ایران؛ برنده شطرنج منطقه‌ای با آمریکا

حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر و پاسخ اسرائیل همه اینها را تغییر داده است. اکنون مقامات آمریکایی و اسرائیلی و ده‌ها کشوری که برای حفظ جریان تجارت در دریای سرخ به طور هماهنگ تلاش می‌کنند، با ایران تازه تهاجمی مقابله می‌کنند. پس از انجام حملات متعدد، از لبنان گرفته تا دریای سرخ و عراق، گروه‌‌‌های نیابتی دو بار در هفته گذشته با نیروهای آمریکایی درگیر شده‌‌‌اند و واشنگتن آشکارا تهدید می‌‌‌کند که در صورت عدم‌کاهش خشونت، حملات هوایی را آغاز خواهد کرد. در همین حال، اگرچه دولت بایدن در مورد آن صحبت چندانی نکرده، اما برنامه هسته‌ای ایران به طور ناگهانی روی دور تند قرار گرفته است. بازرسان بین‌المللی در اواخر دسامبر مدعی شدند که ایران افزایش سه برابری در غنی‌سازی اورانیوم نزدیک به بمب را آغاز کرده است.

براساس تخمین‌‌‌های تقریبی، ایران اکنون سوخت حداقل سه سلاح اتمی را در اختیار دارد - و مقامات اطلاعاتی آمریکا معتقدند غنی‌‌‌سازی اضافی موردنیاز برای تبدیل این سوخت به مواد با درجه بمب فقط چند هفته طول می‌‌‌کشد. نیکلاس دی ریویر، دیپلمات ارشد فرانسوی که در فرآیند مذاکره بر سر توافق هسته‌‌‌ای ۲۰۱۵ ایران مشارکت داشت، هفته گذشته گفت: «ما به نقطه اول بازگشته‌‌‌ایم.»روی هم رفته، دینامیسم ایران از زمان تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹، پیچیده‌تر از هر برهه دیگری است. مقامات اطلاعاتی آمریکا و اروپا می‌گویند که آنها معتقد نیستند که ایرانی‌ها خواهان درگیری مستقیم با ایالات متحده یا اسرائیل هستند که به گمان آنها پایان خوبی نخواهد داشت. اما به نظر می‌رسد که ایرانی ها بیش از حد مایل به نشان دادن توانمندی‌های خود هستندکه حملات را امکان‌پذیر کنند، هدف قرار دادن پایگاه‌ها و کشتی‌های آمریکایی حامل کالا و سوخت را هماهنگ کنند و دوباره تا مرز توانایی تسلیحات هسته‌ای پیش روند.

افزایش چشمگیر دامنه کمک‌های ایران به روسیه به پیچیدگی این مشکلات می‌افزاید. آنچه با ارسال قطره‌ای پهپادهای شاهد به روسیه برای استفاده علیه اوکراین آغاز شد، به سیل تبدیل شد و اکنون مقامات اطلاعاتی آمریکا بر این باورند که به‌رغم هشدارها، ایران در حال آماده شدن برای ارسال موشک‌‌‌های کوتاه‌‌‌برد برای استفاده علیه اوکراین است، در شرایطی که کی‌اف با کمبود گلوله‌‌‌های دفاع هوایی و توپخانه مواجه است.

این بازتابی از پویایی قدرت به شدت تغییر یافته است: از زمان حمله روسیه به اوکراین، ایران دیگر خود را منزوی نمی‌بیند. این کشور ناگهان در یک ائتلاف با مسکو و چین، دو عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار دارد که در دوره گذشته از واشنگتن در تلاش برای محدود کردن برنامه هسته‌‌‌ای ایران حمایت کردند. اکنون، این توافق مرده است و پنج سال پیش توسط رئیس‌جمهور سابق دونالد ترامپ به پایان رسید و ناگهان ایران دو ابرقدرت را نه تنها به عنوان متحد، بلکه به عنوان مشتریانی که تحریم‌‌‌ها را شکست می‌‌‌دهند، در کنار خود دارد.

صنم وکیل، مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در چتم هاوس گفت: «من ایران را در موقعیت خوبی می‌بینم که آمریکا و منافع آن را در خاورمیانه مات کرده است. ایران در تمام مرزها فعال است، در برابر هر نوع تغییری از داخل مقاومت می‌کند و در عین حال در سطوح بسیار هشدار دهنده، اورانیوم را غنی می‌کند.»

