با رام کردن سیستم پولی افسار گسیخته جهان

مترجم: پیمان شمسیان

منبع: فارن پالیسی

برخلاف وجود زمینه‌های حیرت‌انگیز رشد مالی و پولی از سال ۲۰۰۸، نرخ رشد سالانه اقتصاد جهانی تنها ۱/۲ درصد بوده است. بدهی‌های خصوصی و عمومی در سرتاسر جهان به سرعت تا ۳۰۰ درصد GDP افزایش پیدا کرده است و با توجه به بحران موجود در سیستم مالی حوزه یورو، انتظار می‌رود که این وضعیت وخیم‌تر نیز بشود. جهان در معرض یک فروپاشی عظیم در سیستم ارزش قیمت‌ها قرار دارد.

متاسفانه به نظر می‌رسد که هیچ داروی جادویی - مانند سیستم اعتبار مالیاتی هوشمندانه‌ یا یک نوآوری در مخارج دولت - برای نجات جهان از این بحران وجود ندارد. دولت‌ها و بانک‌های مرکزی ممکن است ما را از وارد شدن به دوران رکود دور نگه دارند، اما بازگشت به دوران عادی اقتصادی بسیار سخت خواهد بود.

در این شرایط بحرانی، نگرانی اصلی نزد دولتمردان این است که با خشم عمومی ناشی از کاهش درآمد و افزایش بیکاری مواجه شوند. در این صورت جهان شاهد جنگی تمام عیار در سیستم پولی و تجارت خواهد بود. وقوع یک جنگ پولی خیلی دور از واقعیت نیست. بسیاری از جهانیان زمانی که جهان تولیدی بیش از نیازش دارد وابسته به صادرات هستند. در این صورت اقبال نسبت به کاهش رسمی ارزش پول که باعث ارزان‌تر شدن صادرات می‌شود، روز به روز بیشتر می‌شود.

چین کشوری است که ارزش پول خود را کنترل می‌کند. بسیاری از کشورهای جهان با سیستم ارز خارجی بازی می‌کنند. هر روز کشور‌ها بیش از گذشته قانون‌های جدید خود ساخته‌ای را در این زمینه وضع می‌کنند. این خود مختاری در دوران گذشته که رشد جهانی بسیار خوب بود و اقتصاد آمریکا و دلار بر جهان فرمانروایی می‌کردند، قابل قبول بود. با ضعیف شدن تسلط آمریکایی‌ها، سیستم پولی کنونی جهان به سیستمی خطرناک و مرکانتیلیستی تبدیل شده است که می‌تواند باعث ایجاد واکنش‌های بالقوه تخریبی و همچنین شکل‌گیری سوء‌تفاهم و رنجش در سطح جهانی شود.

به نظر می‌رسد هر کشوری دوست دارد که ارزش پولش را پایین نگه دارد. برای مثال، در سال ۲۰۱۱ زمانی که بحران بدهی‌های حوزه یورو شروع شده بود، ارزش فرانک سوئیس افزایش پیدا کرد. سرمایه‌گذارانی که از بحران‌های به وجود آمده احساس ناامنی و ترس می‌کردند، واحد پول سوئیس برایشان یک واحد پول امن به شمار می‌آمد. بالا رفتن روز افزون ارزش فرانک برای صادرات سوئیس خطر بزرگی محسوب می‌شد، بنابراین سوئیس تصمیم گرفت که ارزش پولش را در برابر ارزش یورو ثابت نگه دارد - درست مانند چین که ارزش یوآن را در برابر دلار ثابت نگه می‌دارد تا تجارتش لطمه نبیند.

یا مورد ژاپن را در نظر بگیرید که به خوبی از طریق دخالت بانک مرکزی و استفاده از ذخیره‌های ارزی، ارزش ین را پایین نگه می‌دارد. اخیرا دولتمردان ژاپن در تلاش هستند که سرعت خرید ین توسط بودجه مستقیم دولت چین را در یک سرعت ثابت متوقف کنند. اقتصاددان ژاپنی، تاداشی ناکامائی، می‌گوید چینی‌ها که رقابت شدیدی در صادرات کالاهای سرمایه‌ای (مانند سیستم‌های ریلی سرعت بالا) با ژاپن دارند، بسیار تلاش می‌کنند که رشد ارزش ین را کنترل کنند و در نتیجه ژاپن را از لحاظ صادرات کالا تضعیف کنند.

در همین حال، سیاستمداران اروپایی به سختی تلاش می‌کنند که اتحادیه اروپا را از فروپاشی نجات دهند. به دلیل اینکه همچنان نتیجه کار نامشخص است، حوزه یورو در سال ۲۰۱۲ نیز با رکود دست و پنجه نرم خواهد کرد، اما شما هیچ‌گاه ارزش نسبی واحد پول اروپا را نخواهید فهمید. چرا یورو به طور مشخص ضعیف نشده است؟ یک دلیل این است که بحران‌های اخیر در اروپا باعث شده است که مقدار زیادی از سرمایه‌های موجود کشورهای اروپایی در خارج از این قاره به داخل اروپا بازگردانده شود، اما دلیل مهم دیگر، چین است. حوزه یورو یکی از بزرگ‌ترین بازارهای صادرات چین است و با پایین آمدن ارزش یورو، صادرات چین نیز پایین می‌آید؛ بنابراین چینی‌ها بدهی‌های کشورهایی مانند یونان، پرتغال و اسپانیا را می‌خرند و باعث می‌شوند که ارزش یورو همچنان حفظ شود و پایین نیاید. سیستم کنونی ارز در جهان بسیار متلاطم است. در آوریل گذشته، صندوق بین‌المللی پول، دست به ایجاد تغییر در خط مشی کلی خودش که سال‌ها رعایت می‌کرد، زد. سیستم جدید کنترل سرمایه به گونه‌ای طراحی شده است که در مواردی برای رشد اقتصاد مثمر ثمر واقع می‌شود (در این سیستم به دولت‌ها و نه بازار‌ها، اجازه داده می‌شود که نرخ مبادلات را تعیین کنند). کمی پس از این تصمیم، آلمان اعلام کرد که می‌خواهد‌‌ همان سیستم قدیمی خودش را در کنترل سرمایه حفظ کند. این کار آلمان باعث می‌شود در زمانی که حوزه یورو از هم بپاشد، کشورهای ضعیف‌تر برای کاهش ارزش واحد پولی خود با مشکلات بیشتری مواجه شوند. اگر آلمان از حوزه یورو خارج شود، مدتی طول خواهد کشید تا این اطمینان در بازار پول به وجود بیاید که صنعت صادرات با مشکل جدی مواجه نخواهد شد.

می‌توان اینطور جمع‌بندی کرد که در شرایط کنونی همه می‌خواهند با سیستم پول در جهان بازی کنند. نتیجه چه خواهد بود؟ عدم اطمینانی خطرناک در بازارهای مالی. یک سیستم منطقی‌تر که شامل توافقاتی شفاف در دخالت واحد پول و همچنین تغییرات ساختاری مشتمل بر کنترل سرمایه، برای جهان به منظور رسیدن به وضعیتی قابل اطمینان - و جلوگیری از بحرانی دیگر -- ضروری است. تجارت جهانی زمانی به خوبی کار خواهد کرد و فضای اطمینان بخشی ایجاد خواهد نمود که قانون‌های ثابت و مورد توافق در آن اجرا شوند. اکنون زمان آن است که این اتفاق بیفتد.