دیدگاه
گرافیک علیه ترافیک
هنرهای تجسمیبا اختصاص بودجه مناسب قادر به آشنایی مردم به خطرات معضلات شهری از جمله ترافیک و آلودگی صوتی هستند. قابلیتهای هنر برای آشنایی مردم با معضلات شهری تنها به پوستر محدود نیست. هنرمندان هنرهای مفهومینیز میتوانند با ویدیوآرت، لند آرت، بادی آرت و... مردم را با مشکل ترافیک آشنا کنند. مثلا ویدیوهای تبلیغاتی با پخش صحنههای خشن و اشاره به خطر معضلات شهری قادر به این کار هستند، برپایی نمایشگاههای پوستر، بینالها و جشنوارهها از دیگر راههای ارتباط با مردم در رابطه با بحث ترافیک است. با این حال تاثیر بسیاری از این رویدادهای هنری در حد یک فیلم یا سریال تلویزیونی نیست. زیرا مخاطب دنبال تصاویر متحرک است و برای تماشای اثری به نور، افکت، موسیقی و گفتار متن نیاز دارد و تصاویر تخت و هوشمندپسند را چندان باب طبع خود نمیبیند. شاید هنرهای تجسمی میتوانست از ترافیک و بحثهای شهری بهرهبرداری جدی کند، اما متاسفانه من کارهای اینچنین را به یاد نمیآورم. البته اگر کار جدی در این حوزه انجام میشد، در خاطره همه میماند. شاید تقاضا برای کار در این زمینه وجود نداشته است.
شاید بتوان با هشدارها، تذکرات تصویری و فضاهای بصری، بخشی از مشکلات ترافیکی را حل کرد، اما صد درصد کارساز نیست. زیرا گاهی در یک خیابان شش متری اجازه ساختن برج داده میشود، جمعیت ساکن در چنین جایی وسیله نقلیه و ماشین میخواهند و هر کدام هم ماشین خود را وارد میکنند. بنابراین مشکلات ترافیک تهران تنها با گرافیک حل نمیشود.
* حسین خسروجردی
ارسال نظر