تاریخ شفاهی (۳۰۹)
در نامه نیازمند به هویدا چه آمده بود؟
رضا نيازمند :
به راحتی هواپیما به زمین نشست و مجروحین را به بیمارستان برد. در بیمارستان اتاق عمل آماده بود. بلافاصله جراحی را روی نخستین مجروح که حالش خطرناک بود انجام دادم. حال مجروح دوم بهتر است. هم اکنون کمک جراح من مشغول جراحی روی او است و تا نیم ساعت دیگر کار او تمام خواهد شد. این مجروحین حدود یک ماه باید در بیمارستان باشند، ولی خطر از آنها گذشته است. این را هم بگویم که این دو نفر آنقدر مشروب خورده بودند که اکنون تمام بیمارستان را بوی الکل فرا گرفته است. من هرهفته گزارش پیشرفت معالجه را به شما خواهم داد. خیلی از پزشک عزیز تشکر کردم و بلافاصله نامهای به هویدا نوشتم و داستان را به او گزارش دادم و تشکر کردم. در حقیقت او جان این دو نفر را نجات داده بود. یک ماه و نیم از این واقعه گذشت. یک روز منشی من به اتاقم آمد و گفت این دو مصدوم خوب شدهاند و آمدهاند از شما تشکر کنند.