پشت‌صحنه سکوت در وین

 در هفته‌‌‌های اخیر ایران در دیپلماسی و سیاست اعلانی خود و حتی در سیاست‌‌‌های اعمالی‌‌‌اش تلاش داشت تا با مدیریت بحران و مدیریت تنش‌‌‌ها بین تهران و غرب، زمینه و شرایط را برای مذاکرات هسته‌‌‌ای فراهم کند یا اگر شرایط برای مذاکرات هسته‌‌‌ای فراهم نشد زمینه را برای توافقات تاکتیکی، موردی و موضوعی فراهم آورد. اما در ۲۴ ساعت گذشته دو خبر از سوی رسانه‌‌‌های غربی منتشر شده که پتانسیل آن را دارد تا این فضا را تحت‌تاثیر قرار دهد.

بازگشت سایه جنگ اوکراین

 نخست، خبر وال‌‌‌استریت ژورنال به نقل از منابع ناشناس مبنی بر ارسال صدها توپ و یک میلیون گلوله جنگی و همچنین پهپادهای جدید از ایران به روسیه بود. وال‌استریت ژورنال گزارش کرده که طی۶ ماه گذشته، کشتی‌‌‌های باری بیش از ۳۰۰ هزار گلوله‌‌‌ توپخانه‌‌‌ای و یک میلیون گلوله از ایران به روسیه حمل کرده‌‌‌اند.

به ادعای این منابع، بخشی از فرآیند ارسال سلاح از طریق دریای خزر و با کمک جمهوری‌‌‌های پیشین شوروی امکان‌‌‌پذیر شده است. برخی از مقام‌‌‌های خاورمیانه نیز مدعی شده‌‌‌اند که تازه‌ترین محموله تسلیحاتی اوایل ماه مارس با کشتی باری روس موسوم به  رسول گامزاتوف از دریای خزر به روسیه منتقل شده، محموله‌‌‌ای شامل هزار کانتینر و ۲ هزار گلوله توپ. همچنین وال‌‌‌استریت ژورنال به نقل از موسسه مطالعات جنگ (ISW) اعلام کرد که ارتش روسیه همچنان از پهپادهای شاهد ساخت ایران و «سایر سامانه‌‌‌ها با دقت پایین‌‌‌تر» در حملات خود علیه اوکراین استفاده می‌‌‌کند. در این گزارش به اظهارات یوری اینات، سخنگوی نیروی هوایی اوکراین اشاره شده که گفته است تحویل محموله اخیر پهپادها از ایران به روسیه در حالی انجام شده که روسیه از سپتامبر سال گذشته تقریبا تمامی ذخایر موشک‌‌‌های استراتژیک خود را مصرف کرده است.

این در حالی است که طی دو سه ماه اخیر نهادهای دیپلماتیک، نظامی و امنیتی آمریکا و بریتانیا اذعان کرده بودند که ایران به روسیه پهپاد نداده است؛ همان نهادهایی که پیشتر خواستار بررسی این موضوع در شورای امنیت شده بودند و حتی نسبت به عدم‌همکاری جدی سازمان ملل در این رابطه اظهار تاسف می‌‌‌کردند. در عین حال مقامات ارشد ایران نیز همواره تاکید داشته و دارند که موضع ایران در این جنگ بی‌‌‌طرفانه است. امروز اگر ادعای سخنگوی نیروی هوایی اوکراین برای غرب ملاک باشد، ایران از منظر کشورهای اروپایی، بار دیگر نقض‌کننده قطعنامه ۲۲۳۱ شناخته می‌‌‌شود. همچنین این ادعای رسانه‌ای نشان می‌‌‌دهد که همکاری نظامی ایران و روسیه تداوم دارد؛ مساله‌‌‌ای که برای کشورهای اروپایی حساسیت‌‌‌برانگیز است و احتمالا باید منتظر موضع‌‌‌گیری جدید آنها در این خصوص باشیم؛ حتی به نظر می‌‌‌رسد که دور جدید و هفتم تحریم‌‌‌های اروپا و بریتانیا علیه ایران نیز به دنبال دریافت چنین اطلاعاتی باشد.

فرجام همکاری ایران و آژانس

خبر دیگر به توییت اخیر لارنس نورمن، خبرنگار روزنامه وال‌‌‌استریت ژورنال مربوط می‌‌‌شود. نورمن دوشنبه شب در رشته توییتی مدعی شد که روند نصب دوربین‌‌‌های آژانس در ایران به گونه‌‌‌ای است که می‌‌‌تواند توافق اخیر ناظر هسته‌‌‌ای سازمان ملل با تهران را به خطر بیندازد. به ادعای این روزنامه‌نگار به نقل از برخی منابع، ایران در نصب مجدد دوربین‌‌‌ها و تجهیزاتی که آژانس بین‌‌‌المللی انرژی اتمی می‌‌‌گوید تهران پس از بازدید رافائل‌‌‌ گروسی قبل از آخرین جلسه برجام در مارس قول آنها را داده بود، بسیار بسیار آهسته پیش می‌‌‌رود. نورمن مدعی‌‌‌ است که در ابتدا تصور می‌‌‌شده که این تاخیر فقط به دلیل تعطیلات نوروز بوده است. ولی او شنیده‌‌‌ که تاخیر بسیار فراتر از آن بوده و تقریبا هیچ پیشرفتی حاصل نشده است. این در حالی است که تصور غالب در رابطه با همکاری ایران و آژانس بین‌‌‌المللی انرژی اتمی، تلاش برای زمینه‌‌‌سازی در جهت آغاز مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌ای است.  

