اقتصاد کشورها
افغانستان
مقدمه
احمد شاه دورانی کسی بود که قبایل پشتون را متحد کرد و افغانستان را در سال ۱۷۴۷ تاسیس کرد. این کشور به عنوان سپری میان دو امپراتوری بریتانیا و روسیه عمل میکرد تا اینکه در سال ۱۹۱۹ از سلطه معنوی بریتانیا به در آمد و مستقل شد.
منبع: http://globaledge.msu.edu
مقدمه
احمد شاه دورانی کسی بود که قبایل پشتون را متحد کرد و افغانستان را در سال ۱۷۴۷ تاسیس کرد. این کشور به عنوان سپری میان دو امپراتوری بریتانیا و روسیه عمل میکرد تا اینکه در سال ۱۹۱۹ از سلطه معنوی بریتانیا به در آمد و مستقل شد. تجربهای کوتاه از دموکراسی با یک کودتا در سال ۱۹۷۳ و یک ضدکودتای کمونیستی در سال ۱۹۷۸ پایان یافت. شوروی در سال ۱۹۷۹ به خاک این کشور حمله کرد تا از رژیم لرزان کمونیستی حمایت کند و منجر به جنگی طولانی مدت و مخرب شد. ارتش شوروی در سال ۱۹۸۹ تحت فشارهای شورشیان مجاهدین با حمایت نیروهای ضدکمونیست جهانی، عقب رانده شدند. پس از یک سری جنگهای شهری در نهایت کابل در سال ۱۹۹۶ به دست طالبان افتاد. جنبشی سرسخت که از سوی پاکستان حمایت میشد و در سال ۱۹۹۴ برای پایان دادن به جنگهای داخلی کشور و هرج و مرج ظهور کرد. پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ یک ارتش متحد کشورهای شمالی و آمریکایی به بهانه پناه دادن به اسامهبنلادن به طالبان حمله کرد. کنفرانس بن به حمایت سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۱ فرآیندی را برای بازسازی سیاسی تصویب کرد که شامل پذیرش یک قانون اساسی جدید، یک انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۰۴ و یک انتخابات مجلس ملی در سال ۲۰۰۵ بود. در دسامبر سال ۲۰۰۴، حامد کرزای اولین رییسجمهوری منتخب دموکراتیک افغانستان شد و مجلس ملی در دسامبر سال بعد کار خود را آغاز کرد. کرزای در نوامبر ۲۰۰۹ دوباره رای آورده است. بهرغم دستاوردهایی که در جهت ساخت یک دولت مرکزی پایدار به دست آمده است، طغیانهای طالبان و ناپایداری در استانها، خصوصا در جنوب و شرق، چالشهای اصلی دولت افغان است.
اقتصاد
در دهه ۱۹۳۰ افغانستان وارد یک برنامه توسعه معتدل شد. دولت، بانکهایی تاسیس کرد؛ پول کاغذی تولید کرد؛ یک دانشگاه ساخت؛ مدارس ابتدایی، راهنمایی و فنی را توسعه داد؛ و دانشجویان را برای تحصیل به خارج کشور فرستاد. به جهت تاریخی ما با فقر اطلاعات و آمار از اقتصاد افغانستان مواجهیم. تاخت و تاز شوروی در سال ۱۹۷۹ و جنگهای داخلی پس از آن بسیاری از زیرساختهای اندک کشور را تخریب کرد و الگوهای معمول فعالیت اقتصادی را از هم گسست. تولید ناخالص داخلی به مقدار قابل توجهی کاهش یافت چون نیروی کار و سرمایه کاهش یافته بود و در امر تجارت و حمل و نقل خلل وارد شده بود. ادامه کشمکشهای داخلی هم تلاشهای داخلی برای بازسازی و همچنین کمکهای خارجی را با اختلال مواجه کرد. به هر حال اقتصاد افغانستان از سال ۲۰۰۱ و با سقوط طالبان قدمهای تندتری برداشته است هرچند از یک پایه ضعیف آغاز کرده است. رشد تولید خالص داخلی در سال ۲۰۰۷ بالغ بر ۱۲ درصد و در سال ۲۰۰۸، ۴/۳ درصد بوده است. با وجود این افزایشها، بیکاری در حدود ۴۰ درصد باقی مانده است و عواملی چون فساد، امنیت و کمبود نیروی کار ماهر مسیر توسعه و تجارت را با مشکل مواجه کرده است. در ژوئن سال ۲۰۰۶، افغانستان و صندوق بینالمللی پول بر سر دو برنامه کاهش فقر و سهولت رشد برای سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ توافق کردند که بر حمایت از ثبات شاخصهای اقتصاد کلان، افزایش نرخ رشد و کاهش فقر متمرکز بود. افغانستان همچنین زیرساختهای بانکیاش را از طریق بانک مرکزی ملی افغانستان بازسازی کرد.
