تاریخ شفاهی- قسمت آخر
پاسپورت پانامایی برای مشاور معدنی
رضا نیازمند :
خبر موفقیت من در اداره کردن موفقیتآمیز شرکت مس سرچشمه حتی به کشور دور افتاده پاناما رسیده بود. رئیس دولت پاناما وقتی شنیده بود که من ایران را ترک کردم و در لندن هستم من را پیدا کرد و به من پیشنهاد داد که مشاور معدنی او شوم. گفتم چه مشاورهای از من میخواهید. گفتند اینجا یک معدن مس پیدا شده است و آمریکاییها میخواهند برای قرارداد با ما بیایند، اما چون ما اطلاعی از امور معدنی نداریم میخواهیم مشاور ما در این قرارداد باشید. من قبول کردم ولی چون موقعی بود که گذرنامه من تمدید نشده بود دولت پاناما برای من و همسرم گذرنامه پانامایی صادر کرد. من چند دفعه به پاناما رفتم. بعد چون رفتوآمد به پاناما سخت بود از آنها خواستم مدارک مربوط به معدن یا هرچیزی را که قرار است من نظر بدهم به سفارت خودشان در لندن بفرستند. آنها قبول کردند و مرتب مدارک معدنی خود را برای من میفرستادند و من هم در اسرع وقت نظرم را میدادم. چهار سال گذشت و مشکلات پاسپورت من حل شد و مشکل پاناما حل شد و من هم پاسپورت پانامایی را پس دادم.