بخش ششم
نزاع برادرانه - ۹ اردیبهشت ۹۵
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش پنجم اشاره شد در زمانی که جهانیان بر استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه در سال ۲۰۱۳ متمرکز بودند داعش به تدریج بر دامنه عملیات و نیروهای خود میافزود. آنها شهرها را یک به یک تسخیر میکردند. زمانی که حسین سلیمان افسر ارشد گروه شورشی «جبهه اسلامی» برای مصالحه به سوی داعش اعزام شد، نیروهای داعشی پیام صلح او را بیپاسخ گذاشته و در عوض بدن او را مثله شده تحویل دادند. ابوقتاده و المقدیسی که در زندانهای اردن اوضاع را رصد میکردند، کوشیدند تا با خروج از داعش این گروه را از اعتبار فکری/ ایدئولوژیک تهی سازند.
مترجم: محمدحسین باقی
در بخش پنجم اشاره شد در زمانی که جهانیان بر استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه در سال 2013 متمرکز بودند داعش به تدریج بر دامنه عملیات و نیروهای خود میافزود. آنها شهرها را یک به یک تسخیر میکردند. زمانی که حسین سلیمان افسر ارشد گروه شورشی «جبهه اسلامی» برای مصالحه به سوی داعش اعزام شد، نیروهای داعشی پیام صلح او را بیپاسخ گذاشته و در عوض بدن او را مثله شده تحویل دادند. ابوقتاده و المقدیسی که در زندانهای اردن اوضاع را رصد میکردند، کوشیدند تا با خروج از داعش این گروه را از اعتبار فکری/ ایدئولوژیک تهی سازند.
مقدیسی از ابوقتاده خواست تا دست نگه دارد. او همچنان امیدوار بود که داعش به راه آید. برخی از ارشدترین اعضای داعش قبلا نامههایی به مقدیسی در زندان فرستاده بودند که نشان از ندامت آنها داشت. در یک نامه آمده بود: «ما میدانیم که اشتباه کردهایم. میدانیم که در میان سربازان و علمای ما برخی افراطیون وجود دارند. اما آنها در اقلیت هستند» (زیر این نامه چنین امضا شده بود: «فرزند شما، یکی از قانونگذاران شریعت در «دولت اسلامی در عراق و شام» که به نمایندگی از برخی از برادرانش با تمنا برای شما نوشته است»). مقدیسی با تصمیمی درست به مصالحه باور داشت. مقدیسی با استفاده از واسطههایی برای مطلع و در جریان نگهداشتن ظواهری در مورد تلاشهای خود برای حکمیت در اواخر سال 2013 درصدد بر آمد به حلقه درونی داعش نزدیک شود. در همین راستا، او به یکی از شاگردان سابق خود، یک جوان بحرینی به نام «ترکی بنعلی» نزدیک شد. بنعلی از هواداران مقدیسی بود و مقدیسی او را شاگرد «فوقالعاده پر حرارت» توصیف میکند. برخی بنعلی را «مقدیسی کوچک» مینامند. او پس از پیوستن به داعش به سرعت به بالاترین ردههای این گروه ارتقا یافت. بنعلی بهعنوان زندگینامه نویس رسمی البغدادی منصوب شد و در بهار 2014 از او با عنوان «محقق مهم» و «در آغوش» نام بردند؛ یعنی کسی که به رهبری سازمان نزدیک بوده و محرم اسرار اوست. در تئوری، یک چرخش ساده قلم از سوی بنعلی میتوانست جنگ داخلی میان داعش و القاعده را پایان دهد. مقدیسی، که دو نفر از شاگردان خود را برای دیدار چهرهبهچهره با بنعلی نزد وی فرستاد، میگفت که بدهبستانهای اولیه شان ترغیب برانگیز بود. او به بنعلی هشدار داد تا زمانی که داعش مشتاق مذاکره برای پایان دادن به نبرد با القاعده است، این گروه [القاعده] خطر