خداحافظی پساز ۱۱ روز
دو روایت از پیادهشدن زودهنگام ظریف از قطار دولت چهاردهم
نیلوفر منصوریان: کارشناسان و چهرههای سیاسی انتصاب ظریف در دولت را با توجه به سابقه او به عنوان یک دیپلمات برجسته به نفع پیشبرد اهداف دولت در عرصه سیاست خارجی میدانستند و از همینرو حکم پزشکیان برای ظریف، با استقبال چهرههای سیاسی حامی دولت و حتی بخشی از جریان اصولگرا روبهرو شده بود. این انتصاب البته مخالفانی هم داشت. آنها که حضور ظریف در جریان رقابتهای انتخاباتی به نفع پزشکیان را از ابتدا نقد میکردند و بازگشت مجدد وزیرخارجه سابق به پاستور را تاب نمیآوردند. آنها در تمام این روزها تلاش کردند تا به نوعی مانع همراهی ظریف با پزشکیان شوند، تا آنجا که او به پاشنهآشیل دولت کامل نشده پزشکیان تبدیل شد.
در این میان نقش او به عنوان رئیس شورای راهبری انتخاب وزرا نیز با نقدهای تند ازسوی مخالفانش همراه بود. این مخالفان صرفا وابسته به جریان رقیب نبودند. او حتی در میان برخی از همراهان رئیس دولت چهاردهم چندان محبوب نبود. شاید دلیل این عدم محبوبیت، راه و روش جدید او برای انتخاب اعضای کابینه تحت عنوان شورای راهبری بود. آزمونی تجربه نشده در کشور که البته در نخستین امتحان نتوانست به دلایل بسیار، نمره بالا کسب کند و به همه اهدافش برای انتخاب کابینهای تمام و کمال برسد. همه اینها در نهایت راه را برای ادامه کار ظریف در دولت سخت کرد و او را برای بازگشت به دانشگاه مصمم کرد.
دو روایت از یک استعفای جنجالی
اما پیاده شدن زودهنگام ظریف از قطار دولت چهاردهم، دو روایت دارد. نخست اختلافات پشتپرده در مورد انتخاب وزرا در شورای راهبری و دیگری فشارها به مسعود پزشکیان برای کنار گذاشتن ظریف از دولت. راویان هر دو داستان به فکتهای خود استناد میکنند. وزیر اسبق امور خارجه روز 22تیرماه، با حکم مسعود پزشکیان به عنوان رئیس شورای راهبری دوره انتقال دولت چهاردهم منصوب شد. در ادامه راه 30تیرماه، ظریف ۳۱ عضو این شورای مشورتی را معرفی کرد و طی مدت فعالیت این شورا تلاش کرد در شبکههای اجتماعی گزارشی از روند کار شورای مذکور به صورت مرتب به دنبالکنندگانش ارائه کند.
با این حال مرور زمان نشان داد کار شورای راهبری سختتر از آن چیزی است که در ابتدا تصور میشد. اینجا بود که در واقع روایت اول از دلیل استعفای ظریف از دولت شکل گرفت. براساس آنچه راویان خداحافظی ظریف از دولت به دلیل اختلافها برسر انتخاب وزرا در شورای راهبری بیان میکنند، اگرچه شورای راهبری تلاش میکرد روند انتخاب اعضای کابینه را برای رئیسجمهور هموار کند، اما این روند به دلیل آنچه که از آن به عنوان سهمخواهیها یا آن چیزی که از آن به عنوان تلاش مجاهدان شنبه برای ورود به کابینه یا دولت یاد میشود، به رویهای سخت تبدیل شد. تا آنجا که حتی رئیسجمهور 31تیرماه با حضور در مجلس، ضمن تشریح روند شورای راهبری برای انتخاب وزرا، برسخت بودن انتخاب وزرا تاکید کرد.
