تحلیل اکونومیست از کمبود نیروی کار ماهر در آسیا:
شکار استعدادها
بهرغم اقتصادهای پررونق و جمعیت انبوه، آسیا از کمبود نیروی کار ماهر رنج میبرد و این وضع در حال بدتر شدن است.
مترجم: شادی آذری
بهرغم اقتصادهای پررونق و جمعیت انبوه، آسیا از کمبود نیروی کار ماهر رنج میبرد و این وضع در حال بدتر شدن است. به نظر عجیب میرسد. در پرجمعیتترین منطقه جهان بزرگترین مشکلی که کارفرمایان با آن مواجهند، کمبود نفرات است. آسیا بیش از نیمی از ساکنان کره زمین را در خود جای داده است و ماوای بسیاری از اقتصادهای دارای سریعترین رشد در جهان است. اما برخی از مراکز فعالیتهای اقتصادی این منطقه مجبور شدهاند به بررسی این موضوع بپردازند که چگونه میتوانند قادر به رشد سریع باشند چون آنها نمیتوانند افراد کافی را که دارای مهارتهای موردنیاز آنهاست بیابند.
در یک نظرسنجی که به تازگی از ۶۰۰ مدیر کل شرکتهای چندملیتی فعال در سرتاسر آسیا انجام شد، این مدیران اظهار داشتند که کمبود نیروی کار ماهر در چین و آسیای جنوب شرقی در جایگاه رتبه اول نگرانیهای آنها قرار دارد. این موضوع در ژاپن به عنوان دومین نگرانی مدیران (پس از اختلافات فرهنگی) و در هند به عنوان چهارمین دغدغه (پس از مشکلات زیرساختارها، دیوانسالاری و تورم دستمزدها) شناخته شد. تقریبا در همه صنایع و بخشها همین معادله صادق بود.
صاحبنظران مسائل قاره کهن آسیا به راحتی درک میکنند که چرا چنین نگرانیهایی وجود دارد.
رشد اقتصادی سریع این منطقه موجب خروج استعدادها از این منطقه شدهاست.
البته عامل دیگری نیز دخیل است و آن قصور و کوتاهی بخش آموزش است. رشد اخیر اقتصادی در برخی مناطق به حدی بوده است که به سرعت نوع مهارتهای موردنیاز برای فعالیتهای اقتصادی را تغییر داد اما مدارس و دانشگاهها قادر به منطبق شدن با این وضع نبودهاند.
این موضوع بهخصوص برای کارکنان متخصص بسیار صادق است. شرکتهای هواپیمایی یک مثال از این دست هستند. با حذف روزافزون نظارت دولت و آزادسازی قیمتها، بسیاری از هواپیماهای جدید و شرکتهای هواپیمایی که خدمات بیشتری را ارائه میدهند برای پاسخگویی به تقاضاها پدید آمدند.
اما کمبود شدید خلبان به وجود آمده است. براساس گزارش بخش آموزش خلبانان بویینگ، به نام آلتون ترینینگ، امروز هندوستان تنها ۳۰۰۰ خلبان در اختیار دارد، اما تا سال ۲۰۲۵ به بیش از ۱۲۰۰۰ خلبان نیاز خواهد داشت. چین مجبور خواهد بود به طور میانگین سالانه ۲۲۰۰ خلبان جدید به ناوگان هوایی خود بیافزاید تا بتواند پاسخگوی رشد مسافرتهای هوایی خود باشد که تا سال ۲۰۲۵ به بیش از ۴۰۰۰۰ خلبان نیاز خواهد داشت. در شرایطی که شرکتهای هواپیمایی بینالمللی بزرگ جهان در سال تنها چند صد خلبان تربیت میکنند، شرکتهای هواپیمایی آسیایی به دست یازیدن به خلبانان خارجی بهخصوص از یکدیگر اقدام میکنند.
به عنوان مثال شرکت هواپیمایی فیلیپین طی سه سال گذشته ۷۵خلبان خود را که به کشورهای خارجی مهاجرت کردند از دست داد. چین سعی میکند خلبانان برزیلی را مال خود کند.
مشکل مشابهی در تخصصهای حقوقی که با کمبود شدید قاضی و وکیل مواجه است، وجود دارد. این مساله موجب مفتوح ماندن پروندههای زیادی به مدت طولانی خواهد شد و در برخی مواقع مشکلاتی وخیمتر را برای نظامهای قضایی کشورها ایجاد خواهد کرد.
