گلایه علی باقری از اروپاییها و سردرگمی در سیاست خارجی آمریکا
باقری در ادامه این یادداشت مینویسد: تحولات مهم بینالمللی و منطقهای این فرصت را فراهم ساخته تا با مروری بر فرصتهای برآمده از نظام در حال تغییر جهانی، چشماندازی از تحولات کلان سیاست خارجی از ابتدای شروع به کار دولت سیزدهم ترسیم شود. در حالی که غرب در رؤیای «پایان تاریخ» به سر میبرد، جهان به تدریج با «آغازی در تاریخ» مواجه شده است. بدون شک نظام بینالملل دیگر تکقطبی نیست. اینکه جهان چندقطبی دارای چه ابعاد و مختصاتی است نیز هنوز روشن نشده است. جهان در حرکت به سمت ایجاد نهادها و قواعد جدید قرار گرفته و این بار اما برخلاف گذشته، جهان جدید نه از میان جنگ با ابزارهای سخت نظامی بلکه بهطور عمده از دل ابزارهای نرم و رویاروییهای غیرنظامی در حال ظهور است و این درست همان پاشنه آشیلی است که نظام سلطه را به مخاطره انداخته است.
رویارویی نظامی شکلدهنده ائتلاف حول نظام سلطه و به عنوان ابزاری برای اجماعسازی مورد استفاده قرار گرفته اما رویارویی با ابزار نرم همچون تحریمها موجب تفرقه و پراکندگی در اطراف نظام سلطه شده است. در نتیجه تحولات در عرصه بینالمللی و جابهجایی در مراکز قدرت، همه دولتها درصدد هستند نقش بیشتری در شکلگیری تحولات ایفا کرده و جایگاه شایستهای در صحنه جدید بینالمللی به دست آورند. دولت سیزدهم در حالی شروع بهکار کرد که این تحولات سرعت بیشتری نسبت به گذشته را تجربه میکرد که همچنان و بیوقفه تداوم دارد. فرآیند عضویت در سازمان همکاری شانگهای در حالی در دولت سیزدهم نهایی شد که ایران سالها تلاش برای آغاز این روند را پشت سر گذاشته بود. همزمان با این ابتکار، همکاری با کشورهای عضو بریکس نیز در دستورکار جدی سیاست خارجی قرار گرفت تا از این منظر تنوعی در دسترسی به امکانات و ابزارهای بینالمللی برای تامین نیازهای اقتصادی، پولی و مالی فراهم شود.
به این ترتیب ایران با عضویت در بزرگترین سازوکارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی مقابل یکجانبهگرایی، مصمم است نقش موثر و مهمی در فرآیند شکلگیری ساختارها و سازوکارهای چندجانبه داشته باشد. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با حدود ۴۰درصد جمعیت جهان، ۲۰درصد تولید ناخالص جهانی را دارا هستند که البته حجم تجارت در این سازمان به بیش از ۶۵۰ میلیارد دلار در سال بالغ میشود. یکی از دلایل اصلی کشورها برای عضویت در این سازمان مهم مقابله با سیاستها و اقدامات یکجانبه غرب و بهویژه آمریکاست. این اقدامات و بهطور مشخص تحریمهای یکجانبه، آثار جهانی عمیقی بهجای گذاشته و ضمن نقض فاحش حقوق انسانی، نظام جهانی تجارت را نیز به مخاطره انداخته است.
با اوجگیری تحریمها و اقدامات بیسابقهای همچون انسداد دارایی بانکهای مرکزی از کشورهای مختلف، بیاعتمادی به ساختار مالی غربی نیز به بیشترین حد ممکن رسیده و موجب شده کشورهای جهان دست به اقدامات پیشگیرانه و مقابلهای بزنند. برخلاف انتظار غرب، پروژه جهانی شدن دست به «خودتخریبی» زده است. در چنین فضایی اقدامات مشترک هماهنگ و ارائه واکنشهای دستهجمعی به چالشها و تهدیدهای جدید در سطح منطقهای اقدامی کاملا منطقی است. از منظر راهبردی اعضای سازمان همکاری شانگهای حول ایده «توسعه پیشرو و مستقل» و در پرتو واقعیتهای جدید صحنه بینالمللی گرد هم آمدهاند و جمهوری اسلامی ایران نیز این فرصت را از دست نداده و با ارادهای محکم و جدی وارد این عرصه شده است.