کشاورزی
تخمین زده شده است که حدود ۸۵ درصد از افغانها برای تامین معاش خود وابسته به کشاورزی و کسب و کارهای مربوط به کشاورزی هستند. کشت خشخاش و تجارت تریاک سهم مهمی از اقتصاد کشاورزی کشور را تشکیل میدهد. به هر حال هم این سهم و هم تعداد کشاورزانی که خشخاش میکارند با افزایش فرصتها و امکانات کشاورزان برای تولید و تجارت محصولات دیگر در حال کاهش است. کشاورزی تجاری قانونی نقشی مهم در افزایش درآمد جمعیت روستایی بازی میکند. مهمترین محصولات غذایی که تولید میشود اینهاست: ذرت، برنج، جو، گندم، سبزیجات، میوهها و آجیل. مهمترین محصولات صنعتی اینهاست: پنبه، تنباکو، رنگ روناس، دانه کرچک و چغندر قند. تولید محصولات کشاورزی تقریبا به طور کامل وابسته به بارش نامنظم برف زمستانی و باران بهاری مانده است؛ روشهای آبیاری نیز به صورت سنتی مانده است و استفاده نسبتا اندکی از ماشینآلات، کودهای شیمیایی و حشرهکشها میشود.
کشاورزان افغان نیازمند کمک مالی برای تامین دانههای باکیفیت، کودهای شیمیایی و ابزارآلات کشاورزی هستند. جامعه بینالملل در حال کمک به بازسازی خدمات بانکی و اعتباری برای وامگیرندگان روستایی است، که این کار تقریبا دو سوم وامهای کشور را پوشش داده است. از تاریخ سپتامبر ۲۰۰۹، بیش از ۵۲۳۰۰ وام کشاورزی که ارزش هر کدام از ۲ تا ۲۰۰ میلیون دلار بود به کسب و کارهای کوچک تخصیص داده شد، که ۹۴ درصد آن بازپرداخت شد. ۴۹ درصد وامها به زنان داده شد و ۲۷۷۰۰ نفر از وامگیرندگان، زن بودند. موفقیت برنامه، بانکهای تجاری را تشویق کرد که وامهای خرد (وامهایی که به کسبوکارهای کوچک اختصاص داده میشود) بیشتری را به کسب و کارهای مربوط به کشاورزی اختصاص دهند. سرمایهها صرف اجاره و پیشبرد فرآیندهای کشاورزی و حمایت از صادرات محصولات شده است. در سال ۲۰۰۹ ایالات متحده استراتژی ضد موادمخدر خود در افغانستان را عمیقا بازبینی کرد و به دخالت مستقیمش بر ریشهکن کردن تریاک پایان داد و در عوض سیاست حمایت از کشاورزی قانونی و پیشگیری را افزایش داد. در استراتژی جدید تمرکز زیادی بر این نکته شد که میان شورشها و تجارت مواد مخدر روابط عمیق و پیچیدهای هست، بنابراین باید طالبان را از دسترسی به منابع باز داشت. خشخاش به راحتی کشت میشود و تریاک به راحتی حمل میشود. افغانستان در سال ۲۰۰۷ رکورد تولید محصول خشخاش را زد و ۹۳ درصد تریاک جهان را تولید کرد. بخش زیادی از تریاک تولیدی افغانستان به هروئین تبدیل میشود و توسط جمعیت معتاد رو به افزایش منطقه مصرف میشود یا به خارج از کشور خصوصا شرق اروپا صادر میشود.
تجارت و صنعت
افغانستان از موهبت منابع طبیعی برخوردار است، از جمله ذخایر غنی گاز طبیعی، نفت خام، زغالسنگ، مس، کرومیت، طلق، سولفات باریم، گوگرد، سرب، روی، سنگآهن، نمک و سنگهای گرانبها و تقریبا گرانبها.
متاسفانه بیثباتی رو به تزاید در بخشهای مهمی از کشور، سرزمینهای ناهموار و دوردست و شبکه حمل و نقل و زیرساختهای ناکافی، استخراج این منابع را با مشکل مواجه کرده است و تلاشهای جدی اندکی برای توسعه بهرهبرداری از این منابع شده است. اولین سرمایهگذاری جدی در بخش معدن قرار است به زودی با توسعه منابع مس عیناک آغاز شود. این پروژه که به کارخانهای چینی واگذار شده است و بیش از ۵/۲ میلیارد دلار ارزش دارد، بزرگترین سرمایهگذاری بینالمللی تا حال حاضر در افغانستان است. وزارت معدن تصمیم داشته است در سال ۲۰۱۰ به سمت بستن قراردادهایی در حوزه گاز، نفت و اگر ممکن باشد سنگآهن، حرکت کند.
مهمترین منبع، گاز طبیعی است که اولین بار در سال ۱۹۶۷ به بهرهبرداری رسیده است. گاز طبیعی در نقطه اوجش در دهه ۱۹۸۰، یک سال ۳۰۰ میلیون دلار به درآمد حاصل از صادرات افزود(۵۶ درصد از کل). ۹۰ درصد صادرات گاز به شوروی بود تا صرف واردات و پرداخت بدهیها شود. اما پس از بیرون راندن سربازان شوروی در سال ۱۹۸۹، بر سر چاههای گاز طبیعی افغانستان سرپوش گذاشته شد تا از تخریب جلوگیری شود. ترمیم تولید گاز به خاطر نزاعهای داخلی و قطع شدن مسیرهای ارتباطی سنتی پس از فروپاشی شوروی دچار خلل شد. به علاوه تلاشهایی برای ایجاد «فرصتهای بازسازی مناطق» آغاز شده است.
بازسازی این مناطق سخت نیازمند نیروی کار است آن هم در وضعیتی که افراطیها، جوانان در سن رزم را به فعالیتهای غیرقانونی ترغیب میکنند. برنامه «فرصتهای بازسازی مناطق»، با برداشتن تعرفههای گمرکی ایالات متحده برای کالاهای مهم تولیدشده در افغانستان، سرمایهگذاران را تشویق میکند.
ارسال نظر