بررسی بایستههای دولت چهاردهم در حوزه همکاری با سازمان شانگهای
فرمول رابطه متوازن با جهان چیست؟
امروز به دنبال شــــهادت سید ابراهیم رئیسی و پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران این پرسش مطرح میشود که دولت چهاردهم در خصوص بحث عضویت ایران در شانگهای با چه چالشهایی مواجه است و چگونه میتواند منافع ایران را بیشینه کند؟ دکتر سیدداود آقایی و دکتر محمدجواد قهرمانی نویسندگان کتاب «نقش و جایگاه سازمان همکاری شانگهای»، در پاسخ به روزنامه «دنیایاقتصاد» به دلایل عدمتامین منافع ایران از عضویت در شانگهای و همچنین چگونگی بهرهمندی از این فرصت پرداختند.
فرصتها و محدودیتها
محمدجواد قهرمانی، پژوهشگر مسائل چین در ابتدا به پیشینه همکاریهای ایران با شانگهای و تلاشها برای عضویت دائم پرداخت و توضیح داد: «جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۰۵ به عضویت ناظر سازمان همکاری شانگهای درآمد اما برای عضویت دائم با موانعی مواجه بود؛ از جمله اینکه سازمان نسبت به پذیرش عضو دائم جدید رویکرد محتاطانهای داشت و دیگر آنکه تحریمهای سازمان ملل علیه کشور یک مانع جدی برای عضویت دائم محسوب میشد. بنابراین به دنبال امضای برجام، در عمل یکی از موانع مهم رفع و به تدریج زمینه برای پذیرش تهران به عنوان عضو دائم فراهم شد.»
وی افزود: «تمایل اولیه تهران به عضویت در این سازمان اساسا از رویکرد نگاه به شرق کشور سرچشمه میگرفت. با توجه به عضویت کشورهای مهم حوزه شرق بهویژه روسیه و چین، این ادراک وجود داشت که عضویت در این سازمان، میتواند ابزاری برای جبران فشارهای غرب در ابعاد مختلف باشد و زمینه را برای خروج از انزوای دیپلماتیک فراهم کند.»
قهرمانی با اشاره به اینکه این پرسش مطرح است که آیا میتوان انتظار داشت با توجه به شرایط کنونی نظام بینالملل، منافع جمهوری اسلامی ایران یا خواستههایی که مدنظر تصمیمگیران کشور است با حضور در این سازمان تامین شود یا خیر؟ تشریح کرد: «در حال حاضر تلاش میشود این سازمان به عنوان محفلی به تصویر کشیده شود که نمایانگر تغییر در ساختار قدرت نظام بینالملل و حرکت به سمت نظامی چندقطبی است. چنین موضوعی در مورد بریکس نیز صادق است. تهران از طریق عضویت و حضور در این سازمان به دنبال رسمیت بخشیدن به چنین تصویری است. همچنین، با توجه به تصمیمات اجماعی در این سازمان، یکی از نتایج عضویت دائم این است که تهران میتواند مانع تصمیمات یا ارائه اعلامیههایی شود که منافع ملی و محوری کشور را نادیده میگیرند. در کنار اینها، برگزاری مانورهای نظامی مشترک میتواند افزایش هماهنگی نظامی و امنیتی با اعضا را برای کشور فراهم کند.»
فقدان وحدت داخل سازمان
به گفته این کارشناس مسائل چین، بهرغم این موضوعات، لازم است در خصوص دستاوردهای احتمالی ناشی از عضویت در این سازمان ملاحظات جدی مدنظر قرار گیرد. از یک طرف، فقدان وحدت و حتی رقابتها در درون سازمان امری است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. به عنوان مثال، با وجود باور رایج مبنی بر همگرایی کامل روسیه و چین، دو کشور رویکردهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند؛ روسیه برخلاف چین عمدتا به دنبال برجسته کردن وجه امنیتی سازمان و در تقابل با غرب است. همچنین با توجه به آنکه این سازمان، بیشتر چینمحور تلقی میشود، موفقیت آن به معنای کمرنگ شدن نهادهای روسیهمحور در آسیای مرکزی خواهد بود. توجه به این واقعیت نیز اهمیت دارد که بسیاری از اعضای این سازمان از تعاملات نسبتا زیادی بهویژه در حوزه اقتصادی با غرب برخوردارند که نشاندهنده اهمیت روابط با غرب برای آنهاست.