معامله‌ای آرام که بد پایان یافت

بایدن با هدف احیای توافق هسته‌ای ایران ۲۰۱۵ که ترامپ سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، روی کار آمد. با مذاکراتی که انجام شد، ایران ملزم می‌‌‌شدکه سوخت هسته‌‌‌ای تازه تولید شده خود را مانند سال ۲۰۱۵ به خارج از کشور ارسال کند اما تلاش‌ها به شکست انجامید. یکسال بعد، ایران برنامه هسته‌‌‌ای خود را تسریع کرد و برای اولین بار اورانیوم را با خلوص ۶۰‌درصد غنی‌‌‌سازی کرد. این اقدام حساب شده‌ای بود که قصد داشت به ایالات متحده نشان دهد که تهران تنها چند قدم با بمب فاصله دارد - اما برای جلوگیری از حمله به تاسیسات هسته‌‌‌ای از خط قرمز عبور نمی‌‌‌کند. با این حال، در تابستان ۲۰۲۳، برت مک گورک، هماهنگ کننده خاورمیانه‌ای بایدن، بی‌سر و صدا دو توافق جداگانه را با ایران منعقد کرد. یکی از این دو توافق، مبادله پنج زندانی آمریکایی در ازای چند ایرانی زندانی و انتقال ۶ میلیارد دلار دارایی ایران از کره جنوبی به حسابی در قطر برای اهداف بشردوستانه بود.

اما توافق دوم - توافقی که بایدن نمی‌‌‌خواست فاش شود - یک توافق نانوشته بود که بر اساس آن ایران غنی‌‌‌سازی هسته‌‌‌ای خود را محدود و نیروهای نیابتی خود را کنترل می‌‌‌کرد. به ایرانی‌ها گفته شد که تنها در این صورت است که می‌توان در مورد یک توافق گسترده‌تر گفت‌وگو کرد. برای چند ماه به نظر می‌رسید که این توافق کار می‌کند. نیروهای نیابتی ایران در عراق یا سوریه به نیروهای آمریکایی حمله نکردند، کشتی‌‌‌ها آزادانه در دریای سرخ حرکت کردند و بازرسان گزارش دادند که غنی‌‌‌سازی به شدت کند شده است. برخی از تحلیلگران می‌گویند که این یک سکوت موقتی و فریبنده بود. سوزان مالونی، مدیر برنامه سیاست خارجی موسسه بروکینگز و کارشناس مسائل ایران، آن را «سلام مریم» خواند که این امیدواری را ایجاد کرد که تا حدودی تا زمان انتخابات آرامش در منطقه حفظ شود.

حملات از همه طرف

مقامات اطلاعاتی آمریکا می‌گویند که ایران حمله حماس به اسرائیل را تحریک یا تایید نکرده و احتمالا حتی در مورد آن چیزی به او گفته نشده است. با توجه به نفوذ عمیق اطلاعات اسرائیل و غرب، حماس ممکن است نگران این بوده که خبر حمله از ایران درز کند. اما به محض شروع جنگ علیه حماس، نیروهای نیابتی ایران وارد حمله شدند. با این حال، نشانه‌های قابل‌توجهی وجود داشت که ایران، با توجه به مشکلات داخلی خود می‌خواست درگیری را محدود کند. در اوایل، کابینه جنگ اسرائیل درباره حمله پیشگیرانه به حزب‌الله لبنان بحث کرد و به آمریکایی‌ها گفت که حمله به اسرائیل قریب الوقوع است و بخشی از برنامه ایران برای تعقیب اسرائیل از همه طرف است. دستیاران بایدن با این استدلال که ارزیابی اسرائیل اشتباه است، این تفکر را عقب راندند و از حمله اسرائیل جلوگیری کردند. آنها بر این باورند که از یک جنگ گسترده‌‌‌تر جلوگیری کردند یا حداقل به تاخیر انداختند.

با این حال در روزهای اخیر تهدید جنگ با حزب الله دوباره ظاهر شده است. این گروه در روزهای جمعه و شنبه تعداد زیادی راکت به سمت یک پایگاه نظامی اسرائیل شلیک کرد که آن را «واکنش اولیه» به جان باختن هفته گذشته صالح العاروری یکی از رهبران ارشد حماس در لبنان خواند. برخی در دولت اسرائیل، مانند یوآو گالانت، وزیر جنگ، هشدار داده‌‌‌اند که اتفاقات در مورد حماس نباید با حزب‌‌‌الله تکرار شود. تصور می‌شود که حزب‌‌‌الله ۱۵۰هزار موشک را به سمت اسرائیل هدف گرفته است و برخی از نیروهایش، همچون نیروی رضوان را برای تهاجم فرامرزی آموزش داده است. اما در واشنگتن، نگرانی اکنون کمتر در مورد حمله حزب الله به اسرائیل است تا حمله اسرائیل به حزب الله. ایالات متحده به اسرائیل گفته است که اگر حزب‌الله از مرز عبور کند، واشنگتن از اسرائیل حمایت خواهد کرد - اما نه برعکس.به نظر می‌رسد حزب الله تاکنون مراقب بوده که اسرائیل بهانه‌ای برای عملیات نظامی ندهد. با این حال ایران؛ حزب‌الله، قدرتمندترین نیرو در لبنان را به عنوان نیرویی برای حفاظت از خود، ساخته است. حزب الله یک عامل بازدارنده در برابر هرگونه حمله بزرگ اسرائیل به ایران است، با توجه به تلفاتی که هزاران موشک آن می‌تواند به اسرائیل وارد کند.

