«دنیایاقتصاد» مخالفت با حضور خودروسازان خارجی در ایران را بررسی کرد
خیال خام «خودروسازی جزیرهای»
این در حالی است که از همین حالا مخالفت با بازگشت خارجیها به خودروسازی ایران کلید خورده و برخی با یادآوری بیوفایی امثال پژو، رنو و ولوو، تاکید میکنند آنها حق برگشتن ندارند. مخالفان معتقدند اولا با توجه به راهی که در دوران تحریم آغاز شده (خودکفایی)، اصلا نیازی به مشارکتهای خارجی نیست و ثانیا اگر هم قرار است دوباره وارد همکاریهای بینالمللی شویم، طرفمان شرکتهای عهدشکن نباشند. مخالفان به گونهای سخن میگویند، گویی با احیای برجام و لغو تحریم، خارجیها برای حضور در صنعت و بازار خودرو ایران به صف شده و سر و دست خواهند شکست، حال آنکه در پسابرجام هم چنین اتفاقی رخ نداد. برجام با آن همه اعتبار و در حالیکه گمان نمیرفت حداقل به این زودیها نقض شود، نتوانست پای بزرگان خودروسازی جهان را به ایران باز کند و چنین انتظاری از برجام ۲۰۲۱، چندان با واقعیات منطبق نیست. وقتی برجام در ژوئیه ۲۰۱۵ امضا شد، رویاپردازیهایی از این دست که فلان شرکت را راهبدهیم و آن یکی را نه، شکل گرفت. خیلیها میگفتند پژو و رنو حق بازگشت ندارند و باید با خودروسازان بزرگتر و معتبرتر وارد همکاری شویم. در آن دوران صحبت از نامهای بزرگی به میان آمد؛ از فیات-کرایسلر گرفته تا فولکسواگن؛ با این حال در نهایت فرش قرمز برای همان قبلیها (رنو و پژو و...) پهن شد، چون کاندیدای دیگری در میان نبود.
حالا هم داستان همان است و بلکه پیچیدهتر. با توجه به تجربه نقض برجام و اینکه ایران همواره در معرض تحریم قرار داشته و احتمالا همچنان خواهد داشت، ریسک سرمایهگذاری در کشور بالا رفته، بنابراین بسیاری از شرکتهای خارجی حاضر به پذیرفتن آن نیستند. آنها به این فکر میکنند که دوئل ایران و آمریکا کماکان ادامه دارد، بنابراین نمیخواهند این وسط قربانی شوند. هرچند فعلا با توجه به ریاستجمهوری جو بایدن در آمریکا، مناقشات سیاسی این کشور با ایران، آرامتر از قبل شده و طرفین بهدنبال احیای برجام هستند، اما خارجیها به پایان دولت بایدن و حضور دوباره «ترامپ و ترامپها» در کاخسفید نیز میاندیشند. تجربه نقض برجام توسط دولت قبلی آمریکا، حسابی چشم خارجیها را برای حضور در ایران ترسانده و هیچ بعید نیست این ترس، به میهمانان قبلی خودروسازی ایران هم سرایت کرده باشد.
در واقع ریسک حضور و سرمایهگذاری در ایران پس از احیای برجام، همچنان بالاست و شاید از دوران پسابرجام هم فراتر رفته باشد؛ بنابراین انتظار اینکه در نتیجه برجام ۲۰۲۱، با کاندیداهای زیادی برای حضور در صنعت و بازار خودرو ایران مواجه شویم، بیهوده بهنظر میرسد. با این حال، مخالفان و منتقدان حضور خودروسازان خارجی در ایران، با تکیه بر اندک دستاوردهای داخلی در دوران تحریم، همچنان بر طبل خودکفایی کوبیده و معتقدند بدون آنور آبیها هم میتوان در صنعت خودرو پیشرفت. این در شرایطی است که تجربه تقریبا سه سال گذشته (دوران تحریم) نشان میدهد «خودروسازی جزیرهای» تبعات سنگینی از جمله افت کیفی، دور ماندن از دانش فنی روز دنیا، ضعف صادرات و البته تضعیف تولید را بهدنبال دارد. مساله دیگر اینجاست که با مرور تجربه پسابرجام، صنعت و بازار خودرو کشور چندان مشتری دستبهنقدی به خود نمیبیند و منهای همان قبلیها، کسی بلیت ایران را برای برجام ۲۰۲۱ رزرو نکرده است.
