جایگاه نظریههای اقتصادی در جریان انتخابات
با ریشهدارتر شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، پیشبینی میشود که در انتخابات آتی مجلس، توجه افکار عمومی از شعارها و برنامههای سیاسی- اجتماعی به سمت برنامههای اقتصادی جلب شود و در این میان کسانی که دارای مدارک تحصیلی اقتصاد هستند و به عنوان اقتصاددان شناخته میشوند، مورد اقبال بیشتری قرار گیرند. در سمت عرضه نیز پیشبینی میشود که اقتصاددانان بیشتری وارد گود رقابت شوند.
مهدی نصرتی
با ریشهدارتر شدن مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، پیشبینی میشود که در انتخابات آتی مجلس، توجه افکار عمومی از شعارها و برنامههای سیاسی- اجتماعی به سمت برنامههای اقتصادی جلب شود و در این میان کسانی که دارای مدارک تحصیلی اقتصاد هستند و به عنوان اقتصاددان شناخته میشوند، مورد اقبال بیشتری قرار گیرند. در سمت عرضه نیز پیشبینی میشود که اقتصاددانان بیشتری وارد گود رقابت شوند. اما به نظر میرسد صرف برخورداری از تحصیلات عالی دانشگاهی حتی در حوزه اقتصاد، معیار مناسبی برای مشخص شدن طرز تفکر کاندیداها نباشد. به طور مثال در این دوره مشاهده شد که با وجود هشدارهای فراوان کارشناسان اقتصادی، طرحهایی به تصویب رسید که پیشاپیش ناکارآمد بودن آنها به لحاظ اقتصادی واضح بود. طرحهایی همچون طرح تثبیت قیمتها تصویب شد، زیرا موافقان، این طرح را برای اقتصاد کشور مفید میدانستند و آن را راهی برای کنترل تورم تلقی میکردند. این طرح تصویب شد و هزینههای زیادی را بر مردم و بر اقتصاد کشور تحمیل کرد. در حقیقت تاوان اشتباهات این چنینی را مردم پرداخت کردند؛ بدون اینکه نمایندگان موافق بابت آن هزینه پرداخت کنند. حتی برخی از موافقان نیز بعد از دو سال، بدون اعتراف به اشتباه خود، موضع خود را تغییر دادند. انتخابات مجلس فرصت مناسبی برای عبور از نظرات غلط و غیراقتصادی است.
لذا برای شفاف شدن فضای تصمیمگیری اقتصادی در کشور، پیشنهاد میشود روزنامهها و جریانهای فکری اقتصادی، فهرستی از طرحهای مهم اقتصادی گذشته و آینده را تهیه کنند که در آن موافقان و مخالفان هر طرح مشخص شده باشد و نظر کارشناسان اقتصادی و نتایج عملی و عواقب هر طرح نیز در کنار آن ذکر گردد.
به این ترتیب کسانی که تصمیمات اشتباهشان منجر به هزینههای زیادی شده است، شناخته میشوند و دیگر معیارهایی همچون تیپ و ظاهر و حتی مدرک تحصیلی، معیار تصمیم مردم نخواهد بود.
ارسال نظر