قهرمانی همچنین برای بررسی بهتر موضوع به عملکرد گذشته سازمان شانگهای پرداخت و گفت: «فارغ از دستاورد مکانیزم «شانگهای ۵» در حل مسائل مرزی اعضا یا گسترش بعد نهادی سازمان، نمیتوان دستاوردهای زیادی بهویژه در حل مسائل موجود برای آن برشمرد. به عنوان مثال، بهرغم برگزاری مانورهای مشترک، شانگهای نقش زیادی در مبارزه با تروریسم ایفا نکرده است. علاوه بر این سازمان شانگهای از توان ایفای نقش میانجی در حل بحرانهای مهم منطقهای و بینالمللی برخوردار نبوده است.» این کارشناس ادامه داد: «در حوزه همکاریهای اقتصادی، الزاما این همکاریها در قالب و چارچوب این سازمان نبوده و در صورت نبود آن نیز میتوان انتظار وجود این حجم تعاملات اقتصادی میان کشورهای عضو را داشت.
با این حال، در صورتی که سازمان بتواند در آینده به سمت دستیابی به ارز مشترک یا بهکارگیری ارزهای ملی حرکت کند، تحولی سودمند برای تهران خواهد بود اما در این خصوص نیز نباید واقعیات موجود در نظام بینالملل را نادیده گرفت.» قهرمانی در نهایت نتیجهگیری کرد: «با توجه به نکات ذکر شده باید گفت در دولت جدید واقعنگری نسبت به فرصتها و محدودیتهای سازمان همکاری شانگهای بسیار حائز اهمیت است. یک موضوع مهم این است که برخی کشورهایی که در حال حاضر تمایل خود به عضویت در این سازمان را اعلام کردهاند، اگرچه توسعه همکاریها با اعضا و همچنین دستیابی به توان تاثیرگذاری بر تصمیمات این سازمان را دنبال میکنند، در عین حال خواهان استفاده از سازمان شانگهای به عنوان ابزار و کارت چانهزنی در برابر غرب نیز هستند. به این معنا، حتی حضور در نهادهای غیرغربی نیز زمانی میتواند دستاورد حداکثری برای ایران در پی داشته باشد که رویکردی متوازن بر سیاست خارجی کشور غالب باشد.»
افایتیاف، مانع اصلی ایران در شانگهای
داود آقایی، استاد دانشگاه تهران نیز در خصوص اهمیت عضویت ایران در سازمان شانگهای گفت: «در دنیای امروز سازمانهای بینالمللی اعم از منطقهای، فرامنطقهای یا جهانی این حسن را دارند که برای دولتهای عضو از طریق عضویت در این قبیل سازمانها، بسترهایی در راستای ارتقای سطح همکاری فراهم میشود. همچنین در این مسیر دولتها حتیالامکان سعی میکنند برای رفع موانع موجود بر سر راه توسعه همکاریها به توافق برسند.» وی ادامه داد: «سازمان همکاری شانگهای هم یکی از چنین سازمانهایی است که پتانسیلهای خوبی دارد و دولتهای عضو به شرطی که خود را با شرایط موجود تطبیق دهند و امکاناتی را فراهم کنند، میتوانند از مزیتهای عضویت در این سازمان بهره بگیرند.»
