گفتوگو با امیر دلاوری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون:
۹۹درصد مردم به بازیگری علاقهمند هستند
امیر دلاوری از جمله بازیگران جوان تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان است که فعالیت هنری خود را در زمینه هنر نمایش از دوران نوجوانی و با حضور در عرصه تئاتر آغاز کرده است.
پیمان شیخی
امیر دلاوری از جمله بازیگران جوان تئاتر، سینما و تلویزیون کشورمان است که فعالیت هنری خود را در زمینه هنر نمایش از دوران نوجوانی و با حضور در عرصه تئاتر آغاز کرده است. این بازیگر جوان و پرانرژی، هنرمندی است که برای تمامی علاقمندان و تماشاگران تئاتر، نامآشنا است و برای عموم مردم یادآور مجموعههای تلویزیونی پرمخاطب است.
دلاوری که دو سال قبل با حضور در مجموعه تلویزیون «ما چند نفر» به کارگردانی بهرام عظیمپور به خانههای مردم راه پیدا کرد، با وجود ایفای نقش شخصیتی منفی، توانست جایگاه مناسبی را در اذهان عموم تماشاگران تلویزیونی پیدا کند. او پس از پایان این مجموعه تلویزیونی در چندین اثر تلویزیونی، سینمایی و تئاتری حضور پیدا کرد که از آن میان میتوان به مجموعههای تلویزیونی «کارآگاه علوی»،
«کاشی چهل»، «مختار»، فیلم سینمایی «مخمصه» و نمایش «نسوان خانه بیداری» اشاره کرد.
با امیر دلاوری پیرامون فعالیتهای هنری اخیر او گپی دوستانه داشتیم و سرآغاز سخن را بر مبنای حضورش در مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» که به زودی از شبکه یک سیما پخش میشود قرار دادیم که میخوانید.
لطفا قدری از مجموعه تلویزیونی
«کارآگاه علوی» و نقشی که در این مجموعه تلویزیونی ایفا میکنید بگویید؟
مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» ادامه مجموعه تلویزیونی با همین عنوان است که چندین سال قبل از طریق شبکه یک سیما پخش شد و احمد نجفی ایفاگر نقش کارآگاه این مجموعه است.
شما در این مجموعه تلویزیونی چه نقشی را بازی میکنید؟
من در نقش فرامرز لیستر بازی میکنم.
ظاهرا از درباریان دوره پهلوی محسوب میشده؟
بله. فرامرز لیستر پسر باجناق رضاشاه بود و فرزند سیداحمد لیستر بوده که از افراد متمول زمان رضاشاه محسوب میشده است.
این مجموعه تلویزیونی به صورت اپیزودیک ساخته شده و اپیزودی که من در آن بازی میکنم تنها اپیزودی است که حدودا از سه یا چهار قسمت تشکیل شده است و مابقی اپیزودها در یک قسمت در نظر گرفته شدهاند.
چگونه به این مجموعه تلویزیونی راه پیدا کردید و این نقش را پذیرفتید؟
آقای هدایت از ابتدا نقش فرامرز لیستر را برای من در نظر گرفته بود؛ چراکه ظاهرا مجموعه تلویزیونی «ما چند نفر» را دیده بود و بازی مرا نیز در این مجموعه دیده بود.
که اتفاقا بازی خاصی نیز بود؛ چراکه بهرغم اینکه نقش منفی بود بسیار هم مورد اقبال عمومی قرار گرفت.
بله خوشبختانه مورد توجه مردم قرار گرفته بود و عکسالعمل مردم هم گویای موفقیت این مجموعه تلویزیونی بود.
از سوی دیگر حمید یراقچیان، تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» آهنگساز مجموعه تلویزیونی «ما چند نفر» بود که با آقای هدایت دفتری مشترک داشتند.
اولین بار که آقای هدایت را دیدم نیز راجع به مجموعه تلویزیونی «ما چندنفر» و نقشی که در آن داشتم صحبت کردیم و از کلید زدن یک مجموعه تلویزیونی به من خبر داد. در این بین نیز پس از پایان مجموعه تلویزیونی
«ما چند نفر» با حمید یراقچیان نیز در ارتباط بودم و پس از مدتی از تصمیم ساخت مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» خبر داد.
شما جزو بازیگران جوانی محسوب میشوید که در هر اثری که حضور پیدا میکنید با اثر قبلی متفاوت است. آیا امیر دلاوری برنامهریزی خاصی را برای خود در نظر گرفته که در هر اثر با یک چهره جدید او آشنا میشویم یا کاملا اتفاقی است؟
طی سالهای اخیر تصمیم گرفتهام که فقط یک نقش خاصی را بازی نکنم یا با یک چهره شناخته نشوم. البته تا جایی که بشود سعی دارم با این نگاه کار کنم.
اتفاقا پس از موفقیت مجموعه تلویزیونی
«ما چند نفر» تمام نقشهایی که پیشنهاد میشد منفی بودند، ولی هیچ یک را بازی نکردم تا کلیشه نشوم. پس از آن نیز در مجموعه تلویزیونی «بیداری» حضور پیدا کردم.