این موضوع میتواند منجر به مشکلاتی در مسیر فعالیتهای اقتصادی شود. به عنوان مثال در رابطه با مالکیت معنوی یا حل مناقشات مربوط به قراردادهای تجاری. براساس اعلام انجمن حقوقدانان چین، این کشور تنها ۱۲۲۰۰۰ وکیل دارد. این رقم ۷۰۰۰۰ نفر کمتر از ایالت کالیفرنیای آمریکا است که جمعیتی تنها ۳۷میلیون نفری دارد. (در حالیکه جمعیت چین ۳/۱میلیارد نفر است). بسیاری از فعالان اقتصادی ممکن است ادعا کنند که کالیفرنیا بیش از حد وکیل دارد. اما واقعیت این است که بخشهایی از چین هستند که اصلا هیچ وکیلی ندارند.
گزارشی که در کنگره احزاب چین در ماه مارس توسط جامعه جیوسان، یک گروه از روشنفکران چینی مطرح شد، حاکی از کمبود پزشک در چین است. در چین فقط ۴۰۰۰ پزشک عمومی وجود دارد. اما اگر قرار باشد دولت چین به هدف تاسیس مجتمعهای بیمارستانی برای ۵۰۰میلیون نفر شهرنشین خود دست یابد، نیازمند ۱۶۰۰۰۰ پزشک است که جزو پرسنل این بیمارستانها باشند. کمبود شدید پرستار هم در چین به همین وخامت است.
بسیاری از کشورهای این منطقه، حتی هندوستان با کمبود مهارتهای فنی بهخصوص در بخش فناوری اطلاعات مواجهند، یکی از نگرانیهای اصلی این است که فارغالتحصیلان با مهارت کافی برای همه مشاغلی که در یک بخش ایجاد میشوند، وجود ندارند. ناسکوم، که نماینده شرکتهای نرمافزار هندوستان است برآورد کرده است که تا سال ۲۰۱۰ هندوستان با کمبود ۵۰۰۰۰۰ متخصص فناوری اطلاعات مواجه خواهد شد. این بدانمعناست که شرکتهای استخدامکننده مجبور خواهند بود از میان مستعدترین دانشجویان افرادی را به استخدام خود درآورند.
همچنین کمبود شدید مدیران خوب هم گریبان منطقه را گرفته است. یک مطالعه که توسط موسسه مک کنزی گلوبال انجام شده، نشان داده است که طی ده سال آینده چین به ۷۵۰۰۰ رهبر اقتصادی نیاز خواهد داشت. در حالیکه رقم کنونی بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ است.
به علاوه چین با مشکل فقدان افراد با استعداد مواجه شده است. طی سالهای اخیر چینیها بسیار راحتتر به خارج سفر میکنند تا تحصیل کنند یا مهارت کسب کنند اما بسیاری از آنها به وطن بازنمیگردند. گزارشی که بهتازگی توسط آکادمی علوم اجتماعی چین انجام شده، نشان داده است که بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۶ بیش از یک میلیون چینی برای تحصیل به خارج از کشور سفر کردند و حدود ۷۰درصد آنها بازنگشتند. اغلب آنها توسط کارفرمایان آن کشورها جذب میشوند چون رقابت برای مشاغل جهانی شده است.
اما استخدام آسیاییهایی که در خارج تحصیل کردهاند و بازگرداندن آنها به وطن همیشه کارگشا نیست. چون اغلب آنها توقع دستمزدهای بسیار بالایی را دارند. برخی از آنها انتظار دارند به عنوان متخصصان مدعو برای کشورشان کار کنند و هزینه پروازهای برگشتشان به آمریکا و اروپا پرداخت شود. حتی گاهی برای توسعه اقتصادی کشورشان در دسترس نیستند. اما بزرگترین مشکل این است که همکاران آنها دائما آنها را میرنجانند.
بهخصوص این موضوع در چین صادق است. در آنجا یکی از مودبانهترین نامهایی که این تحصیلکردگان در خارج از کشور را با آن صدا میزنند «هاییگویی» یا لاکپشتهای دریایی است. رفتاری مشابه گاهی در هندوستان به چشم میخورد. شرکتها شاهد آن هستند که این لاکپشتها بیشتر در امور مالی یا فعالیتهای اقتصادی خصوصی فعالیت میکنند.
با وجود چنین عدم انطباقی بین عرضه و تقاضای بازار کار آسیا، شرکتها میبایست در استخدام افراد شایسته و حفظ آنها متبحرانهتر عمل کنند. اما به دلیل آنکه برخی شرکتها در این رقابت با مهارتتر هستند، ماجرای ربودن مشاغل و استعدادها سالیان سال ادامه خواهد داشت تا اینکه روند آموزش و پرورش به پای روند رشد بازار کار برسد. عواقب و تبعات این جریان واضح است: آقای بکینز از مرکز کورن فری میگوید: «این موجب محدود شدن رشد خواهد شد. باید چنین شود.» این به معنای آن است که بدون سیاستهای استخدام افراد مستعد، برخی از شرکتها نخواهند توانست برنامههای رشد اقتصادی خود را تحقق بخشند.
ارسال نظر