جهانگیری گفت وارد یک جنگ اقتصادی شده ایم و چین و روسیه هم نمی توانند کمک مان کنند
بخشی از اظهارات او را می خوانید:
محور اصلی مباحث جلسه غیرعلنی دیروز مجلس چه بود؟
شاید بتوانیم بگوییم که خلاصه مطالبی که در این جلسه مطرح شد این است که در آستانه یک «جنگ اقتصادی» توسط یک تروریست اقتصادی قرار داریم و اینکه شایدشرایط آینده بهمراتب سختتر خواهد شد. نکته دیگر آنکه برخی کشورها که در عرصه سیاست بینالملل به عنوان دوست شناخته میشدند و به آنها به عنوان دوست نگاه میکردیم، امروز دیگر نتوانند به ما کمک کنند.
کدام کشورها؟
برخی کشورهای همسایه و بهخصوص چین، روسیه و کشورهای اروپایی. به نظر میرسد این کشورها با خروج امریکا از برجام دیگر قادر نیستند حمایتهای اقتصادی و مالی خود را داشته باشند و با ما مراودات بانکی داشته باشند یا در بحث فروش نفت با مشکلاتی روبهرو خواهیم شد.
آقای جهانگیری پیش از آغاز جلسه غیرعلنی در نشست علنی مجلس تاکید کرد که پس از خروج امریکا از برجام، هنوز مسائل را بهطور شفاف با مجلس و مردم درمیان نگذاشتهایم؛ آیا در این جلسه چنین اتفاقی افتاد؟ آیا برای اعلام شکست برجام به مجلس آمده بود؟
هنوز به وضوح از شکست برجام صحبت نشده است اما به هر حال تاکید بر این بود که ما شرایط بسیار سختی را پیشرو خواهیم داشت و لازم است مردم درجریان این شرایط قراربگیرند و واقعیتها بیپرده به شهروندان منتقل شود. اتفاقا معتقدم مردم به خوبی در جریان مسائل هستند و متوجه ورود کشور به این اوضاع شدهاند.
راهحل چیست؟ آقای جهانگیری و دیگر دولتمردان در این جلسه صحبتی درمورد راههای خروج از بحران نداشتند؟
آقای جهانگیری در این نشست به برخی راهکارها و گزارهها اشاره داشت و درباره تشکیل چند ستاد مختلف برای مدیریت این شرایط صحبت کرد که ازجمله به ستاد شورای عالی هماهنگی اقتصادی متشکل از سران قوا، وزرا و مسوولان مختلف اشاره شد و گفتند که مسوولان در این ستاد و دیگر ستادها درحال انجام برنامهریزی و تدوین راهکارهای لازم برای حل این مشکلات هستند. همچنین درمورد نحوه تخصیص ارز اقداماتی که درحال انجام است، توضیح دادند و دولت سعی در مدیریت بازار دارد. همچنین بحث تامین کالاهای اساسی و دارو و مواد اولیه کارخانجات اولویت اصلی خواهدبود. به هر حال برنامهریزی برای بدبینانهترین حالت صورت میگیرد.
امیدی به توسعه روابط خارجی نیست و دولت ناگزیر به اتکا به توان داخلی و نگاه به داخل است؟
دقیقا شرایط جنگی است. در دوران جنگ تحمیلی ما درگیر جنگ نظامی بودیم و نفتمان با قیمت بسیار نازل به فروش میرسید، اجناسمان کوپنی بود، بنزینمان سهمیهبندیشده و کوپنی بود. البته به احتمال قوی، در سال جاری مشکل خاصی نخواهیم داشت اما درصورت تداوم همین مسیر، مشکلات جدیتر خواهد داشت.
باتوجه به اشارهای که به اوضاع نامساعد در یکی، دو سال آینده داشتید، فکر میکنید انتخابات ریاستجمهوری ١٤٠٠ و پیش از آن، انتخابات مجلس یازدهم در اسفندماه ٩٨ تا چه میزان دستخوش این شرایط خواهد بود؟ شاید بیراه نباشد اگر بگوییم جریان اصلاحات در این اوضاع بیشترین هزینه را پرداخت و کمترین فایده را برد. چراکه از دولتی حمایت کرد که هیچ سهمیهای به این جریان نداد و مهمتر از آن، کمترین حد از مطالبات و خواستههای ملت را محقق کرد.
البته همینطور است؛ متاسفانه بخش قابلتوجهی از این مساله ناشی از آن است که شفافیت لازم در بخشها و ارکان مختلف حکومتی ما وجود ندارد. ازطرفی آقای روحانی هم از بیان و تشریح بسیاری از مسائل خودداری میکند و موضوعات را محرمانه تلقی میکند. با این حال باید همچنان به این موضوع توجه داشته باشیم که این رفتار بیش از هرچیز برای حفظ وحدت و ممانعت از ترویج ناامیدی است. ما شاهدیم که همه خواسته روحانی از تریبونها، صداوسیما و رسانهها این است که به مردم امید بدهید. به هرحال روحانی به عنوان فردی که در راس دولت است، همیشه این مساله را مدنظر قرارداده و سعی دارد جامعه را امیدوار نگه دارد.
در این شرایط پیوستن به FATF میتوانست راهگشا باشد؛ اوضاع لوایح مربوط به این مساله درچه حالی است؟
فعلا که این بحث متوقف شده است. البته رهبری در دیدار با نمایندگان هم تاکید کردند که برخی از نکات مطرح شده در این کنوانسیونهای بینالمللی نکات مثبتی است و ما میتوانیم آنها را احصا کنیم و خودمان در این موارد قانوننویسی کنیم که هم موارد مدنظر آنها را دربرگیرد و هم منطبق با قانون اساسی خودمان باشد.
درتشریح وضعیت «جنگ اقتصادی» در آینده نزدیک، به وضعیت کشور در دوران جنگ تحمیلی اشاره کردید. مساله مهم تغییر ذائقه جامعه مصرفی امروز با مردمان قانع دهه ٦٠ است؛ آیا اساسا این رویکرد مقاومتی و نگاه به داخل در جامعه امروز قابلتحقق است؟
دقیقا این تحلیل درستی است. واقعیت این است که نسل جدید در شرایط رفاهی بهتری نسبت به گذشته زندگی کرده و در تمام این سالها نیز با وعدهها و قولهایی روبه رو شده که درمجموع منجر به بالارفتن انتظارات و توقعات آنها شده و همواره آیندهای روشن برایشان تصویر شده است. در این شرایط حالا قرار است بگوییم باید چند سال اوضاعی سخت را تحمل کنید. باتوجه به اینکه این نسل تحصیلکرده و جامعه در سطوح بالای سواد قرار دارد و امروز همه با وجود اینترنت در یک دهکده جهانی قرار داریم و اطلاعات سایر حکومتها را رصد میکنند، ممکن است این خواستههای حاکمیت را نپذیرند یا با تحلیل دقیق شرایط بگویند اصلا چرا باید به این شرایط برسیم یا چرا باید تحمل کنیم؟ درحالی که ممکن است راههای جایگزین دیگری برای بهبود شرایط وجود داشته باشد. معتقدم مجموعه حاکمیت باید بتواند به این سوالات نیز پاسخ دهد؛ وگرنه ممکن است نسل جدید جامعه ما این مسائل را به راحتی نپذیرد.
ارسال نظر