یادداشت
جنگ جهانی آب
«آماده بودن برای جنگ یکی از موثرترین ابزار حفظ صلح است»
جرج واشنگتن
نویسنده: مریم دری
اختلاف بر سر منابع آب بهطور فزایندهای تبدیل به مساله امنیت منطقهای و بینالمللی شده است، اما تاکنون هیچگونه تلاش جدی برای مقابله با بحران قریبالوقوع آب صورت نگرفته است. در زمینه بحران آب میتوان به چند نمونه از جنجالیترین درگیریها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره کرد، رود نیل در مصر، رود اردن و همچنین رودهای دجله و فرات. رود نیل از اوگاندا و اتیوپی میگذرد و از طریق سودان وارد مصر میشود.
«آماده بودن برای جنگ یکی از موثرترین ابزار حفظ صلح است»
جرج واشنگتن
نویسنده: مریم دری
اختلاف بر سر منابع آب بهطور فزایندهای تبدیل به مساله امنیت منطقهای و بینالمللی شده است، اما تاکنون هیچگونه تلاش جدی برای مقابله با بحران قریبالوقوع آب صورت نگرفته است. در زمینه بحران آب میتوان به چند نمونه از جنجالیترین درگیریها در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا اشاره کرد، رود نیل در مصر، رود اردن و همچنین رودهای دجله و فرات. رود نیل از اوگاندا و اتیوپی میگذرد و از طریق سودان وارد مصر میشود. نیل در مرکز اختلاف آبی میان این چهار کشور قرار خواهد گرفت. رود اردن از لحاظ ژئوپلیتیک بهعنوان مرز میان مناطق اشغالی از سوی اسرائیل و کرانه باختری محسوب میشود. درگیری میان اعراب و رژیم صهیونیستی منجر به افزایش تنش میان فلسطین، اردن و اسرائیل بر سر منابع آبی رود اردن خواهد شد. رودخانههای دجله و فرات از ترکیه سرچشمه میگیرند و به سوریه و عراق سرازیر میشوند. سوریه به فرات وابستگی دارد و عراق به هر دو رودخانه. این دو کشور با کمبود آب مواجه هستند، زیرا ترکیه سهم بیشتری از آب بالای رودخانه را بر میدارد. از اواسط دهه ۱۹۶۰ ترکیه چند سد عظیم روی فرات ساخته است. این سدها جریان آب به سوی سوریه و عراق را کاهش و مصرف آب در ترکیه را افزایش داده است. از نظر سوریه و عراق، ادعای ترکیه مبنی بر حاکمیت ارضی مطلق بر دو رودخانه نقض قوانین بینالمللی است. بر این رودها مدیریت ضعیف و سیاستهای قدیمی حاکم هستند و درگیری کشورها بر سر این رودها، برای امنیت منطقه تهدید خواهد بود.
بهطور کلی سه دسته جنگ بر سر آب وجود دارد:
۱. جنگ بر سر دسترسی به آب؛ ۲. جنگ بر سر تقسیم آب؛ و
3. جنگ بر سر استفاده از آب بهعنوان سلاح جنگی.
۱. جنگ بر سر دسترسی به آب: معمولا درگیریهای دسترسی به آب بر سر حوضه اصلی آب (آبریز) یا یک رودخانه است. این درگیریها، اگر ابعاد فرامرزی داشته باشند، تشدید پیدا میکنند. در این مورد میتوان از اروندرود نام برد، دسترسی به این آبراه مدت طولانی مورد اختلاف ایران و عراق بوده است. برای عراق دسترسی به اروند رود بهعنوان راهی برای دسترسی به خلیجفارس است. برای ایران که خط ساحلی طولانی با خلیجفارس دارد، مساله متفاوت است. ایران شهرهایی با تاسیسات نفتی در مجاورت این رود دارد و به این رودخانه برای حملونقل نیاز دارد. عراق در دهه 1970 دسترسی منحصر به فردی به اروند رود داشت. در سال 1975، شاه ایران و صدام حسین قرارداد الجزایر را امضا کردند که متعهد به استفاده مشترک از اروند رود شدند و قرار شد در امتداد خط تالوگ رودخانه را تقسیم کنند. در سال 1980 نیروهای عراقی با عبور از اروندرود وارد خوزستان شدند و به ایران حمله کردند. صدام قصد داشت از بینظمی پس از انقلاب در تهران استفاده کند که البته اشتباه فکر میکرد. موضوع اروندرود تنها یکی از دلایل دشمنی عراق با ایران بود، ولی صدام از آن بهعنوان بهانه اولیه برای شروع جنگ نام برد. اروندرود تنها دستاویزی برای حمله به ایران بود و نه دلیل اصلی. در طول جنگ، اروندرود قابل کشتیرانی نبود، پس از جنگ نیز این رود دوباره بهصورت اشتراکی مورد استفاده قرار گرفت. بنابراین در مورد جنگ ایران و عراق میتوان چنین گفت، بخشی از این جنگ بر سر دسترسی به آبراه حیاتی اروندرود بود، البته میتوان از آب بهعنوان عامل کمکی جنگ یا بهانه هم نام برد، اما باید گفت آب بیشتر بهانه بود. البته این جنگ، فرامرزی و بینالمللی هم محسوب میشد.
