نوبلیستهای اقتصاد -جوایز نوبل در سال ۱۹۷۲
جان هیکس و کنت آرو - ۲۸ دی ۸۸
بخش پایانی
پیشرفت علم اقتصاد با تحولات زیادی در نظریه تعادل عمومی همراه بوده است. بخش عمدهای از این تحولات به کارهای جان هیکس و کنت آرو مربوط میشود.
مهدی محمدی
بخش پایانی
پیشرفت علم اقتصاد با تحولات زیادی در نظریه تعادل عمومی همراه بوده است. بخش عمدهای از این تحولات به کارهای جان هیکس و کنت آرو مربوط میشود. هیکس کارهای خلاقانه خود را در دهه ۱۹۳۰ و آرو در دهه ۱۹۵۰و ۱۹۶۰ انجام داد. همانطور که فاصله زمانی بین این دو نشان میدهد به دو نسل مختلف از دانشمندان تعلق دارند، اما در زمینههای مشترکی فعالیت داشتند. با توجه به فاصله زمانی ابتدا به بررسی کارهای عمده هیکس و سپس آرو پرداخته میشود.
ترتیب انتخابهای اجتماعی را از انتخابهای فردی در یک روش اصول بدیهی ساده استخراج کند. قضیه عدم امکان آرو نتیجهای بود که او از مجموعهای اصول بدیهی قابل قبول درباره ترتیببندی انتخاب اجتماعی به آن رسید و اشاره به این داشت که در این شرایط یک دیکتاتور انتخاب اجتماعی را انجام میدهد.
آرو به همراه جرارد دبرو همکاری خود را در زمینه نظریه تعادل عمومی آغاز کردند که به دلیل وجودی تعادل رقابتی معروف «آرو- دبرو» منجر گردید. آرو در پی وارد کردن نااطمینانی به بحث تعادل عمومی از بازارهای حالت مشروط استفاده کرد و نشان داد که در تعادل با مجموعه کاملی از بازارهای حالت مشروط به تخصیص بهینهای از ریسک خواهیم رسید. او همچنین به مساله ثبات تعادل رقابتی نیز پرداخت و عمدهترین دستاورد او ارائه شروط کافی برای ثبات جهانی تعادل در مقالهای به همراه هورویچ و بلاک(۱۹۵۹) بود. آرو همچنین به برنامهریزی ریاضی علاقهمند بود و مقالاتی درباره حل مسائل برنامهریزی غیرخطی و مسائل بهینهسازی همراه با دیگران منتشر کرد.
آرو آنگاه در سال ۱۹۶۱ همراه چنری و سولو تابع معرف کشش جانشینی ثابت () را معرفی نمودند. در سال ۱۹۶۲ نیز مطالبی را درباره یادگیری در حین عمل مطرح کرد که در نظریه مدرن رشد درونزا بهکار گرفته شد.
آرو در سال ۱۹۶۳ مقاله معروفی درباره بیمه درمانی نوشت که مفهوم مخاطرات اخلاقی را در اقتصاد معرفی کرد و نظریه اطلاعات را برای نخستین بار مطرح نمود. آرو کارهای خود را در زمینه مخاطرات اخلاقی، بیمه بهینه و تخصیصهای بهینه ریسک پذیری در کتاب مقالاتی در باب نظریه
ریسک پذیری (۱۹۷۱) ارائه نمود. آرو همچنین به همراههاهن در کتاب تحلیل رقابتی عمومی(۱۹۷۱) به نظریه تعادل عمومی والراسی پرداختند و کارکردهای پول، نااطمینانی و ثبات در زمینه تعادل عمومی را بهطور انتقادی ارزیابی کردند.
آرو در سخنرانی نوبل خود با این مقدمه آغاز میکند که توازن عرضه و تقاضا چیزی نیست که در دنیای واقعی بهطور کامل محقق گردد، بلکه همواره در طول تاریخ نظام سرمایهداری دورههای زیادی از مازاد نیروی کار و تجهیزات سرمایهای برای تولید را شاهد بودهایم و گاهی اوقات مانند دهه ۱۹۳۰ میزان این مازاد بسیار قابل توجه بوده است و توازن نسبی عرضه و تقاضا در دوره بعد از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده و اروپا معیار خوبی از نتیجه سیاستهای دولت است و تنها از تمایل بازار به توازن نشات نمیگیرد. در واقع، ماهیت مسالهآمیز هماهنگی اقتصادی در اقتصاد آزاد آشکار است. آرو معتقد است که وجود چنین مسالههایی با انتقال به سیستم سوسیالیستی یا هر شکل دیگری از برنامهریزی رفع نمیشود. او مفهوم تعادل عمومی را چنین بیان میکند که قیمتهای انعطاف پذیر قادرند بین عرضه و تقاضا توازن ایجاد کنند و چون عرضه و تقاضای هر بازاری به قیمتهای سایر بازارها وابسته است، تعادل کل اقتصاد نمیتواند به تعادلهای جداگانهای برای کالاهای خاص تجزیه گردد. برای دستیابی افراد به تعادل تنها قیمتها حاوی اطلاعات کافی به این منظور نیستند، بلکه مقدارها نیز نقش مهمی دارند. اما سوال این است که چگونه مقدارها همانند تقاضا در مدل کینزی به مجموعهای از علائم و انگیزهها برای فروشندگان تبدیل میشوند؟ البته اگر به جای توصیف اقتصادها از منظر طراحی اقتصاد بنگریم، میتوانیم اقتصادی را با هماهنگیهای غیرقیمتی مانند جیرهبندی تصور کنیم. اما در این حالت مساله کارآیی مطرح میشود و به عقیده پارتو در تعادل قیمتی رقابتی چنین کارآیی و بهینه بودنی وجود دارد. البته چنین تخصیص کارآیی میتواند در حالت ثروت زیاد برای برخی و فقر برای دیگران نیز محقق گردد. تعادل عمومی اقتصاد شامل مجموعه قیمتهایی است که تمامی تقاضاهای مازاد را برابر صفر کند. آرو بر روابط بین کارآیی پارتو و تعادل رقابتی متمرکز شد و از نظریه مجموعههای محدب به عنوان ابزاری برای اثبات رابطه بین آنها استفاده کرد. در واقع آرو ثابت کرد که اگر مجموعه تقاضاهای مازاد مجموعهای محدب باشند، تخصیص کارآی پارتو به صورت تعادل رقابتی بازار است و در این شرایط قیمتها و تخصیص اولیه منابع از طریق کسب حداکثر رضایت افراد در حداقل هزینه و بنگاههای حداکثرکننده سود و بازارهای در تعادل حاصل میشود.
منابع:
http://nobelprize.org/nobel_prizes/economics/laureates /۱۹۷۲ - John R. Hicks، Kenneth J. Arrow
Harald Hagemann and O.F. Hamouda (۱۹۹۴)» THE LEGACY OF HICKS»، Routledge.
Pressman، Steven (۱۹۹۹)، «Fifty major economists»، Routledge.
ارسال نظر