در نظم جدید جهانی، جابهجایی قدرت از غرب به شرق به تدریج و در روندی محسوس قابل مشاهده است. آمریکا و اروپا توانایی مدیریت تحولات بینالمللی را آنگونه که پیش از این دنبال میکردند از دست دادهاند. هر چند غرب همچنان از ابزارهای متعدد برای تاثیرگذاری بر روندها و تحولات بینالمللی برخوردار است اما کشورهای دیگر همچون چین و روسیه، اعضای بریکس و قدرتهای منطقهای بهویژه در آسیا توانستهاند از فرصتهای پیشآمده بهرهمند شده و نقش فعالتری در صحنه بینالمللی ایفا کنند. همکاری درازمدت با چین از ابتدای دولت سیزدهم بهطور جدی مدنظر قرار گرفت و در نهایت اجرای موثر و جدی اسناد راهبردی فیمابین آغاز شد. از اولین نتایج این ابتکار، افزایش چشمگیر در مناسبات اقتصادی دوجانبه بود که آثار آن بهطور مستقیم و غیرمستقیم در افزایش رشد تولید ناخالص داخلی و تراز تجاری کشور قابل مشاهده است.
در کنار همکاریهای اقتصادی، تعاملات سیاسی با چین نیز در حوزههای مختلف گسترش و تعمیق یافته و تصویر معناداری در عرصه بینالمللی ایجاد کرده است. در حوزههای دفاعی نیز همکاریهای مناسبی شروع شده که نمونه بارز آن در برگزاری رزمایش نظامی مشترک ایران، روسیه و چین است و در این راستا تاکید ویژهای بر تعمیق مناسبات برای حفاظت از صلح منطقهای و بینالمللی مدنظر طرفهاست. روسیه کشور دیگری است که نقش بسزایی در تحولات آتی بینالمللی ایفا خواهد کرد و روابط جمهوری اسلامی ایران با این کشور نهادینه و راهبردی است. منازعه روسیه و اوکراین بحرانی با آثار جهانی است که امیدواریم هرچه زودتر و با پایان یافتن مداخلات غرب، خاتمه یابد. صرفنظر از وقوع این جنگ، روسیه از کشورهایی است که توانایی ایجاد نقش جدید در تحولات آتی بینالمللی و نظم چندقطبی جهانی را داراست و در دولت سیزدهم تلاش شده به تعمیق تعاملات با این کشور توجه ویژهای صورت گیرد.
با اعلام آمادگی و جدیت دو طرف ایران و روسیه، فرصت بیسابقهای برای گشایش مسیر ترانزیتی شمال- جنوب فراهم شده و به دستور کار مهم دستگاه سیاست خارجی تبدیل شده است. حجم مبادلات تجاری و سرمایهگذاری دوطرف به میزان قابلتوجهی افزایش یافته و فرصت همکاریهای بینالمللی نیز میان دو کشور بیش از گذشته فراهم شده است. همکاریهای دفاعی نیز توسعه چشمگیری یافته و در ارتقای توان دفاعی و بازدارندگی جمهوری اسلامی بسیار موثر است. در زمینه بهرهمندی جمهوری اسلامی از مواهب انرژی صلحآمیز هستهای بهویژه در ساخت و بهرهبرداری از نیروگاههای هستهای نیز روسیه نقش قابلتوجهی ایفا کرده و همکاریها در این زمینه ادامه دارد.
