دوئل ابرقدرت‏‏‌ها در خلیج‏‏‌فارس

کربی همچنین در بخش دیگری از سخنانش درباره توافق ایران و عربستان مدعی شد: «آیا ایرانی‌‌‌ها به توافق احترام می‌‌‌گذارند یا خیر؛ این حکومتی نیست که به قول خود وفا کند.» نیویورک‌تایمز در این خصوص نوشت که کربی تعهد ایران به نزدیکی واقعی با دشمن دیرینه خود را زیر سوال برد. کارین ژان پی‌یر، سخنگوی کاخ سفید هم در واکنش به این توافق با بیان اینکه از هر تلاشی برای کاهش تنش در منطقه استقبال می‌‌‌کنیم، در عین حال گفت که موضع ما درباره برجام تغییر نکرده است. در این میان جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا واکنش صریح‌‌‌تری داشت و گفت: «ما ساکت نشسته‌‌‌ایم، در حالی که چینی‌‌‌ها، روس‌‌‌ها، ایران، کره‌شمالی و چند کشور دیگر در حال پیشروی هستند تا روابط خود را تقویت و ما را در حوزه‌‌‌های مختلف تهدید کنند.» وی افزود: «این نشان می‌دهد که عربستان سعی دارد طرف روسیه و چین را از دست ندهد، زیرا از نظر ریاض، آمریکا عزم و اراده کافی برای مقابله با ایران و محافظت از جهان در برابر تهدیدهای این کشور را ندارد.» این مقام پیشین آمریکایی همچنین تصریح کرد: «چینی‌‌‌ها یک استراتژی مشخص دارند و از آن پیروی می‌کنند اما ما در آمریکا هر روز از این شاخه به آن شاخه می‌‌‌پریم.»

با در نظر گرفتن این اظهارنظرها در‌می‌‌‌یابیم که آمریکا از یکسو از کاهش تنش در منطقه خشنود است و آن را در راستای منافع خود می‌‌‌بیند ولی از برخی جهات نیز با حضور و نقش‌‌‌آفرینی قوی‌‌‌تر چین در منطقه و کمرنگ شدن اهرم ایران‌‌‌هراسی ناخشنود است. درواقع در حوزه‌‌‌هایی همسویی و منافع مشترک بین ایران و آمریکا دیده می‌شود که مهم‌ترین آن، کاهش تنش در منطقه به‌ویژه در بحث یمن است؛ یعنی در این حوزه آمریکا می‌تواند از توافق استقبال کند اما مساله مهم این است که آمریکا از جنگ سرد به بعد به ترتیبات امنیتی منطقه شکل ‌‌‌داده و امروز چین بین دو قدرت اصلی منطقه یعنی ایران و عربستان میانجی‌گری کرده است که این نقش چین می‌تواند به منزله چالش ژئوپلیتیک برای آمریکا مطرح شود. هرچند برخی کارشناسان نیز بر این باور هستند که شاید آمریکا خیلی هم از حضور چین در منطقه ناخشنود نباشد زیرا به عقیده این تحلیلگران چین هنوز نسبت به پیچیدگی‌‌‌های این منطقه آگاه نیست و اگر بخواهد حضور جدی در منطقه خاورمیانه و خلیج‌‌‌فارس داشته باشد ممکن است از رقابت اقتصادی با آمریکا عقب بماند. مساله دیگری که ممکن است منجر به عدم‌رضایت واشنگتن از آشتی ریاض و عربستان باشد، بحث کمرنگ شدن اهرم ایران‌‌‌هراسی در منطقه است. زیرا اگر ایران و عربستان برخی مشکلات‌‌‌شان را به‌ویژه در یمن حل کنند، ایران دیگر تهدید شماره یک کشورهای عربی نخواهد بود و کاخ سفید نمی‌تواند با تکیه بر این ابزار پای رژیم اسرائیل را روز به‌روز بیشتر به ترتیبات امنیتی و نظامی خلیج فارس باز کند.