اکنون نورمن خبر داده که پروسه نصب دوربین‌‌‌ها پیشرفتی نداشته است و این خبرسازی می‌تواند به روابط تهران و آژانس صدمه وارد کند.  البته این سناریو هم مطرح است که شاید هدف از این خبرسازی، تحت فشار گذاشتن ایران برای همکاری بیشتر با آژانس باشد. یعنی نورمن این خبر را هدفمند منتشر کرده و با آژانس و کشورهای غربی هم هماهنگ است اما حتی اگر این خبر، با هدف تحت فشار قرار دادن ایران هم بوده باشد، این اقدام نیز می‌‌‌تواند به عنوان یک متغیر دیگر فضا را متشنج کرده و دوباره هزینه توافق بین ایران و غرب را افزایش دهد. در ضمن دو طرف را از فضای مدیریت تنش‌‌‌ها دورتر می‌‌‌کند. در چنین شرایطی باز هم تعلیق فضای مذاکرات هسته‌‌‌ای تداوم پیدا می‌‌‌کند. در چنین فضایی این پرسش مطرح است که این اتفاقات چقدر می‌‌‌تواند فضای مذاکرات را تحت‌تاثیر قرار دهد؟

فضای راکد و تنش‌‌‌آلود

کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران درباره توییت اخیر نورمن مبنی بر عدم‌پیشرفت درباره نصب دوربین‌‌‌ها به روزنامه «دنیای‌اقتصاد» گفت: «‌با وجود سفر اسفند ماه رافائل گروسی، مدیر کل آژانس به تهران و تفاهمات انجام گرفته اما طرفین هیچ پیشرفتی در خصوص توافقات صورت‌گرفته نداشتند.» احمدی ادامه داد: «محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هفته گذشته گفت که مشورت‌‌‌های فنی در جریان است و به خوبی پیش می‌‌‌رود. این در حالی است که مشخص نیست آیا بین ایران و آژانس رایزنی‌‌‌های جدیدی انجام شده یا خیر.» وی تاکید کرد: «‌در مورد توافقات بین ایران و آژانس این سوال بزرگ و مهم بین افکار عمومی مطرح است که چه خبر؟ زیرا در چهارم مارس بیانیه‌‌‌ای منتشر و گفته شد که هیات فنی به زودی به تهران می‌‌‌آید اما متعاقب آن دیگر خبری منتشر نشد.» 

دیپلمات پیشین با اشاره به توییت‌‌‌های اخیر لارنس نورمن تاکید کرد: «‌باید توجه داشت که نورمن فرد نسبتا مطلعی است، ساکن وین و با افراد مختلف در آژانس در تماس است. لذا احتمال می‌‌‌رود که صحبت‌‌‌های وی صحت داشته باشد و در این صورت پرسش این است که دلیل این مساله چیست؟» وی ادامه داد: «‌آیا سکوت آژانس در این رابطه بدین معناست که این نهاد همچنان امیدوار است که پیشرفتی در توافقات حاصله ایجاد شود؟» این کارشناس در ادامه با اشاره به گزارش‌‌‌ها درباره ارسال گلوله‌‌‌های جنگی به روسیه و همچنین مطرح شدن دوباره استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ علیه اوکراین گفت: «‌این ادعاها باعث افزایش تنش‌‌‌ها می‌‌‌شود و حتی اگر کاملا نادرست باشد بیانگر فضای موجود است. یعنی فضای مربوطه هنوز آرام نشده است.»

احمدی در عین حال به تصویب هفتمین بسته تحریمی شورای وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا علیه ایران در تداوم مواضع خصمانه و حمایت از ناآرامی‌‌‌ها در ایران پرداخت و گفت: «‌این مسائل بیانگر آن است که غرب هنوز نمی‌‌‌خواهد در مسیر مدیریت یا کاهش تنش با تهران گام بردارد.» وی در رابطه با فضای فعلی حاکم بین ایران و غرب توضیح داد: «‌فعلا فضا راکد و در تعلیق است. برای درک چنین فضایی می‌‌‌توان به موضع متناقض غرب و آمریکا اشاره کرد که از یک سو می‌‌‌گویند برجام  در دستورکار آنها نیست و از سوی دیگر تنها راه خروج از این تنش را دیپلماسی می‌‌‌دانند.» به گفته دیپلمات پیشین ایران، غرب اکنون به این باور رسیده که شاید محدود شدن برنامه هسته‌‌‌ای ایران و احیای برجام در ازای لغو تحریم‌‌‌ها، منافع آنها را تامین نمی‌‌‌کند. یعنی ایران با لغو تحریم‌‌‌ها امتیاز بسیار بزرگی در قبال محدود کردن برنامه‌‌‌های هسته‌‌‌ای‌اش کسب می‌‌‌کند ولی برای غرب بازگشت به برجام دیگر منافع گذشته را ندارد. زیرا به زعم غرب، برنامه‌‌‌ هسته‌‌‌ای ایران پیشرفت زیادی داشته و با بازگشت به محدوده‌‌‌های برجامی، زمان گریز هسته‌‌‌ای بار دیگر به یک سال بازنخواهد گشت.