همزمان با این تحولات، در سطح منطقهای نیز تحولات عمیقی بهوقوع پیوسته و فرصت تعاملات و همکاریها میان کشورهای منطقه پیش از گذشته فراهم شده است. دولت سیزدهم با در پیش گرفتن راهبرد همسایگی و در راستای اهداف کلان نظام در منطقه، بهدنبال تقویت مناسبات با کشورهای همسایه، ایجاد صلح و ثبات، مقابله با افراطگری و مداخله خارجی و در رأس همه مقاومت در برابر زیادهخواهی و زورگویی است. در این مسیر جمهوری اسلامی ایران هزینههای زیادی پرداخت کرده و جانهای عزیزی بر سر پایبندی به این اصول فدا شدهاند که شهادت سردار سلیمانی مهمترین آنهاست. شهادت این سردار بزرگ که بارها جان خود را در راه مقابله با افراطگرایی داعش به مخاطره انداخته بود، بهدست نظام سلطه گویای جنایت نابخشودنی از سوی غرب و آمریکاست.
در چارچوب رویکرد همسایگی، مذاکرات طولانی و مجدانه میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی پس از چند سال، به نتیجه رسید و با مشارکت چین در مرحله نهایی شدن توافقات دوجانبه، روابط سیاسی میان دو کشور از سر گرفته شد. این اقدام راهبردی زمینهای فراهم کرد تا تحولات دیگری در منطقه رقم بخورد و جایگاه سیاسی و منطقهای هر دو ارتقا یابد. بهطور طبیعی، توافق میان دو کشور مهم منطقه آثاری جهانی و سازنده نیز بر جا خواهد گذاشت که قابل کتمان نیست و برای ارزیابی از دستاوردها باید فرصت بیشتری در نظر گرفت. آنچه قطعی است عواید مثبت و سازنده این روابط است که ابتدا در اختیار دو ملت قرار گرفته و قطعا به شکوفایی و صلح و ثبات منطقه کمک خواهد کرد.
دولت سیزدهم در این مدت از تهدیدهای ناشی از رژیم صهیونیستی غافل نبوده و از هر فرصتی برای مقابله و پیشگیری از سیاستها و اقدامهای تروریستی، تنشزا و ضدانسانی این رژیم بهره گرفته است. در نظم جدید جهانی بهطور قطع این رژیم فرصت کمتر و محدودتری برای سوءاستفاده و ایجاد اخلال در نظم و امنیت منطقه خواهد یافت. استقبال سازمان ملل از برگزاری مراسم «روز نکبت» که برای نخستین بار در تاریخ این سازمان رخ داد، جدیدترین نشانه این تحولات ضدجنایات این رژیم است. همزمان با این تحولات، «نظریه مقاومت» بهعنوان راهبردی کارآمد برای تثبیت صلح و آرامش در منطقه که لازمه آن برخورد با توطئهها و خصومتورزیهای رژیم صهیونیستی است، مورد تاکید و پیگیری جدی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
در نظریه نه شرقی، نه غربی و به موازات توسعه روابط با جهان شرق و آسیا، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه خود را بیاعتنا به روابط با جهان غرب و بهطور خاص اروپا ندیده است. دولت سیزدهم روابط مبتنی بر اصول، ارزشها و قواعد بینالمللی را با کشورهای اروپایی دنبال کرده و خواهد کرد. انتظار ما در روابط دوجانبه با کشورهای اروپایی احترام و عمل متقابل است. متاسفانه برخی کشورهای اروپایی در مقطع اخیر به بهانههای مختلف از جمله ادعاهای حقوقبشری و ادعای مداخله ایران در منازعه اوکراین، مناسبات در حال پیشرفت دوجانبه را با وقفهای روبهرو کردهاند که از این رهگذر قطعا منفعتی متوجه آنها نخواهد شد. این کشورها از ظرفیت ایفای نقش سازنده در نظم جدید جهانی بهرهمند هستند و دولت سیزدهم خواستار توسعه روابط متقابل با آنها و برای رفع اختلافات پیش آمده آماده گفتوگوی برابر و تعامل سازنده است.
