اوباما در لیلیپوت
مترجم: محسن رنجبر
زد وخورد آمریکاییها در سازمان کشورهای آمریکایی (OAS).
من وقتی که روش سخنرانی غرای مجموعه متنوع و گوناگونی از آدمهای متکبر را برای باراک اوباما در همایش سازمان کشورهای آمریکایی میخوانم، به یاد گالیور در سرزمین لی لی پوت میافتم.
تونکا وارادار اجان
مترجم: محسن رنجبر
زد وخورد آمریکاییها در سازمان کشورهای آمریکایی (OAS).
من وقتی که روش سخنرانی غرای مجموعه متنوع و گوناگونی از آدمهای متکبر را برای باراک اوباما در همایش سازمان کشورهای آمریکایی میخوانم، به یاد گالیور در سرزمین لی لی پوت میافتم.
احساس گالیور زمان رویاروییاش با اهالی سرزمین کوتولهها شبیه احساس اوباما در زمانی بود که دانیل اورتگا و هوگوچاوز و کریستینا فرناندز دوکرچنر و لولای غیرقابل تحمل با ناز و ادا، حرف میزدند و از این کار خود بسیار خوشحال بودند و انگشتان عصبانی و کوچکشان را به سمت اوباما تکان میدادند.
«صدای مبهمی را شنیدم که درباره من صحبت میکرد... کمی بعد حس کردم که موجود زندهای روی پای چپم حرکت میکند و به آرامی در حال حرکت به سمت سینهام است و تقریبا تا چانهام بالا آمد. چشمهایم را تا آنجا که میتوانستم به سمت پایین آوردم و فهمیدم که انسانی است که قدش به شش اینچ هم نمیرسد و تیروکمانی در دستانش و تیردانی بر پشتش دارد. در آن لحظه حس کردم که حداقل چهل تای دیگر از آن موجود به دنبال اولی میآیند... یکی از آنها که آن قدر خطر کرده بود که چهره من را کاملا ببیند، با صدایی گوشخراش، اما واضح فریاد کشید: «هکینا دگول» بقیه آنها هم همین کلمات را چند بار تکرار کردند، اما من آن موقع نمیدانستم که منظورشان چیست».
باراک اوباما هم مثل گالیور در سرزمین آدم کوتولهها بود.
بیایید رک و پوستکنده صحبت کنیم. سازمان کشورهای آمریکایی، هیچ چیز ارزشمندی به برقراری روابط بینالمللی نمیافزاید. اگر آن را به کلی از بازی حذف کنیم، هیچ ضرری نخواهیم کرد. این سازمان از لحاظ سیاسی، کاملا بیاهمیت است و شورایی است که در آن تنها یاوه و حرف مفت میگویند. برای آنکه این ادعا را نشان دهم، این عبارات را از وبسایت خود را این سازمان به عنوان نمونه آوردهام: «سازمان کشورهای آمریکایی (OAS)، ملتهایی را از نیمکره غربی گرد هم میآورد تا همکاری خود را در رابطه با ارزشهای دموکراتیک تقویت کرده و از منافع مشترک خود دفاع نموده و در رابطه با موضوعات عمدهای که در منطقه و جهان با آن روبهرو هستند،به بحث بپردازند.»
آها، متوجه شدم این سازمان «گردهم میآورد»، «همکاریها را تقویت میکند»، «از منافع مشترک دفاع میکند» و از همه مهمتر و دقیقتر «به بحث میپردازد». هدف اصلی از وجود OAS آن است که مشاغلی را برای بوروکراتهای آمریکای مرکزی و جنوبی فراهم آورد و از جمله فرصتی را برای بسیاری از آنها ایجاد کند، تا چندین سال را در مناطق پوشیده از برگ حومه واشنگتن و بدون پرداخت مالیات زندگی کنند. مرکز این گروه که به صورت مضحکی زیبا است و از موقعیت خوبی برخوردار است، مرکز ماناگوا به پای خیابان کانستیتیوشن نمیرسد. کاراکاس هم همینطور...
حال چندسال است که همایشهای OAS، مکانی عالی را برای ورزش مورد علاقه مردم آمریکای لاتین بعد از فوتبال، که همان کتککاری یانکیها است، به وجود آورده است. جورج بوش هدف پرنان و آبی را انتخاب کرد. او دقیقا به همان چیزی که بهخاطرش آمریکایلاتین را یک آمریکای سلطهجو میدانند، مباهات میکرد. اما به نظر میرسد که بسیاری از روسای دولتهای OAS، متوجه نشدهاند که بوش دیگر رییسجمهور آمریکا نیست و به طور غیرارادی دست به اسلحه خود بردهاند و به باراک بیچاره شلیک میکنند.مثل همیشه مساله کوبا (یا به طور دقیقتر غیاب آن در اجلاس) بر حرافیها و زبانبازیهای آمریکای لاتین غلبه پیدا کرده است. (کوبا از اعضای OAS میباشد. اما دولت فعلی آن،در نتیجه قطعنامهای که در سال ۱۹۶۲ به تصویب این سازمان رسیده، از شرکت در اجلاس OAS منع شده است.) رهبران این کشورها یکی پس از دیگری آمریکا را به خاطر شرایط و روابط فعلی به باد انتقاد گرفتند. دانیل اورتگای عمیقا دموکرات، ناراحتی خود را از این امر اعلام کرد که کاسترو آن قدر در سخنرانیها حضور نداشته است که دلتنگ وی شده است. وقتی یک تبهکار سابقا ساندانیستا که بر یکی از فاسدترین دولتهای نیمکره غربی حکومت میکند، درباره عدالت برای اوباما سخنرانی میکند، می توانیم بفهمیم که در سرزمین لالا یا لی لی پوت (La-La Land) قرار داریم، در اینجا نباید به دنبال هیچ منطقی گشت. تنها به گالیور فکر کنید که متوجه «مخلوقی شبیه انسان که قدش به شش اینچ هم نمیرسد» شد. همچنین به اورتگای لیلیپوت فکر کنید که با ایستادن بر بالای یک بیهوت (هیولا) قدش را زیاد میکند.
ارسال نظر