استقبال یا ناخشنودی؟

نگاه آمریکا به آشتی عربستان و ایران با وساطت چین را با طهمورث غلامی، کارشناس مسائل بین‌الملل به بحث گذاشتیم. غلامی به روزنامه «دنیای‌اقتصاد» گفت: «این موضوع دو وجه دارد؛ یکی بحث تنش‌‌‌زدایی بین ایران و عربستان است و دیگری نقش چین. در مورد تنش‌‌‌زدایی بین ایران و عربستان بدون شک آمریکا از این موضوع استقبال می‌کند. چون آشتی بین دو کشور می‌تواند منجر به حل برخی بحران‌های منطقه مثل بحران یمن باشد یا به ثبات بیشتر در منطقه ختم شود.»

وی افزود: «در این صورت آمریکا کمتر نگران امنیت انرژی و برخورد احتمالی بین ایران و عربستان و درگیری ناخواسته‌‌‌ در این مناقشه خواهد بود.»

 به گفته غلامی، وقتی در منطقه ثبات وجود داشته باشد آمریکا می‌تواند حضورش را در منطقه کاهش و بازیگری‌‌‌اش را در شرق آسیا بیشتر کند. کارشناس مسائل آمریکا ادامه داد: «روی دیگر سکه نقش چین است که توانسته بین دو قدرت منطقه تنش‌‌‌زدایی کند که شاید پیام مثبتی برای آمریکا نباشد. زیرا هم‌‌‌اکنون چین نیز به یک بازیگر در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است. تا پیش از این تصور می‌‌‌شد ایالات متحده بازیگر اصلی منطقه است و روسیه گاهی بر حسب منفعت ملی خود به منطقه ورود می‌‌‌کرد ولی هیچ وقت ورود سیستماتیک نداشت.»

غلامی گفت: «اگر در آینده ببینیم که نقش چین در سایر پرونده‌‌‌ها ادامه پیدا کند چین به رقیبی برای آمریکا در خاورمیانه تبدیل می‌شود اما اگر مشارکت چین صرفا در آشتی ایران و عربستان باشد، واشنگتن از این جهت نگرانی‌‌‌ای نخواهد داشت.»

ایران‌‌‌هراسی به اشکال دیگر

این کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به اینکه اکنون با کاهش اختلافات تهران و ریاض، اهرم ایران‌‌‌هراسی غرب تاحدودی کمرنگ می‌شود و از این نظر واشنگتن نباید از این آشتی خشنود باشد، توضیح داد: «به نظر من در بحث عربستان، آمریکا خیلی مایل نبود از ابزار ایران‌‌‌هراسی استفاده کند زیرا در این صورت ایالات متحده باید تعهد بیشتری نسبت به ریاض داشته باشد. همچنان‌که در اواخر دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، وی عربستان سعودی را نقد کرد و گفت شما باید مشکلات خود را با ایران حل و فصل کنید و مسائل داخلی خود را به بیگانگان ارتباط ندهید.» وی با اشاره به اینکه ایالات متحده ایران‌‌‌هراسی را ترویج می‌کند، تاکید کرد: «اما برای ایران‌هراسی موضوعات دیگری وجود دارد که از جمله می‌توان به بحث هسته‌‌‌ای، موشک‌‌‌های بالستیک و حمایت ایران از روسیه اشاره کرد.»

ریاض دیگر با تل‌‌‌آویو علیه ایران همکاری نمی‌‌‌کند

این کارشناس درباره تاثیر تنش‌‌‌زدایی بین تهران و ریاض بر نقش‌‌‌آفرینی اسرائیل در منطقه و مناسبات عربستان با این رژیم نیز گفت: «هم‌‌‌اکنون که عربستان سعودی با ایران وارد تنش‌‌‌زدایی شده است در مناسبات تل‌‌‌آویو و ریاض نیز تاثیرگذار خواهد بود. زیرا تا پیش از این، عربستان سعودی در همگرایی و همکاری برای اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران دلیل و توجیه کافی داشت ولی هم اکنون که با ایران وارد تنش‌‌‌زدایی شده طبیعتا ملاحظات تهران را در تعاملاتش با اسرائیل رعایت خواهد کرد.» غلامی ادامه داد: «به عنوان مثال می‌توان گفت عربستان دیگر قرار نیست به اسرائیل این اجازه را دهد که از فضای سرزمینی این کشور برای حمله احتمالی به ایران استفاده کند یا از دیگر سو هرگونه توافقی با هم داشته باشند عربستان سعودی نیز مانند امارات اعلام خواهد کرد که روابطش با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی نیست.»