که اتفاقا شخصیتی متفاوت و مثبت بود.
بله، نقشی که در مجموعه تلویزیونی «بیداری» بازی کردم بسیار متفاوت بود و قطب مخالف شخصیت افراسیاب در مجموعه تلویزیونی «ما چند نفر» محسوب میشد و پس از آن در مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» حضور پیدا کردم.
شما بیش از این نیز با حضور در مجموعه تلویزیونی «پایان نمایش» به کارگردانی بهمن زرینپور تجربه حضور در اثری که حال و هوای حکومت پهلوی را داشته باشد را داشتید، از سوی دیگر آثار نمایشی که طی سالهای اخیر با کارگردان حسین کیانی اجرا کردهاید مربوط به همین موقعیت تاریخی است، آیا حضور در این آثار برای بازی در نقش فرامرز لیستر به شما کمک کرد؟
خیر؛ چرا که شاید بتوانیم بگوییم از نظر زمانی این آثار به یکدیگر نزدیک بودند، ولی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند.
مثلا در نمایش « تیاتر اجباری» که با کارگردانی حسین کیانی اجرا شد ما اواخر دوره قاجار را به نمایش گذاشتیم، ولی در نمایش «تکیه ملت» اوایل دوران پهلوی به نمایش گذاشته شد و داستان نمایشی «بیداری خانه نسوان؟» مربوط به اواخر پهلوی اول بود. در مجموع میخواهم بگویم این درست است که به لحاظ زمانی نزدیک به یکدیگر بودند، اما هر یک فضای خاص خود را داشتند و نوع بازیها نیز تفاوت داشت، بنابراین هیچیک کمک آنچنانی نمیکرد تا در نمایش یا اثر بعدی مورد استفاده قرار گیرد، چرا که زمانها و کاراکترهایی که بازی میکردیم با یکدیگر متفاوت بودند. نقش فرامرز لیستر هم که در مجموعه تلویزیونی کاراگاه علوی بازی میکنم مربوط به حدود دهه ۲۰ میشود و به لحاظ زمانی و شخصیتی با نقشهایی که اشاره کردم متفاوت است.
نام خانوادگی این نقش چقدر عجیب است؟
در اصل نام خانوادگی فرامرز لیستر، میرسپاسی بوده و به دلیل مراوداتی که با انگلیسیها داشته نام لیستر را برای خود انتخاب کرده است.
جالب است بدانید اکنون نیز ساختمانی در ابتدای خیابان ولیعصر از سمت میدان تجریش وجود دارد که موقوفه میرسپاسی است.
میخواهم بدانم برای رسیدن به این نقش تا چه اندازه مطالعه کردید و به تاریخ معاصر پرداختید؟
نمیتوانم بگویم که برای رسیدن به این نقش به مطالعه کتب مختلف پرداختم، ولی از نویسنده و کارگردان مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» اطلاعات زیادی گرفتم و مطالعاتی که درگذشته داشتم نیز به یاریام آمد.
از سوی دیگر عکسهای مربوط به این نقش را نیز دیدم و مجموعه این اطلاعات در رسیدن به نقش فرامرز لیستر به من کمک کرد.
نحوه تعاملات قشری که فرامرز لیستر به آن تعلق داشته قدری با تعاملات امروزی متفاوت بوده، این مساله کار تو را دشوار نکرده؟
اتقاقا لحن گفتار آنها چندان فاصلهای با من و شما در جامعه امروز نداشته و فقط میتوان گفت برخی کلمات و اصطلاحات قدری کتابیتر و ادبیتر به کاربرده میشده یا برخی اصطلاحات که ما اکنون به کار میبریم در آن زمان مورد استفاده قرار نمیگرفته است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه فرامرز لیستر از قشر مرفه جامعه بوده در برخی اوقات که میبایست شیطنتهایی در کلامش بوجود میآمد مجبور بودیم که لحنی دو پهلو برای آن در نظر بگیریم.
قصد دارم قدری از مجموعه تلویزیونی گارآگاه علوی فاصله بگیریم و به مجموعه تلویزیونی دیگری تحت عنوان «کاشی چهل» بپردازم که اخیرا در آن حضور داشتید، قدری در مورد آن بگویید؟
من در یک اپیزود این مجموعه تلویزیونی حضور پیدا کردم و نقش دانشجویی که در کرمان مشغول تحصیل است را بازی کردم.
داستان این مجموعه تلویزیونی، برخلاف مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» مربوط به زمان حال است.
این مجموعه تلویزیونی پس از پایان مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» به شما پیشنهاد شد؟
خیر، پس از پایان نقشم در مجموعه تلویزیونی «کارآگاه علوی» در مجموعه تلویزیونی «پاتوق» و تله فیلم «آنجا که زاده شدم» بازی کردم. در این بین نیز با بازی در نمایش
«MADE IN IRAN» به کارگردانی پانته آبهرام به پراگ سفر کردم و پس از بازگشت با بازی در نمایش «ماچیسمو» به کارگردانی محمد یعقوبی روی صحنه رفتم و پس از آن در مجموعه تلویزیونی «کاشی چهل» بازی کردم و سپس نمایش «بیداری خانه نسوان» را اجرا کردم.