۲. جنگ بر سر تقسیم آب: در این زمینه میتوان به مساله وادی بردی اشاره کرد، که در مرز سوریه با لبنان قرار گرفته است. آب از چشمهای که رودخانه وادی بردی را تغذیه میکرد، منحرف و در اواسط دهه 1990 رودخانه خشک شد. بنابراین جای تعجب نیست هنگامی که ناآرامیهای 2011 در جنوب سوریه آغاز شد، مردم وادی بردی به معترضان پیوستند تا نارضایتی خود را اینگونه اعلام کنند. خواستههای اصلی ایشان از دولت از این قرار بود: بازگرداندن آب رودخانه؛ دسترسی به آب آشامیدنی سالم و دادن غرامت عادلانه بهخاطر زمینهای کشاورزی که در دهههای 70 و 80 مصادره شده
بودند. وضعیت نامناسب مردم محلی وادی بردی نتیجه مستقیم سیاستهای دولت بود، از جمله میتوان از تخصیص تبعیضآمیز آب از سوی دولت و مصادره زمینهای کشاورزی بدون پرداخت خسارت نام برد. پس از آن مذاکرهکنندگان دولت با نمایندگان این منطقه دیدار کردند و وعدههایی دادند که هیچ کدام عملی نشد. اعتراضات ادامه یافت و سپس نیروهای امنیتی، مردم را سرکوب کردند. در نتیجه شورش فعالی در هماهنگی با آنچه در سراسر سوریه جریان داشت، شکل گرفت، اما در مورد وادی بردی، اعتراضها به خصوص در مورد انحراف آب، فقدان آب آشامیدنی مناسب و مصادره زمینهای کشاورزی بود. بنابراین تخصیص تبعیضآمیز آب، عامل مهم آغاز اعتراضها در این بخش از سوریه بود.
3. جنگ بر سر استفاده از آب بهعنوان سلاح جنگی: تهدید باز کردن مسیر آبی که پشت سد جمع شده است روی یک شهر، میتواند بسیار خطرناک باشد. سد موصل یک دارایی استراتژیک است و از ژوئن ۲۰۱۴ که داعش برخی قسمتهای عراق از جمله موصل را تصرف کرد، سد موصل را در اختیار خود گرفت. خطر اینکه سد باز شود و موصل را در خود غرق کند، به نوبه خود میتواند آب را به سلاحی جنگی تبدیل کند.
منابع آبی در خاورمیانه و شمال آفریقا برای بسیاری از کشورها کمیاب هستند. این کمبود آب حتی در آینده بیشتر هم خواهد شد. کشورهای درگیر در نزاعهای آبی دو انتخاب دارند؛ اول اینکه بر سر منابع آبی موجود رقابت کنند بدون آنکه به فکر ایجاد منابع آبی جدیدتر باشند. در نتیجه نزاعهای بیشتری در خواهد گرفت و حتی منجر به جنگهای طولانی خواهد شد. دوم، در استفاده از منابع موجود همکاری کنند و به دنبال توسعه منابع آبی جدید باشند. این راه منجر به پیدا کردن راهحلی برای مشکلات آبی در آینده خواهد شد.
تقسیم عادلانه منابع آبی در ابتدای کار، میتواند انگیزهای برای همکاری این کشورها با یکدیگر باشد. در صورت حرکت نکردن به سوی راهحلهای جامع سیاسی و دیپلماتیک، جنگ بر سر آب اجتنابناپذیر خواهد بود. جنگهای آبی با توجه به منافع ژئوپلیتیک قدرتهای خارجی در خاورمیانه و شمال آفریقا، آنها را نیز وارد جنگهای منطقهای خواهد کرد.
ارسال نظر