کار انتخاب وزرای پیشنهادی هرچه به روزهای آخر معرفی به رئیسجمهور و در نهایت ارائه لیست به مجلس نزدیک میشد دشوارتر میشد. روزها و شب آخر نیز به گفته راویان ماجرا، انتخاب برخی وزرا و تصمیمگیری نهایی از سوی پزشکیان کار را سختتر از پیش کرد. آنطور که برخی سیاسیون روایت کردهاند، ظریف(شنبه شب) برای برخی گزینههای پیشنهادی جنگید و توفیقی نیافت و در نهایت از کابینه خداحافظی کرد تا مسوولیت انتخابهایی که به او و کمیتهها ارتباطی نداشت بر دوشش نباشد. از این دست روایتها در مورد بالا گرفتن اختلافها برسر انتخاب وزرا در دولت، میان ظریف و برخی اعضای دیگر زیاد است. شاید به همین دلیل بود که ظریف همواره در برخی گزارشهایش در مورد روند فعالیتهای شورای راهبری بر این نکته که «انتخاب وزیران حق رئیسجمهور است و شورای راهبری بازوی مشورتی است» تاکید میکرد.
در نهایت هم خروجی لیست وزرای پیشنهادی به دولت نه مقبول حامیان افتاد و نه موردپسند برخی از رقبای انتخاباتی. موضوعی که به عقیده برخی موجب خروج زودهنگام ظریف از دولت به سبب دلخوریهایش شد. راویان روایت اول در این خصوص، به نامه یکشنبه شب ظریف در حساب کاربریاش در شبکه اجتماعی ایکس استناد میکنند که او در آن گزارشی از روند انتخاب وزرا ارائه کرده بود و در نهایت با اشاره به کاستیهای تجربه اول و عدم رضایتش از نتیجه کار خود خداحافظی کرده و از بازگشتش به دانشگاه خبر داده بود. ظریف در این گزارش همچنین تصریح کرده بود که «از 19وزیری که امروز(روز یکشنبه) معرفی شدند، سه نفر نامزد نخست، ۶ نفر نامزد دوم یا سوم و یک نفر نامزد پنجم کمیتهها یا شورای راهبری بودند.»
اما استعفای ظریف از دولت روایت دومی هم دارد. براساس این روایت حضور ظریف در کنار پزشکیان از همان روزهایی که رقابت انتخاباتی درجریان بود مورد خشم جناح رقیب بود. این خشم پس از انتخاب ظریف به عنوان رئیس شورای راهبری انتخاب وزرای دولت و حضور او در صداوسیما بیشتر هم شد. در ادامه اعطای پست رسمی به او در دولت چهاردهم، ضربه نهایی را زد و فشارها را به رئیسجمهور و ظریف بیشتر کرد. ازهمینرو ظریف برای آنکه فشار بیشتری به دولت وارد نشود پس از انتخاب نهایی وزرا تن به استعفا داد.
دراین بین پیامهایی که برخی مخالفان سرسخت و قدیمی ظریف طی دو روز گذشته در شبکههای اجتماعی منتشر کردند و درآنها به اینکه ظریف مشمول ماده 2 قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس میشود، بنابرگفته برخی موجب شد تا ظریف برای رفتن از دولت ترغیب شود تا پزشکیان به واسطه حضور او در دولت بیش از این مورد هجمه مخالفان قرار نگیرد.
براساس ماده ۲ قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس، مصوب سال 1401 در مجلس شورای اسلامی که همان سال ازسوی شهیدابراهیم رئیسی برای اجرا به قوهقضائیه، وزارت اطلاعات، سازمان اداری و استخدامی کشور و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ابلاغ شد و آییننامه اجراییاش نیز 19اردیبهشت سال جاری از سوی محمد مخبر معاون اول رئیسجمهور وقت، به دستگاههای مربوطه ابلاغ شد، انتصاب اشخاص در مشاغل و پستهای حساس دربندها و سه تبصره ممنوع است که بند الف آن «کسانی که خود، فرزندان یا همسر ایشان تابعیت مضاعف دارند» را در برمیگیرد.
