با همکاری شرکتهای دانشبنیان
تولید خودروی اقتصادی کلید خورد
عبدالله توکلیلاهیجانی در گفتوگو با رسانه ملی، در تعریف خودروی اقتصادی عنوان کرد: سرانه تولید ناخالص کشورمان دو هزار و ۳۰۰ دلار است که معنایش این است که قسمت اعظم بازار ما نیاز به خودروهایی ارزان و درعینحال ایمن و کارآ دارد، بنابراین اینجا مفهومی به نام خودروی اقتصادی شکل میگیرد، که مختص کشور ما نیست. وی ادامه داد: چهار میلیارد نفر از جمعیت کره زمین درآمد کمتر از دو هزار دلار در سال دارند، بنابراین براساس نیاز و بازار باید رویکرد جدیدی در طراحی و توسعه محصولات اتفاق بیفتد. این مقام مسوول در وزارت صمت در ادامه عنوان کرد که ۵۰درصد بازار کشور ما به خودروهای زیر ۲۵۰میلیون تومان اختصاص دارد و ۲۱میلیون خودروی شمارهگذاریشده داریم که ۷میلیون آن پراید است.
بنابراین مهم است که به این بازار فکر کنیم. توکلی لاهیجانی در پاسخ به این سوال که در دنیا چطور به این مسئله فکر شده است، اضافه کرد که در دنیا رویکردی به نام نوآوری مقتصدانه وجود دارد که در بسیاری از دانشگاههای دنیا بهخصوص در ده سال اخیر موجی ایجاد کرده و هدف از این رویکرد رسیدن به محصولی است که به اندازه کافی باکیفیت باشد و بتواند نیازهای اساسی مشتریان را با قیمت مناسب پاسخ دهد؛ بنابراین در دسترسی به محصول ارزانقیمت با یک رویکرد کاملا علمی مواجه هستیم که از همان رویکرد باید استفاده شود.
وی ادامه داد: بهرهگیری از بازار بزرگ ارزانقیمتها برای توسعه صنعتی کشور مدلی است که در شیائومی و تاتا و سوزوکی اتفاق افتاده؛ بنابراین این نکته را باید به عنوان فرصت دید. اساسا مساله صنعت خودروی کشور در رده خودروهایی که ۲۰هزار دلار یا کمتر از ۲۰هزار دلار باشد شکل نمیگیرد بلکه در محصولات اقتصادی و همین بخشبندی بازاری شکل میگیرد. دراین گفتوگو مجری برنامه از این مقام صنعتی پرسش کرد که منظور از خودروی اقتصادی چیزی شبیه پراید است که توکلی لاهیجانی پاسخ داد خودرویی مانند پراید یک رابطه بازنده ـ بازنده میان خودروساز و مصرفکننده بود، یعنی نه مصرفکننده از کیفیت و محصول راضی بود و نه خودروساز میتوانست محصولی را ارائه دهد که برایش ارزش اقتصادی داشته باشد. رویکردی در دنیا شکل گرفته به نام مهندسی مقتصدانه؛ نوآوری مقتصدانه ناظر بر همین مسئله است، یعنی محصولی طراحی شود و توسعه پیدا کند که علاوه بر اینکه نیازهای مشتریان را در سطح استاندارد ارضا کند خودروساز هم بتواند از منظر اقتصادی به اهداف خود برسد؛ بنابراین وقتی که ما از محصول اقتصادی صحبت میکنیم از پراید صحبت نمیکنیم، بلکه اصولا بنا به روشهای علمی، شبیهسازیهای مهندسی، و تکیه بر قوای شرکتهای دانشبنیان، به محصولی اشاره میشود که مصرف سوخت پایینی داشته و ایمن باشد و از منظر اقتصادی به زیانهای خودروساز اضافه نکند.
در ادامه این گفتوگو مجری برنامه صداوسیما با ذکر مثالی در مورد خودروی ال۹۰ که در ابتدا به عنوان خودروی اقتصادی مطرح شد اما قیمت آن به سرعت رشد کرد، سوال کرد که چه تضمینی وجود دارد که خودروی اقتصادی موردنظر تبدیل به یک خودروی لوکس نشود، که لاهیجانی با عنوان مصداقی در این زمینه پاسخ داد: در خودرویی مانند پراید، شما برای اینکه مثلا در درب موتور یا در جانبی و پنلهای فلزی خودرو، میزان ورقبری که در محصول دارید، گاهی نزدیک به ۶۰درصد ورق ضایعات میشود درحالیکه در خودرویی با بهینهسازیهای مهندسی تا ۷۰ درصد ورق استفاده میشود. بنابراین اینکه چگونه محصول اقتصادی میشود ریشه در چند ماجرا دارد.
وی ادامه داد: ریشه اول در طراحی و توسعه خود محصول است. مانند مثالی که بیان شد، محصول چگونه طراحی شود تا میزان ضایعات کمتر باشد، میزان ورقبری یا میزان مواد بهینه استفادهشده. نکته دوم به فرآیندهای تولید برمیگردد. اینکه فرآیندهای تولید ما چگونه برنامهریزی و طراحی شدهاند. اینکه در چند ضرب به محصول نهایی میرسیم، اینکه فرآیند ساختمان چقدر بهینه است. شما در خصوص «ال ۹۰» گفتید، اتفاقا در طراحی و توسعه این محصول نکات خوبی لحاظ شده بود، اما در اجرای آن بهخصوص در کشور ما معضلاتی وجود داشت. یعنی شما یک پلتفرم مشترک را در دو سایت مختلف، تولید کردید؛ بنابراین هیچکدام از آن سایتهای تولید به تیراژ اقتصادی تولید نرسیدند، قطعهسازیها هم به تیراژ اقتصادی نرسیدند. بنابراین کنترل قیمت محصول علیرغم کیفیت خوبی که داشت بسیار سخت شد. علاوه بر طراحی و توسعه محصول، و طراحی و توسعه فرآیند، ساختار اجرا هم بسیار مهم است. یعنی چگونه بتوانید از مشارکت سازندگان در دستیابی به تیراژ اقتصادی تولید استفاده کنید.
وی در پاسخ به این سوال که هماکنون خودرویی به عنوان نمونه خودروی اقتصادی طراحیشده یا فقط در حد ایده است، گفت: خوشبختانه در معاونت علمی، کار با اتکا به یکی از شرکتهای دانشبنیان در حوزه صنعت خودرو و بر اساس مطالعات دقیقی در خصوص مهندسی و نوآوری مقتصدانه و چگونگی بهینهسازی کلید خورده است. در کشور ما ظرفیتهایی مانند نیروهای تحصیلکرده بسیارند و میتوانیم در اهدافی نظیر دستیابی به خودروی اقتصادی از توانمندی آنها استفاده کنیم.