ریسکی که بیشتر شد
نگاه عمیقتر به شرایط در دوران پسابرجام و حال، تصویر دقیقتری درباره استراتژی آینده خودروسازی ایران در مساله مشارکتهای خارجی ارائه میدهد. برجام را در سال ۲۰۱۵، کشورهای ۱+۵ از جمله ایالاتمتحده آمریکا امضا کردند، بنابراین از وجاهت و اعتبار بالایی در آن مقطع برخوردار بود. با توجه به این سند بینالمللی معتبر، بسیاری از شرکتهای خارجی میتوانستند به ایران بیایند، از جمله خودروسازان. خیلیها گمان میکردند حالا که برجام امضا شده، فوجفوج از خودروسازان خارجی راهی ایران میشوند و با خود سرمایه هم میآورند. رویاپردازیها بهحدی بود که خیلیها حالا دیگر اروپاییها را هم قبول نداشتند و منتظر آمدن امثال جنرالموتورز، فیات-کرایسلر، تویوتا و ... بودند. به این رویاپردازیها از سوی خودروسازان و مسوولان صنعتی کشور نیز دامن زده میشد، تا جاییکه هاشم یکهزارع مدیرعامل وقت ایرانخودرو اعلام کرد فیات بهعنوان چهارمین شریک این شرکت انتخاب شده است. نامهای دیگری نیز در آن مقطع بهعنوان شرکای جدید خودروسازی کشور مطرح شدند، از جمله فولکسواگن و زیرمجموعههایش مانند سئات و اشکودا. از سوزوکی موتورز ژاپن و هیوندایی کره هم بهعنوان خودروسازانی که قصد سرمایهگذاری در ایران دارند، نام برده شد تا ابرهای خیال روی سر ایرانیها نقش ببندد. با این حال این خواب خوش خیلی زود به پایان رسید و وقتی خبری از فیات، فولکس و اشکودا و سوزوکی و ... نشد، همان شرکای بیوفای قبلی پای قرارداد با ایرانیها نشستند. ابتدا پژو آمد، شرکتی که با خروج ناگهانیاش از ایران در اوایل دهه ۹۰، منفور افکار عمومی بود. زمزمه بازگشت پژو به ایران از فردای توافق هستهای در آذر ۹۲، بهگوش رسید و با وجود رجزخوانیهای بسیار مبنی بر اینکه این خودروساز فرانسوی باید تنبیه شود، غرامت بپردازد و محدود باشد، بازهم در صدر مجلس نشست و تبدیل به اولین شرکتی شد که در پسابرجام با خودروسازی ایران قرارداد بست. در کنار پژو، هموطنش رنو هم مذاکراتی را برای بازگشت به ایران آغاز کرد. رنو به اندازه پژو منفور افکار عمومی نبود، با این حال چون در دوران تحریم فعالیتهایش را در ایران به حداقل رساند، بازهم خیلیها این خودروساز را مستحق تنبیه میدانستند. با این حال رنو نیز سرانجام قرارداد خود با ایرانیها را امضا کرد، تا پس از پژو، دومین خودروسازی باشد که در دوران پسابرجام به ایران بازمیگردد.
فرانسویها تنها خودروسازانی نبودند که در پسابرجام و در اوج رویاپردازی ایرانیها و خشم آنها از بدعهدی خارجیها، بازگشتند. ولوو، اسکانیا، کیا، هیوندایی و مزدا نیز زیر لوای برجام راهی ایران شدند و فعالیتهای خود را از سر گرفتند، آنهم تقریبا با همان شکل و شمایل قبلی. در دورانی که خودروسازان خارجی به ایران بازگشتند، کمتر کسی فکرش را میکرد ترامپ نامی از راه برسد زیر میز برجام بزند و آمریکا را از این توافق بینالمللی خارج کند. با این حال بازهم بسیاری از خودروسازان خارجی ریسک حضور در ایران را قبول نکردند تا ثابت شود مشارکت با بزرگان صنعت خودرو، رویایی بیش نبوده است. حالا اما اوضاع در مقایسه با پسابرجام پیچیدهتر شده و به دلایل مختلف، خارجیها ریسک آمدن به ایران را بیشتر میدانند. آنچه بیش از هر مساله دیگری این ریسک را افزایش داده، عدم حل ریشهای اختلافات سیاسی ایران و آمریکا است که میتواند هر زمان سبب برهم خوردن توافقات حتی در سطح برجام شود. در حالحاضر با وجود بایدن در کاخسفید، شرایط برای احیای برجام مناسب است و احتمالا تنشها بین ایران و آمریکا نیز در سه سال و نیم باقیمانده از ریاست جمهوری او، کمتر خواهد بود. با این حال هیچ بعید نیست رئیسجمهور بعدی آمریکا ترامپ یا کسی از جنس او باشد و بار دیگر برجام نقض و تحریمها برگردند و خارجیها مجبور به رفتن شوند. با توجه به این ریسک بزرگ، احتمالا پس از احیای برجام و لغو تحریم، همچنان بزرگان خودروسازی جهان ریسک حضور در ایران را نخواهند پذیرفت و تازه باید منتظر ماند و دید آیا همان قبلیها نیز بازمیگردند یا آنها هم مردد خواهند بود. در حالحاضر تنها شرکتی که احتمال حضور دوباره آن در خودروسازی ایران مطرح شده، رنو است و از دیگر شرکتها فعلا خبری نیست.
در این بین، پژو نیز که احتمالا اجازه حضور در ایران را به این زودیها نخواهد داشت، زیرا این شرکت، تحت ائتلاف با خودروساز آمریکایی-ایتالیایی فیاتکرایسلر قرار دارد. در واقع قوانین داخلی ایران و آمریکا احتمال بازگشت پژو را به ایران پایین آورده، بنابراین از همین حالا خودروسازی کشور بزرگترین شریک دوران پس از انقلاب خود را از دست داده است، حداقل تا اطلاع ثانوی. در این شرایط بهنظر میرسد فضا برای رویاپردازی و راه ندادن شرکای هرچند بیوفای خودروسازی ایران فراهم نیست و دستدست کردن در این ماجرا میتواند به قیمت محرومیت صنعت خودرو کشور از همکاریهای خارجی تمام شود.