حسین شریعتمداری در سرمقاله دیروز روزنامه کیهان با انتقاد از سخنان اخیر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام نوشت: می‌گویند؛ شخصی برای دوست دوچرخه سوارش که تازه فوت کرده بود، خرما خیرات می‌کرد. یکی از رهگذران به جای آن که مانند بقیه، یک خرما بردارد و فاتحه‌ای بخواند، پنجه در سینی انداخت و مشت خود را پر از خرما کرد. صاحب عزا که از فرصت‌طلبی او ناراحت شده بود، مچ او را گرفت و به ملامت گفت؛ چه خبرته آقا؟! اتوبوس که چپ نشده؟! یک دوچرخه سوار به جدول زده و فوت کرده! شریعتمداری افزود: آقای هاشمی رفسنجانی با تلویحی نزدیک به تصریح از جریان انحرافی نفوذ کرده در حلقه نزدیک به رییس‌جمهور محترم یاد کرده و تلاش می‌کند حرکت اخیر این جریان انحرافی را نشانه حقانیت مواضع دو سال گذشته خویش معرفی کند و حال آن که مواضع و عملکرد جریان انحرافی به وضوح و بی‌کم و کاست با فتنه ۸۸ همسو و هم‌جهت بوده است و آنچه این جریان نفوذی در پی آن بود- و شاید هنوز هم به خیال خام خود در پی آن باشد- فقط به عنوان بخشی از خیانت و جنایت بزرگ و فراموش نشدنی سران و حامیان آشکار و نهان فتنه ۸۸ قابل ارزیابی است.

بنابراین جناب آقای رفسنجانی که طی ۲ سال گذشته به گونه‌ای نه چندان پنهان و در مواردی کاملا آشکار از سران و عوامل فتنه حمایت کرده‌اند، نمی‌توانند و نباید جریان یاد شده را در تقابل با خود تلقی کنند چه رسد به این که علیه این جریان موضع گرفته و به اقدام زشت و ناپسند آن اعتراض کنند! باید از آقای هاشمی رفسنجانی پرسید؛ کدامیک از مواضع پلشت جریان انحرافی را می‌توان آدرس داد که فتنه‌گران - متاسفانه مورد حمایت شما- صدها برابر، زشت‌تر و مشمئز‌کننده‌تر از آن را مرتکب نشده باشند؟!! مدیرمسوول کیهان تصریح می‌کند: درباره هزینه بیت‌المال برای جمع آوری آرا سخن گفته‌اند که البته، برخی از تحرکات این روزها قابل انکار نیست، ولی جریانی که در این راستا حرکت می‌کند به شدت مورد اعتراض قرار گرفته و هم‌اکنون رسیدگی به صحت و سقم ماجرا در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس در جریان است، اما مگر در همین جریان فتنه ۸۸، پول‌های کلان غارت شده از مردم و مبالغ هنگفت و نجومی کمک‌های مالی ملک عبدالله پادشاه عربستان، پادشاه اردن و بسیاری از کشورهای اروپایی برای جمع آوری آرای مردم به نفع نامزد فتنه‌گران هزینه نشد؟ و حتی پس از فتنه نیز، مگر برای فلانی هفته‌ای ۴۰ میلیون تومان پرداخت نمی‌شد، ولی همه دیدند که نتیجه‌ای در پی نداشت؛ بنابراین باید با جناب آقای هاشمی هم‌صدا شد که «این چیزها دیگر در مردم جواب نمی‌دهد!»