تاریخ شفاهی (۱۳۴)
کار صنعتی با آمریکاییها سیاسی میشد
رضا نيازمند :
ما نمیخواستیم برویم دنبال آمریکا. چون آمریکاییها بهقدر کافی در اینجا بودند. ما میدانستیم که هر کار صنعتی با آمریکاییها میکردیم، سیاسی میشد. ایران ناسیونال وقتی این کارخانه خودروسازی را راهانداخت، مورد توجه و علاقه ما بود. هر چی میخواست به او میدادیم.
او تقاضای ساخت اتوبوس کرد. ابتدا اتوبوسهای قراضه میساخت. یک روز آمد گفت اجازه میدهید من موتور مرسدس بگیرم. چندی بعد اتوبوس مدل مرسدس ساخت و در حقیقت او شد بزرگترین صنعتگر ایران. همان سال من رفتم لهستان، اتوبوسی که ما را برد به شهر ورشو رویش نوشته بود ایرانناسیونال. اتوبوسی بود با موتور بنز و بسیار شیک و قشنگ و اگر میرفتی عربستان تاکسیهایش همه پیکان بود. آدم لذت میبرد. انگلیسیها در همان بدو شروع کار دو قرارداد با خیامی بستند یکی با ایرانناسیونال برای ارسال قطعات منفصله پیکان و دیگری با خود خیامی. قرارداد خود خیامی مربوط به فروش لوازم یدکی بود که ۱۵ درصد حقالزحمه داشت.