قائممقام مالی پیشین ایران خودرو هشدار داد
حلقههای صدمه دیده زنجیره خودروسازی را ترمیم کنید
گروه خودرو- شنبه گذشته بخش نخست گفتوگو با رضا راعی قائممقام مالی پیشین ایران خودرو در همین صفحه به چاپ رسید که در برگیرنده دوران مسوولیت وی در صنعت خودرو کشور و مسائلی مانند حذف پیکان و فعالیتهای غیراقتصادی از قبیل احداث سایتهای تولیدی در شهرستانها و خارج از کشور بود. در بخش دوم گفتوگو با رضا راعی به مشکل بزرگ این روزهای صنعت خودرو یعنی کاهش نقدینگی و افت تیراژ پرداختهایم. از قائم مقام مالی پیشین ایران خودرو در مورد پرداخت وام به خودروسازان پرسیدیم و وی اگرچه با نفس این کار موافق است اما تاکید دارد که تزریق نقدینگی به خودروسازان باید هدفمند باشد. به گفته وی، تامین مالی خودروسازان در حال حاضر بسیار سخت شده و بدهی شان به سیستم بانکی نیز بالاست و با وجود آنکه پیش فروشهایی با نرخ سود زیاد در نظر میگیرند، اما بازار استقبالی نمیکند. راعی تاکید میکند که بیکار شدن برخی از قطعه سازان نشان میدهد بیکاری از حلقههای انتهایی صنعت خودرو آغاز شده و حالا به حلقههای دوم و سوم رسیده است و اگر ادامه پیدا کند تا حلقههای آخر خواهد رفت و این دومینویی خطرناک برای خودروسازی خواهد بود.
قسمت دوم مصاحبه در ذیل میآید:
حدودا شش سالی میشود که از ایران خودرو و کلا صنعت خودرو جدا شدهاید، در این مدت پیگیر اوضاع مالی خودروسازان بودهاید؟
نه چندان.
خبر دارید در حال حاضر خودروسازان پی در پی از مشکلات مالی و بحران نقدینگی صحبت به میان میآورند و خواستار کمکهای دولتی هستند؟
میدانم که اوضاع کل صنعت کشور نابسامان است. تا جایی که خبر دارم صنایع کشور بدهیهای معوق فوقالعاده بالایی به سیستم بانکی کشور دارند و برخی صنایع بزرگ حتی خطوط اعتباری میگیرند و از محل این خطوط به تولیدکنندگان عضو خود وام میدهند، اما خودشان قسط آن وام را میپردازند. دراین بین ظاهرا اوضاع صنعت خودرو حادتر از سایر صنایع به نظر میرسد و به نظر من باید در این شرایط دو کار را انجام داد، یکی سر و سامان دادن به بازار خودرو و دوم تامین مواد اولیه. الان بازار فروش خودروسازان خیلی خراب است و تامین قطعات هم که اوضاع خوبی ندارد و هر دو اینها نیز ریشه در مسائل مالی دارند. تامین مالی خودروسازان در حال حاضر بسیار سخت شده و بدهی شان به سیستم بانکی نیز بالاست و از آن طرف پیش فروشهایی با نرخ سود زیاد در نظر میگیرند اما بازار استقبالی نمیکند.
بنابراین بحران مالی و کاهش توان تامین قطعات خودروسازان یک واقعیت است. البته در برخی صنایع ریز و درشت دیگر با تعطیلی خطوط تولید هم روبهرو هستیم که این از بحرانی شدن اوضاع نقدینگی صنایع داخلی حکایت دارد.
در زنجیره خودروسازی هم تعطیلی خطوط داشتهایم. حتی گفته میشود تعداد زیادی کارگر در صنایع قطعهسازی بیکار شدهاند.
اگر این موضوع صحت داشته باشد، معنایش این است که با دومینوی بدی مواجه شده ایم. در واقع این موضوع نشان میدهد بیکاری از حلقههای انتهایی صنعت آغاز شده و حالا به حلقههای دوم و سوم رسیده است و اگر ادامه پیدا کند تا حلقههای آخر خواهد رفت.
با این حساب باید به فکر ترمیم حلقههای اولی باشیم و اینجاست که بحث تولید ملی معنا پیدا میکند. هم اکنون نیاز به یک دیدگاه عاقلانه داریم تا بتوانیم مسائل و مشکلات را با هم تنظیم کنیم.
-به هر حال خیلیها معتقدند خودروسازی در ایران توسعه پیدا نکرده و به همین دلیل حمایتها و کمکهای جدید نیز مسبب اتفاق قابل توجهی در این صنعت نخواهد شد. استدلال شما برای اینکه میگویید باید به صنعت خودرو در این شرایط کمک کرد، چیست؟
اشتغالزایی این صنعت. آمار میگوید خودروسازی و قطعهسازی نزدیک به یک میلیون شغل ایجاد کردهاند و حالا مهمترین فاکتوری که باید روی آن برنامه ریزی انجام دهیم، حفظ این اشتغالزایی است. البته منظورم این نیست که به خاطر حفظ اشتغال، کیفیت و قیمت را رها کنیم، بلکه میگویم باید اوضاع فعلی را مدیریت کرد.