یک مدرس در دانشگاه رایشمن اسرائیل، گفت که این دلیل اصلی ایران برای دور نگه داشتن حزب الله از جنگ غزه است. او گفت که در غیر‌این صورت، اسرائیل ممکن است مستقیما به دنبال ایران باشد. خانم مالونی از موسسه بروکینگز گفت: «من علاقه چندانی از سوی ایران در این مرحله برای افزایش تنش نمی‌بینم، زیرا آنها بدون آن به بیشتر منافع خود دست می‌‌‌یابند.»

اما مقامات آمریکایی می‌گویند که ایران کنترل عملیاتی بر بسیاری از نیروهای نیابتی خود ندارد و شدت حملات دور از مرز لبنان و اسرائیل می‌تواند جرقه‌ای برای درگیری بزرگ‌تر باشد. نیروهای نیابتی ایران در عراق و سوریه بیش از ۱۰۰ حمله از این دست را انجام داده‌‌‌اند که به‌رغم تلفات آمریکایی‌‌‌ها، حملات متقابل کوتاهی انجام داده‌‌‌اند. پنتاگون اعلام کرد: روز پنج‌شنبه، در یک حمله موشکی آمریکا در بغداد، مشتاق جواد کاظم الجواری، معاون فرمانده یک گروه شبه‌نظامی مورد حمایت ایران که به طور فعال در برنامه‌ریزی و اجرای حملات علیه پرسنل آمریکایی شرکت داشت، جان خود را از دست داد.

بحران در دریای سرخ

قسمتی از درگیری با فوری‌ترین تاثیر جهانی روی دریای سرخ متمرکز شده است، جایی که ارتش یمن با استفاده از اطلاعات و تسلیحات ایران، کشتی‌های اسرائیلی را هدف قرار می‌دهد. در واقع، به نظر می‌رسد که آنها تمام کشتی‌‌‌ها را با موشک‌‌‌های دارای سامانه هدایتی آشیانه‌‌‌یابی فروسرخ که نمی‌توانند بین اهداف و قایق‌‌‌های تندرو مورد استفاده برای سوار شدن و تصرف نفت‌‌‌کش‌‌‌ها تمایز قائل شوند، هدف قرار می‌‌‌دهد.هنگامی که نیروی دریایی ایالات متحده برای نجات یک کشتی باری مرسک که اواخر هفته گذشته مورد حمله قرار گرفته بود، مداخله کرد، یمنی‌ها به سمت هلیکوپترهای نیروی دریایی آتش گشودند.انصارالله یمن گزارش داد که خلبانان نیروی دریایی به تیراندازی پاسخ دادند و سه قایق از چهار قایق حوثی‌ها را غرق کردند و ۱۰ نفر را کشتند.

مرسک، یکی از بزرگ‌ترین کشتی‌‌‌های حمل‌‌‌ونقل جهان، تمام ترانزیت‌‌‌ها از طریق دریای سرخ را «برای آینده قابل پیش‌بینی» به حالت تعلیق درآورده است، به این معنی که در سریع‌‌‌ترین مسیر بین اروپا و آسیا – کانال سوئز، حرکت می‌‌‌کند. شرکت‌های سراسر جهان، از Ikea گرفته تا BP، در حال حاضر درباره تاخیرهای زنجیره تامین هشدار می‌‌‌دهند. واشنگتن ائتلافی از کشورها را برای دفاع از کشتی‌ها گرد هم آورده است، اما به شدت به حضور نیروی دریایی آمریکا وابسته است. تاکنون بایدن تمایلی به حمله به یمنی‌ها نداشته است، اما به گفته مقامات، به نظر می‌رسد که این وضعیت در حال تغییر است. ایالات متحده و ۱۳ متحد آن هفته گذشته بیانیه‌‌‌ای را امضا کردند که یک مقام دولت آن را «اخطار نهایی» به یمنی‌ها برای توقف حملات غیرقانونی و آزادی کشتی‌‌‌ها و خدمه  که غیر قانونی بازداشت‌‌‌شده‌اند، خواند. در این بیانیه اشاره‌ای به ایران نشده است.