نکته جالب اینجا است که هیچ یک از این نقشها به یکدیگر ربطی ندارد. بسیاری از بازیگران نیز اعتقاد دارند که تا مدتی نقشی که بازی میکنند همراهشان است. شما چگونه با این مساله کنار میآیید؟
این حرف درستی است که کاراکتری که یک بازیگر بازی میکند تا مدتی به همراهش است، اما به مسائلی همچون مدت طولانی یک کار ربط دارد، بنابراین کارهایی که من انجام دادم از مدت بسیار طولانی برخوردار نبود که من برای جدا شدن از نقشم با مشکل مواجه بشوم.
چرا به خودتان استراحت نمیدهید تا مدتی از حضور در یک نقش بگذرد و پس از خروج کامل شخصیتی که بازی کردهاید از ذهنتان، در نقشی دیگر بازی کنید؟
در وهله اول اینکه من جوان هستم و باید ایفای نقش در شخصیتهای مختلف را تجربه کنم. دوم اینکه مخارج زندگی سنگین است و میباید آن ا تامین کرد.
درست است که تئاتر را رها نکردهام و در هر سال دو یا سه اجرای صحنهای را در کارنامه کاریام دارم، ولی دستمزد آن مدتها پس از پایان اجرا پرداخت میشود و به تعبیری پول تئاتر دیدنی نیست بدین معنی که زمانی دستمزد آن پرداخت میشود که به سرعت خرج میشود و نمیتوان آن را پسانداز کرد.
از سوی دیگر حضور پیاپی در آثار نمایشی، تلویزیونی و سینمایی خسته کننده نیست و برعکس اوقات بیکاری خسته کنندهتر است.
شما در امر نوازندگی و خوانندگی نیز فعالیت دارید، اما فعالیت بازیگریتان پررنگتر است، علت چیست؟
من به صورت حرفهای در امر موسیقی فعالیت ندارم و بازیگری را از دوران کودکی دوست داشتم. البته فکر میکنم ۹۸ تا ۹۹درصد انسانها به بازیگری علاقمندند. من نیز از این قائده مستثنا نبودم و سال ۱۳۶۵ برای اولین بار برای تماشای نمایشی که کریم دلاوری پسر عموی از دست رفتهام در آن بازی داشت به تئاتر شهر آمدم و به تئاتر علاقه زیادی پیدا کردم.
به طور کلی فاصله زیادی بین فعالیت موسیقی و تئاتر من به وجود نیامد و پس از این که اولین سازم را خریدم و مشغول یادگیری شدم، سه سال بعد به تئاتر شهر آمدم و به فعالیت تئاتری پرداختم که مربوط به اواخر سال ۱۳۷۳ و اوایل ۱۳۷۴ میشود. در آن سال در تمرینات نمایش «خار و عشق» کار مهدی شجاعی حضور پیدا کردم و سپس در نمایش «العشق بالقوه العشق» کار محسن حاج یوسفی بازی کردم که البته به جشنواره تئاتر فجر راه پیدا نکرد و ناکام ماند.
به هر حال از همان زمان به موسیقی به شکل حرفهای نگاه نمیکردم و بیشتر به تئاتر توجه داشتم.
بسیاری از خوانندگان را دیدهایم که به سراغ بازیگری رفتهاند و چندی است که این معادله برعکس شده، با توجه به این که زمینه موسیقی را دارید، تصمیم به چنین کاری را دارید؟
خیر، گو این که پیشنهاد خوانندگی نیز داشتهام، اما نپذیرفتم. چندی قبل هم خوانندگی تیتراژ مجموعه تلویزیونی پاتوق پیشنهاد شد.
به خاطر دارم که در تیتراژ مجموعه تلویزیونی «ما چند نفر» هم به عنوان خواننده حضور داشتید.
بله در آن تیتراژ من، مهدی پاکدل، سام درخشانی و برزو ارجمند خواندیم. ولی چندان جدی نبود. من فکر میکنم آدمها وقتی جایگاهی در شغل یا هنری پیدا میکنند نشان دهنده این است که این بهترین کاری بوده که در توانش قرار داشته و انجام دادهاند. بنابراین اعتقاد دارم که باید فوتبالیست فوتبال بازی کند، بازیگر بازی کند و خواننده بخواند، گو اینکه لازمه بازیگری این است که از تمامی این رشتهها آگاهی داشته باشد تا بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند.
شاید پیش بیاید که بخوانم، ولی میدانم که قطعا حرفهای نخواهد بود؛ چرا که من موسیقی سنتی کار کردهام و تا زمانی که اساتیدی چون شجریان، ناظری، گروه کامکارها، اصفهانی و ... وجود دارند جایی برای من وجود ندارد.
ارسال نظر