باید به من به عنوان یک مدیر گفته شود در فلان مدت به این مقدار از شاخص باید برسی، اگر بگویم میتوانم که هیچ، اگر هم ابراز ناتوانی کنم باید دنبال مدیری که توانایی لازم را دارد بگردیم. «مدیریت» بحث بسیار مهمی است که در مسائل مختلف صنعت خودرو تاثیرگذار بوده و هست. مثلا همین بحث تعرفه؛ چندین سال است تعرفه واردات خودرو را بالا نگه داشتهایم که به نظر من از بابت آن میتوانستیم در این سالها اقدامات بهتری در حوزه کیفیت و قیمت انجام دهیم. «کیفیت» و «قیمت» دو پارامتر اصلی در صنعت خودرو به حساب میآیند که باید اصلاح شوند، اما تاکید میکنم که الان زمان حفظ یک میلیون شغل موردنظر است.
اگر این کار را نکنیم، دومینوی تعطیلی و بیکاری به حلقه اصلی صنعت خودرو میرسد و خودروسازی و یک میلیون شغل آن از بین میرود. یک خودرو متشکل از هزاران قطعه است و به همین دلیل صنایع زیادی در صنعت خودرو دخیل هستند، پس باید بپذیریم هماکنون حفظ خودروسازی در اولویت قرار دارد.
قرار شده دولت وامی هزار میلیاردی به خودروسازان بدهد، شما به عنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که زمانی مدیرمالی ایران خودرو بوده اید، موافق این کار هستید؟ آیا تزریق نقدینگی کمکی به ماهیت خودروسازی کشور خواهد کرد؟
تزریق نقدینگی در همه جای دنیا توسط دولتها انجام شده و حتی آمریکاییها همین چند سال پیش از چنین روشی برای نجات خودروسازان خود (جنرال موتورز و کرایسلر) استفاده کردند. این کار فی نفسه اقدام خوبی به حساب میآید، منتها باید با برنامه انجام شود.
باید از خودروسازان پرسیده شود برنامه شان برای هزار میلیارد موردنظر چیست و آن را میخواهند کجا هزینه کنند. در مقابل، خودروسازان هم نباید پاسخی هیجانی بدهند و بگویند گلستان میکنیم، بلکه میبایست واقعیتها و بحرانها را ببینند و متناسب با آنها قول بدهند، چون در غیر این صورت اگر به وعده هایشان عمل نکنند مجبورند بعدها پاسخگوی دولت و مردم باشند.
خودروسازان باید با توجه به شرایط اقتصادی کشور، تحریمها، مشکلات مالی و... به دولت بگویند با این هزار میلیارد در فلان مدت فلان کارها را انجام خواهیم داد و تا این مرحله پیش میرویم و مراحل بعدی را خودمان (بدون نیاز به کمک دولت) پشت سر میگذاریم. متاسفانه دولت اجازه نداده برخی صنایع از جمله خودروسازی، رشد طبیعی خود را طی کنند. این صنایع مثل نوزاد میماند.
یک نوزاد تا زمانی که شیرخواره است نیاز شدیدی به مراقبت دارد و کمی که رشد کرد باید به تدریج دستش را گرفت راه رفتن نشانش داد و از خیابان ردش کرد، اما بعد از مدتی میبایست اجازه داد که خودش برخی کارها را انجام دهد. با این حال ظاهرا ما میخواهیم تا آخر عمر دست نوزاد صنعت را بگیریم و این ور و آن ور ببریم، انگار نه انگار که این نوزاد روزی باید به بلوغ برسد و روی پای خودش بایستد.
-فکر میکنید صنعت خودرو ایران به بلوغ رسیده که روی پای خود بایستد؟
ما در برخی حوزهها مثل بانکداری و بازار سرمایه و همین خودروسازی به بلوغ نرسیده ایم.
-پس نمیتوانیم آن را رها کنیم...
به خاطر همین است که با اصل تزریق نقدینگی به خودروسازان موافقم، اما اینکه چگونه و با چه چشماندازی تزریق شود، محل چالش است. یک ضربالمثل در فرهنگ ما جا افتاده که میگوید «از این ستون به آن ستون فرج است»، درست است اما زمانی فرج در کار خواهد بود که برنامهای هم در کار باشد. اینکه من بهعنوان یک مدیر بگویم «حالا امروز را بگذرانیم، فردا خدا کریم است»، درست نیست.
-یعنی الان مدیران صنعت خودرو این گونه با مسائل برخورد میکنند؟
حرف من این است که یک مدیر نباید فقط به فکر دوران مدیریت خود باشد و بگوید امروز که من هستم بگذرد و مشکلات فردا را مدیر بعدی حل کند. متاسفانه ما «از این ستون به آن ستون فرج است» را به باد حوادث میسپاریم. یک مدیر خودروسازی اگر برنامه داشته باشد، با خود میگوید از این هزار میلیارد تا فلان مرحله استفاده میکنم و بعد از آن خودم به تنهایی جلو میروم.
ارسال نظر