امیدهای چین در بریکس نمیگیرد
ناهمگونی اعضای آنها که دارای نظامهای سیاسی متفاوتی هستند و بازار واحد و تولید استانداردهای مشترکی ندارند، بیانگر خاموشی جاهطلبیها در مورد دلارزدایی در ژوهانسبورگ است. گسترش بهترین فرصت را برای بریکس در صحنه جهانی فراهم میکند. با ادغام عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ایران، مصر، اتیوپی و آرژانتین، این گروه ۴۶درصد از جمعیت کره زمین و کمی بیش از یکسوم تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل میدهد. برای گروهی که در حال حاضر به دو کشور پرجمعیت آسیایی در جهان متکی هستند، این تغییر مقیاس قابلتوجهی است. سوال واقعی، اهدافی است که این گسترش به دنبال آن است.
رئیسجمهوری آفریقای جنوبی بر مزایای اقتصادی بالقوه تاکید کرده است. همکاریهای اقتصادی و مالی بین ۱۱ کشور بهویژه به لطف قدرت ظرفیتهای سرمایهگذاری عربستان سعودی و امارات افزایش خواهد یافت. همچنین باید به بریکس اجازه دهد که از نگرانیهای جنوب در زمینه توسعه پایدار بهتر دفاع کند و در اصلاح سیستم چندجانبه جهانی که هنوز تحت سلطه غربیهاست، نفوذ بیشتری داشته باشد. اهداف مهم سیاسی در این ائتلاف چندان واقعبینانه نیست. تصمیم برای گسترش یک پیروزی برای رئیسجمهور چین است که سرسختترین حامی آن بود. اگر او بخواهد بریکس ۱۱ کشور را ابزار رقابت خود با آمریکا کند، به مصاف هند و برزیل خواهد رفت که در پویایی یکسان نیستند. به همین ترتیب، اگر ایده او، با حمایت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه ایجاد گروهی از کشورهایی باشد که قادر به مخالفت با گروه۷ یا شبکه اتحادهای کشورهای غربی در اطراف یا در کنار آمریکا هستند، او به سختی میتواند همان انسجام را بین رژیمهای سیاسی متفاوت از نظامهای ایران، آفریقای جنوبی، برزیل یا چین پیدا کند. راجا موهان، تحلیلگر هندی، هشدار میدهد که هر چه تعداد اعضا بیشتر باشد، مخرج مشترک کوچکتر است. ژوهانسبورگ باندونگ نیست، جایی که جنبش عدمتعهد در سال ۱۹۵۵ با هدف دور ماندن از دو بلوک آمریکا و شوروی و وارد نشدن در رقابت آنها تشکیل شده بود. گسترش بریکس برای ایجاد یک خانه مشترک کافی نیست.