در عراق رسما به نفع دولت اسلامی منحل شد.» در حدود همان زمان، ایمن الظواهری اظهار کرد که «امروز دیگر چیزی در عراق نیست که القاعده نامیده شود. در واقع، القاعده در عراق با سایر گروههای جهادی در دولت اسلامی عراق ادغام شده زیرا دولت اسلامی امارتی مشروع است.» با این حال، این توافق ظاهرا در آنجا پایان یافت.
در خفا، روابط میان القاعده و «دولت اسلامی» پر تنش بود. روابط ضعیف به معنای یک مشکل بود چنانکه در دوران زرقاوی چنین بود. رهبری القاعده بارها شاخه زرقاوی را به دلیل شکست در برقراری ارتباط سرزنش کرده بود.
ارسال نظر