متقابلا جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدید منافع ملی از سوی دیگر کشورها سکوت نکرده و در صیانت از منافع و امنیت ملی خود تردید نخواهد کرد. به موازات روند افول قدرت آمریکا در نظام بینالمللی، راهبرد این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز حاکی از ابهام و سردرگمی است. آمریکا سیاست دوپایه «بازدارندگی و دیپلماسی» را در قبال جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند؛ در حالی از تهدیدهای ایران یاد میکند که ناگزیر از تاکید همزمان بر تهدیدهای داعش - که با همت جمهوری اسلامی ایران نابود شد - است و در حالی بر دیپلماسی تاکید دارد که در عمل خود را پایبند به فشار حداکثری و تحریمهای همهجانبه میداند. از این رو تاکنون ماهیت متناقض رفتار آمریکا در قبال ملت ایران را نمیتوان چیزی جز خصمانه و تقابلی توصیف کرد.
در مقابلِ سیاست خصمانه آمریکا علیه ملت ایران، رویکرد جمهوری اسلامی ارتقای توانمندی اقتصادی کشور با خنثیسازی تحریمها و مقابله حداکثری با آثار آن است. حفظ و توسعه برنامه صلحآمیز هستهای نیز از اولویتهای اصلی کشور است. همزمان جمهوری اسلامی ایران از سازوکار دیپلماسی برای نیل به اهداف سیاست خارجی حمایت کرده و بازگشت آمریکا از مسیر غلط گذشته و دستکم عمل به تعهدات خود در چارچوب برجام را آزمونی برای جبران بخشی از خسارات وارده به ملت ایران میداند. پرواضح و مبرهن است که در روند آتی جهانی و نظم جدید پیشرو، از رفتار یکجانبه و سلطهجویانه آمریکا استقبال نخواهد شد و در صورت عدماصلاح، پیشبینی افول بیش از پیش برای این کشور دور از واقعیت نیست.
در راستای تامین منافع ملی و رسیدن به اهداف مورد نظر در سیاست خارجی، جمهوری اسلامی از همه ظرفیتها بهره گرفته و از میان آنها توجه ویژهای به جامعه ایرانیان خارج از کشور دارد. این بخش از ایرانیان میزان قابلتوجهی از جامعه نخبگی را شکل میدهند و نظام اسلامی ضمن افتخار به جامعه دلسوز و غیرتمند ایرانیان خارج از کشور خود را موظف به خدمترسانی بیدریغ به آنها میداند و از هرگونه مشارکت و همکاری سازنده آنها در توسعه و پیشرفت کشور استقبال میکند.
در پایان باید به این نکته اشاره شود که جمهوری اسلامی ایران همه تلاش خود را بهکار گرفته تا در نظام پرآشوب بینالمللی، با رهیافتی امیدآفرین، در جهت تامین منافع ملی، رفاه و امنیت و نیل به اهداف والای انقلاب اسلامی برگرفته از تعالیم بزرگ امام راحل سلامالله علیه و اندیشههای ژرف رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی امام خامنهای دام ظلهالعالی در عرصه سیاست خارجی فعالیت و اقدام کند. دستگاه دیپلماسی در این مسیر، از همراهی، مشارکت و نگاه نقادانه نخبگان جامعه استقبال کرده تا در بستری گسترده و مورد اجماع به اهداف سیاست خارجی کشور نائل شویم. از فرصت استفاده کرده و تاکید میکند دستگاه سیاست خارجی مصمم است موضوعات مرتبط با سیاست خارجی را که پیوند ناگسستنی با منافع و امنیت ملی دارد در سطح کلان و ملی مورد توجه قرار داده و از ورود مناقشات سیاسی داخلی به مسائل سیاست و روابط خارجی و دیپلماسی پرهیز دارد.
طی این روزها وزارت امورخارجه این فرصت را دارد که با برگزاری گردهمایی سراسری سفرا و روسای نمایندگیهای خارج از کشور به هماندیشی جامعی در خصوص تحولات صحنه بینالمللی و آثار آنها بر سیاست خارجی و دیپلماسی بپردازد و در این میان نظرات نخبگان سیاسی کشور از طیفهای گوناگون نیز مورد بررسی و تبادل نظر قرار خواهد گرفت.