نگاه
افت کیفی فیلمها؛ ریزش مخاطب سینما
سینمای ایران فروش نمیکند و این عدم استقبال از سینما ارتباط زیادی به ماه رمضان و سریالهای تلویزیونی ندارد چون پیش از ماه رمضان نیز فیلمها فروش خوبی نداشتند.
محمد خرمی
سینمای ایران فروش نمیکند و این عدم استقبال از سینما ارتباط زیادی به ماه رمضان و سریالهای تلویزیونی ندارد چون پیش از ماه رمضان نیز فیلمها فروش خوبی نداشتند. زمانی که ۸۰ نفر برای تماشای فیلم «سرگیجه» به سینما میروند و به دلیل ضعفهای فیلم که به خوبی مشهود است سالن را ترک میکنند تا به تماشای سریال «میوه ممنوعه» بنشینند، ربط این اتفاق ناگوار سینمای ایران به ماه مبارک رمضان چیست؟ امتحان کنید و مطمئن باشید تا پایان فیلم «سرگیجه» که کارگردانش احساس میکند شاهکاری در سینمای ایران ساخته است روی صندلی سینما نخواهید نشست. اعتقاد دارند سینمای کمدی خوب میفروشد و همواره مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد ولی فیلمها به سمت کمدینما حرکت میکند، دوره این سینما نیز به سر خواهد آمد. همه چیز از جایی شروع شد که تهیهکنندگان سینما دریافتند که نیاز مردم «خنده» است. آنها دریافتند که مردم برای رهایی از مشکلات ریز و درشت زندگی یکنواختشان سینما را محفلی مناسب برای دستیابی به اندکی آرامش میدانند. این فیلمها سلیقه مخاطب را تنزل داد و با گذشت زمان نمایان خواهد شد بر سر سلیقه و طرز فکر مخاطب عام سینمای ایران چه خواهد آورد.
مخاطب به سینما نمیآید
موضوع فیلم، بازیگران، ژانر فیلم، پخش و تبلیغات خوب و ... از دلایل فروش یک فیلم است.
تماشاگران سینما که به هر دلیل به سینما میآمدند دیگر حاضر به هزینه کردن و خرید بلیت برای تماشای یک فیلم نیستند. شاید دلایل زیادی از جمله سالنهای نامناسب، افزایش قیمت بلیت و ... مطرح شود ولی شکی نیست مهمترین دلیل، افت کیفی فیلمهای تولید شده است. قیمت بلیت اگر در سالهای گذشته دو برابر شده است و یا شاید سالنهای سینما برای تماشای یک فیلم نامناسب است در گذشتهای دور تماشاگر حاضر به پرداخت تمام این هزینهها بود تا فیلم را در سینما تماشا کند. امروز تماشاگر دیگر حاضر نیست این مبلغ را برای تماشای فیلم در سینما بپردازد و ترجیح میدهد فیلمهای روز جهان را با قیمت ۱۵۰۰ تومان از کنار خیابان تهیه کند و در گرمای خانه به راحتی تماشا کند. اگر فرض مقایسه کیفی آثار ساخته شده سینمای ایران در زمانهای مختلف باشد بحثهای دیگر مطرح میشود که بعضا سلیقهها در این میان تعیین کننده است. آمار نشان میدهد کلیه شاخصهای سینمای ایران اعم از تولید توزیع و نمایش و حتی سالنهای سینما (بسیاری این عامل را دلیل اصلی گریز مخاطب میدانند) روند صعودی داشته است به جز شاخص تماشاگر و مخاطب. سینمای ایران به علت مشکلات فراوان اقتصادی و فرهنگی روز به روز با کاهش مخاطب مواجه شده است بر این اساس مسوولان برای حل این مشکل دست به اقدامات متعددی زدهاند از آن جمله میتوان به مکانیزه شدن فروش بلیت، نصف شدن بهای بلیت در سانسهای ابتدایی و روز شنبه، فراهم کردن امکانات رفاهی در سالنهای سینما و بازسازی آنها و... اشاره کرد و تنها نکتهای که فراموش شده است بالا رفتن کیفیت فیلمها است که میتواند به حل مشکلات مخاطبان و جذب آنها برای ورود به سینما کمک کند.
مخاطب ایرانی هنوز به دنبال سینمای ایرانی است. هنوز فیلمهای «اجارهنشینها، «هامون»، «سگکشی»، «آژانس شیشهای»، «مسافران»، «سرب» و.. را دوست دارد و حاضر نیست تماشای چندین باره آن را با چیز دیگری عوض کند. سینمای ایران در ژانرهای مختلف دچار افت کیفی شده است. ژانر اجتماعی به جز دو سه فیلم دیگر حرفی برای گفتن ندارد. سینما جنگ دیگر از سوی کارگردانان مطرح این ژانر فراموش شده است و به پشتوانه بیسابقه تماشاگران از فیلمهای کمدی سطحی، بالاترین رکوردها در سینمای ایران نصیب این فیلمها میشود. به نظر دوران تازهای در سینمای ایران آغاز شده که کندوکاو مسوولان و فعالان سینمایی را در تکتک عرصهها را میطلبد تا سینمای ایران بتواند مخاطب خود را بازگرداند. مشکل سینمای ایران در سالهای اخیر تولید فیلم، دریافت جایزه و... نیست. سینمای ایران از نظر تولید از جایگاه خوبی برخوردار است و میتواند در جدول از کشورهای دیگر نیز پیشی گیرد ولی باید فکری کرد که چگونه از قعر جدول تماشاگران و مخاطبان فیلم و سینما بتوانیم خود را بالا بکشیم.
ارسال نظر