مخالفان حضور ظریف در دولت طی چند روز گذشته به همین بند مسوولان دارای فرزندی با تابعیتی دوگانه، استناد کردهاند و انتصاب وزیر خارجه سابق در دولت را ازهمان ابتدا در مغایرت با این بند اعلام کردهاند. راویانی که معتقدند ظریف به این دلیل ترجیح داده دولت را ترک کند نیز به نامه اول او که در بخشهایی از آن تلویحا به این موضوع پرداخته، اشاره میکنند. رئیس سابق شورای راهبری در بخشی از نامه یکشنبه شب خود نوشته بود: «در پیشگاه مردم بزرگ ایران برای ناتوانی خود در پیگیری امور در دالانهای سیاست داخلی پوزش میخواهم. برخی بنده را زودرنج دانستهاند. گمان میکنم در 12سال گذشته در برابر هجمههای بیسابقه، بیش از بسیاری از مدعیان، صبر و مقاومت نشان داده باشم، ولی نسبت به نگرش و نگرانی مردم حساسیت فراوان دارم.»
او همچنین در نامه دوم خود که روز گذشته در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد، نوشت: «برخی مردودین از جانب مردم، با تفسیر عجیبی از قانون مصوب ۱۴۰۱، اشتغال بنده در مشاغل حساس را به بهانهای برای فشار بر دولت چهاردهم تبدیل کرده بودند. بنده نیز برای جلوگیری از هرگونه شائبه یا بهانه برای کارشکنی در کار دولت دکتر پزشکیان عزیز، هفته گذشته طی نامهای از معاونت راهبردی رئیسجمهور انصراف داده بودم.» او در ادامه این نامه تصریح کرد: «با توجه به برخی فضاسازیها لازم است یادآوری کنم که با وجود تولد فرزندانم حدود ۴۰ سال قبل و در دوران تحصیل(و نه ماموریت) در آمریکا و قوانین خاکمحور آمریکا برای تابعیت قهری، به لطف خدا بنده، همسر و فرزندانم ساکن ایران عزیز هستیم و یک متر مسکن در خارج از ایران در تملک یا حتی اجاره خود نداریم. خودم هم تحت دو تحریم آمریکا (ذیل تحریم رهبری) و یک تحریم کانادا قرار دارم و خود و همسرم حتی امکان سفر توریستی به ایالات متحده، کانادا و برخی کشورهای دیگر را نداریم.»
ظریف در بخش دیگری از این مطلب با بیان اینکه هیچ نهاد نظارتی مخالفتی با معاونت او اعلام نکرده است و پزشکیان با شجاعت و صراحت اصرار بر ادامه کار او داشته، تصریح کرد: «این بهانه برای دیگران که فرزندانشان تابعیت مضاعف اکتسابی(و نه قهری) همراه با اقامت در خارج از کشور دارند، بیش از بنده قابل بهرهبرداری است.»
اما خداحافظی ظریف از دولت تنها یازده روز پس از انتصاب، با واکنشهای بسیاری روبهرو شد. آنها که نبودن او در دولت را خسرانی برای دولت چهاردهم عنوان کرده و آن را موجب ناامیدی از آینده توصیف کردند، یا آنهایی که خواستار بازگشت ظریف به دولت و تنها نگذاشتن پزشکیان و جنگیدنش برای مردم شدند.
واکنش چهرههای سیاسی هم قابل توجه بود. از جمله آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات که در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «جناب آقای دکتر محمدجواد ظریف. از اعلام کنارهگیری جنابعالی بسیار متاسف شدم. زحمات بسیاری در انتخابات و همراهی با دکتر پزشکیان و نیز شورای راهبری متقبل شدید و بهطور قطع حضور شما در ادامه نیز مزیتهای بسیار به خصوص برای پیگیری مطالبات مردم دارد. بمانید و ادامه دهید.» محمدعلی ابطحی نیز در این زمینه با انتقاد از زودرنجی ظریف نوشت: «کاش در سیاست داخلی هم مثل سیاست خارجی برای منافع مردم بجنگی.»
اما استعفا یا خداحافظی ظریف از دولت چه به دلیل اختلافات برسر انتخاب وزرا و عدم توجه به تصمیمهای شورای راهبری باشد و چه به دلیل تحمیل استعفا به او، میتواند برای دولت مسعود پزشکیان به معنی از دست دادن یکی از مهرههای کلیدی دولتش در پیشبرد امور باشد. همان دلیلی که احتمالا ساز مخالفت با حضور او را در دولت از همان ابتدا از سوی منتقدانش کوک کرد.