تقبیح از سوی شیوخ برجسته جهادی در جهان را به جان میخرد. بنعلی در پاسخ «معلم عزیز» خود را مطمئن ساخت که البغدادی چیزی بیش از رسیدن به توافق با القاعده نمیخواهد. اما با سپری شدن ماهها و تداوم مبارزه، مقدیسی به این باور رسید که بنعلی انگیزه و اراده واقعی برای حل و فصل این درگیریها ندارد. بنعلی از مقدیسی پرسید چگونه ظواهری میتواند بهار عربی را تمجید کند وقتی مردمی که در مصر و جاهای دیگر برخاستند خواستار دموکراسی بودند نه شریعت؟ او پرسید چرا ظواهری رئیسجمهوری آمریکا را با ادبیاتی محترمانه مانند «آقای اوباما» خطاب میکند؟ بنعلی میگفت شاید القاعده تصمیم به ترک جهاد و حرکت به سوی یک زندگی آرامتر بهعنوان سازمانی مسالمت جو گرفته است؟ مقدیسی تصور میکرد این سوالات «مبهم» هستند. او این سوالات را «نکاتی بیمعنی و بیاهمیت» خطاب کرد که داعش «هرگز در گذشته به آنها اشارهای نکرده بود.» در بهار 2014، ارتباطات میان معلم و شاگرد بدتر شد؛ در یک مرحله، بنعلی معلم خود مقدیسی را تحقیر کرد و گفت سن بالای او باعث شده وی تعادل فکری خود را از دست بدهد. بنعلی پس از نگارش مقالهای کوتاه و انتشار آن در اینترنت با عنوان «شیخ سابقم» پاسخ به مقدیسی را متوقف کرد. در 26 مه 2014 مقدیسی این مذاکرات را «مُرده» اعلام کرد - که با حمایت همقطاران ایدئولوگ او در القاعده مواجه شد- و بنابراین فتوایی علیه داعش صادر کرد. مقدیسی نوشت: «پس از اینکه تمام احتمالات برای پند و نصیحت و تمام امیدها برای بازگرداندن داعش به مسیر درست را آزمودیم، لازم است که حقیقت را بگوییم.» او اعلام کرد که این سازمان شورشی هیچ «توجیه اسلامی» ندارد. او به سربازان داعش فرمان داد که از این گروه بریده و به النصره ملحق شوند و حکم داد که هیچ وبسایت اسلامی نباید میزبان پیام داعش باشد. این تهدیدی جدی برای مشروعیت داعش و حتی آینده این گروه بود. به نوشته مجموعهای از اخبار درز یافته مفصل از حسابهای گمنام توییتری- که بسیاری از این اخبار را گاردین تایید میکند- بنعلی با ارزیابی کامل از وضعیت آسیب پذیر داعش نزد بغدادی رفت. او گفت اگر علمای مهم جهادی و سربازان همچنان به خروج از داعش و موضع گرفتن علیه این گروه ادامه دهند، خلافت در نهایت مضمحل خواهد شد. این پروژه دوام نخواهد آورد؛ مگر اینکه داعش حامیان تاثیرگذاری را به استخدام در آورد. راهحل بن علی برای این مشکل ساده بود: اگر داعش نمیتواند حمایت به دست آورد میتواند این حمایتها را بخرد. در تابستان و پاییز 2014، پیامهایی به مقدیسی، ابوقتاده و تعدادی دیگر از روحانیون عالی رتبه فرستاده شد و از آنها دعوت میکرد که وارد خلافت شوند و در آنجا میتوانند بدون ترس از زندانی شدن به کار بپردازند (بغدادی حتی نامهای شخصی به مقدیسی نوشت و او را ترغیب کرد که به زیر بیرق داعش وارد شود). برای جذابتر کردن این معامله، پرداختی معادل یک میلیون دلار وعده داده شد. بن علی حتی نامههایی به شاخه القاعده در یمن فرستاد و اعلام کرد که داعش به رهبر این گروه و مردانش 10 میلیون دلار میدهد تا آشکارا با البغدادی بیعت کنند. پیشنهادی مشابه، 5 میلیون دلاری، به زیرشاخه القاعده در لیبی هم داده شد.
ارسال نظر