آقایی درباره موانع بهرهمندی از عضویت در شانگهای تاکید کرد: «امروز همانگونه که رئیسجمهور منتخب جناب آقای دکتر پزشکیان هم بارها اشاره کردند، سالها کشور ما با موانع و مشکلهای جدی در عرصه همکاریهای اقتصادی و تجاری بینالمللی روبهرو بوده است که دلیل عمده آن، عدمعضویت کشور ما در افایتیاف است. در ادامه به دلیل عدمعضویت، ایران در لیست سیاه قرار دارد و بانکها اجازه همکاری با بانکهای ایرانی را ندارند. بنابراین ما نمیتوانیم در یک بستر مناسب و قانونی با کشورها و سازمانها معامله کنیم که این یک مانع بزرگ است.» به گفته این استاد دانشگاه، با وجودیکه از یک سال پیش ایران به عضویت شانگهای درآمده است، اما متاسفانه تا به امروز نتوانستهایم از مزیتهای عضویت در این سازمان بهره بگیریم و نباید صرفا دلخوش به این باشیم که عضو این سازمان هستیم.
وی تشریح کرد: «زمانی عضویت در این سازمان برای ما مزیت دارد و متضمن منافع ما هست که بتوانیم در چارچوبهای قانونی، روابطمان را با دیگر دولتهای عضو این سازمان شکل دهیم، همکاریهایی داشته باشیم و در مسیر ارتقای سطح همکاریهای تجاری و اقتصادی قدم برداریم. این یک مانع عمده است و ما باید این موضوع را در نظر بگیریم و سعی کنیم افرادی را که در داخل مخالف هستند، اقناع کنیم تا به پذیرش عضویت در افایتیاف رضایت دهند. درواقع ما باید این مانع بزرگ را نه فقط در چارچوب سازمان همکاری شانگهای بلکه در مناسباتمان در همه عرصههای بینالمللی و در رابطه با همه کشورها و سازمانهای بینالمللی رفع کنیم.»
آقایی در ادامه در خصوص مزایای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای گفت: «این سازمان بیشتر در حوزه کشورهای اوراسیا، آسیا، آسیای جنوب شرقی و چین محلی از اعراب دارد. ما میتوانیم از مزیتهای عضویت در این سازمان بهره بگیریم و بسترها میتواند فراهم باشد، اما در صورتی که ما اراده کنیم و بخواهیم از مزیتهای عضویت در این سازمان بهره بگیریم.» وی افزود: «در این سازمان، چین پتانسیلهای خیلی خوبی دارد و روسیه نیز قدرت نظامی قابلتوجهی است، لذا عضویت در این سازمان میتواند مورد پشتیبانی کشورهایی مثل روسیه و چین واقع شود. بعضی دیگر از کشورهای عضو هم تا حدودی از امتیازاتی برخوردار هستند که ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم. بنابراین عضویت در شانگهای، فرصتهایی برای ایران دارد.»
آقایی با بیان این موضوع که ما نباید همه تخممرغهایمان را در یک سبد قرار دهیم، گفت: «ایران نباید صرفا به دلیل عضویت در شانگهای یا بریکس، در قالب تعدادی از کشورهای محدود رابطه خود را تنظیم کند. شرط لازم برای توسعه منافع، پیشرفت کشور و تضمین منافع بهتر و بیشتر، تعامل با همه جهان است؛ لازمه چنین امری این است که ما یک رابطه متوازن را با جهان خارج اعم از شرق یا غرب برقرار کنیم. در چنین شرایطی میتوانیم ادعا کنیم که در مسیر توسعه و پیشرفت قدم برداشتهایم.» این کارشناس با بیان اینکه عضویت در شانگهای تا به امروز، منفعت ملموسی برای کشور نداشته، تاکید کرد: «فقط میتوانیم بگوییم که موانع عضویت رفع شد و توانستیم به عضویت این سازمان درآییم. در این رابطه هم باید توجه داشت که مراحل عضویت در شانگهای از گذشتههای دور در حال طی شدن بود و بسترهای آن به تدریج فراهم و سال گذشته بستر برای عضویت قطعی کشور ما فراهم شد.» وی در نهایت گفت: «پیوستن ایران به این سازمان میتواند زمینههای توسعه همکاری و ارتقای سطح همکاری تجاری و اقتصادی ایران را با دیگر کشورهای عضو سازمان فراهم کند؛ البته همانطور که اشاره کردم مشروط بر اینکه موانعی را که خودمان ایجاد کردهایم، در مرحله اول برداریم و وارد تعامل با دیگر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای شویم.»