به گفته مقامات، پنتاگون در حال اصلاح طرح‌‌‌هایی برای چگونگی ضربه زدن به سایت‌‌‌های پرتاب یمنی‌هاست و مقامات پیشنهاد می‌‌‌کنند که به محض وقوع حمله دیگری، حمله به دارایی‌‌‌های ارتش یمن به عنوان هشداری تند برای بازگرداندن بازدارندگی احتمالی وجود دارد. جیمز جی استاوریدیس، دریاسالار بازنشسته، گفت: «در این مرحله یک پاسخ نظامی قابل‌توجه علیه یمنی‌ها موردنیاز است. تجربه ما  از سال‌ها پیش  نشان می‌‌‌دهد که شما نمی‌توانید فقط دفاعی بازی کنید. برای حل چنین مشکلی باید به ساحل بروید. این تنها راه برای این است که ایران پیام را دریافت کند.»او گفت: «این ایده که ما به سادگی می‌‌‌خواهیم در دریای سرخ، به اندازه کالیفرنیا، با «نیم دوجین ماشین پلیس - کشتی‌‌‌های ما در آنجا - گشت‌‌‌زنی کنیم، غیرواقعی است.» بایدن با انتخاب‌های سختی روبه‌روست. او از خاورمیانه عقب‌نشینی کرد تا بر رقابت با چین و جلوگیری از آن تمرکز کند. حالا تحولات، دوباره او را وسوسه می‌کنند.

هیو لووات، کارشناس خاورمیانه در شورای روابط خارجی اروپا گفت: «ایالات متحده، ماتریس بازدارندگی ایجاد کرده است که نشان می‌‌‌دهد به جنگ منطقه‌‌‌ای علاقه‌‌‌ای ندارد، اما آماده است در پاسخ به تحریک ایران مداخله کند.» او گفت اما حضور ناوها و نیروهای آمریکایی واشنگتن را بیشتر در معرض دید قرار می‌دهد. بنابراین این ماتریس بازدارندگی می‌تواند محرکی برای تشدید تنش باشد.آینده برنامه هسته‌‌‌ای ایران با پتانسیل طولانی‌مدت آن برای رویارویی مستقیم با غرب، در همه این درگیری‌‌‌های احتمالی ردپایی از خود نشان می‌دهد. سال‌ها مذاکرات دیپلماتیک، اقدامات مخفیانه برای از کار انداختن سانتریفیوژهای هسته‌‌‌ای ایران و ترور دانشمندان ایرانی توسط اسرائیل بر یک هدف متمرکز بوده است و آن تمدید زمان لازم برای به تاخیر انداختن گریز هسته‌ای. زمانی که توافق سال ۲۰۱۵ به دست آمد، دولت اوباما بزرگ‌ترین دستاورد خود را جشن گرفت - که طبق ادعای این دولت، جدول زمانی گریز بیش از یک سال شد.

امروز، همان‌طور که سفیر کنونی فرانسه در سازمان ملل متحد اشاره کرد، «ما در مورد چند هفته یا بیشتر صحبت می‌کنیم»، وضعیتی که در سال‌های گذشته تقریبا به طور قطع باعث ایجاد یک بحران می‌شد. (اما طبق برجام تبدیل این سوخت به یک بمب احتمالا یک سال یا بیشتر طول می‌کشد، با این حال، زمان بیشتری برای واکنش به غرب می‌دهد.)دولت بایدن موضعی اعلام نکرده است، مقامات وقتی ناشناس صحبت می‌کنند قبول می‌کنند که گزینه‌های آنان بسیار محدود است. از آنجا که ایران به روسیه تسلیحات می‌‌‌دهد و به چین نفت می‌‌‌فروشد، هیچ شانسی برای اقدام شورای امنیت وجود ندارد.

دستیاران بایدن از احیای توافق‌نامه ۲۰۱۵ چشم‌پوشی کرده‌اند، چون اکنون منسوخ شده است. همان‌طور که در ابتدا مذاکره شد، این امکان را به ایران می‌دهد که از سال ۲۰۳۰ به همان اندازه که می‌خواهد سوخت تولید کند. خانم مالونی گفت: «ایران در حال غنی‌‌‌سازی است؛ چون می‌توانند. هدف آنها همیشه این بوده که در مقابل فشارها منتظر بمانند و به خود گزینه برنامه تسلیحاتی بدهند.»