یادداشت
انباشت سرمایهای برای نفت و گاز (تولید ثروت نه توزیع سرمایه)
آغاز فروش اوراق مشارکت پارس جنوبی فرصت مناسبی است که سرمایهگذاری در بخش انرژی را بازبینی کنیم. اکنون که عصر جهاد اقتصادی فرا رسیده است، وظیفه ما رها کردن شیوههای عادی یکصد سال گذشته یا حداقل از ملی شدن نفت به این سو و روی آوردن به شیوههای تصمیمسازیهای جدی و بزرگ در این مهمترین بخش اقتصاد کشور است. باید تصمیمی جهادی گرفت که رهنمون ما برای یکصد سال آینده باشد.
دکتر علی شمس اردکانی *
آغاز فروش اوراق مشارکت پارس جنوبی فرصت مناسبی است که سرمایهگذاری در بخش انرژی را بازبینی کنیم. اکنون که عصر جهاد اقتصادی فرا رسیده است، وظیفه ما رها کردن شیوههای عادی یکصد سال گذشته یا حداقل از ملی شدن نفت به این سو و روی آوردن به شیوههای تصمیمسازیهای جدی و بزرگ در این مهمترین بخش اقتصاد کشور است. باید تصمیمی جهادی گرفت که رهنمون ما برای یکصد سال آینده باشد. چرا نقدینگی سرگردان با حجم عظیم، اقتصاد کشور را دو ماه است آماج التهاب کرده است؟ جواب در این است که نقدینگی را معاملهگران ارز و سکه به وجود نیاوردهاند، بلکه به این دلیل چنین اتفاقی افتاده که ساز و کارهای دولتی و بانکی از سویی نقدینگی در جامعه تزریق میکنند و از سوی دیگر نمیگذارند نقدینگیها به اندازه کافی جذب سرمایهگذاری و اشتغالزایی شود.
پیش از این و بارها از ابتدای پیروزی انقلاب لزوم عدم غفلت از انباشت سرمایه در بخش انرژی کشور را نوشته و گفتهام. البته در طول این مدت، اصحاب اقتصاد تخیلی و سوسیالیسم ناپخته وطنی اجازه ندادهاند حتی سرمایه نقد شده از تولید نفت و گاز به اندازه کافی برای خود نفت و گاز و صنایع پیرامونی آن سرمایهگذاری شوند، تا چه رسد به نیازهای سرمایهگذاری عمومی کشور. آخرین آوردگاه ما با این اصحاب، در این زمینه به هنگام تدوین برنامه پنجم توسعه بود. به نظر اینجانب، در طول این برنامه، در سهم نفت و گاز حداقل یکصد و پنجاه میلیارد دلار جفا شده و به همین میزان در حق دیگر صنایع انرژی مثل پتروشیمی، برق و خطوط انتقال و سازندگان تجهیزات انرژی جفای کاستی سرمایه میرود. در این مورد توجه ویژه مجلس محترم را برای بازگرداندن نیازهای سرمایهای بخش انرژی، حداقل از پول خود انرژی (که به غلط به جای «سرمایه» درآمد نفت خوانده میشود) جلب مینمایم. جمع این دو کاستی ۳۰۰=۱۵۰+۱۵۰ میلیارد دلار است که ما باید حتما سیصد میلیارد دلار، در طول برنامه پنجم، به انباشت سرمایه در این بخشها بیفزاییم. دویست میلیارد دلار این نیاز را میتوان به آسانی از محل تعدیل بهای فروش داخلی انرژی فراهم کرد.
اکنون وزیر محترم نفت به درستی دریافته است که حتی اگر بخش انرژی آماج تحریم دشمن هم نبود، سرمایههای جدیدی باید از داخل برای بخش انرژی تجهیز میشد؛ بنابراین به نظر اینجانب به عنوان یک وظیفه ملی بر همه متفکران و فعالان اقتصادی کشور است که به این رویکرد کمک کنند؛ چون فقط و فقط با اقتصادی فکر کردن در بخش انرژی است که وصول به اهداف سند چشمانداز ۱۴۰۴ را امکانپذیر میکند، گفتهاند جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید، سود است. بزرگترین ضرر در اقتصاد ملی پراکنش پول متمرکز (سرمایه) حاصل از نفت و گاز است (چه فروش خارجی و چه فروش داخلی). وقتی این درآمدهای متمرکز و پول پرقدرت را در توفان نقدینگی به باد هوای مصرف میدهیم و آن را در چرخه توزیع نقدی و کالای مصرفی (متاسفانه نوعا کالای وارداتی) میگذاریم، خاصیت سرمایهای آن را از بین میبریم.
در چارچوب جهاد اقتصادی معتقدیم نخستین تصحیحها باید در زمینههای زیر انجام شود:
۱- عدم مصرف نقدینگیهای حاصل از فروش نفت و گاز در مصارف بودجه و توزیعی (جز در موارد نادر مانند یاری نیازمندان و در راس آنها کمک به آموزش بهخصوص به هزینههای دانشجویان، زنان و کودکان بیسرپرست، دارو، درمان و سالمندان تهیدست)؛
۲- توقف توزیع نقدینگی به طور سرانه به جز در موارد استثنای ذکر شده در بند بالا.
*ریاست کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی
و صنایع و معادن ایران
*ریاست هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان خدمات فنی، مهندسی و صنایع انرژی ایران
ارسال نظر