چرا قطر از شکست مذاکرات هستهای نگران است؟
دوحه در مخمصه برجامی
یکی از این نگرانیها به بنبست مذاکرات احیای برجام برمیگردد که خطر شکست آن در شرایط کنونی و متاثر از بحران در روابط ایران و غرب بیش از هر زمان دیگری محتمل بهنظر میرسد. در این چارچوب شیخ حمد بن جاسم نخستوزیر و وزیرخارجه پیشین قطر در رشته توییتی با اشاره به نگرانیهای دوحه از عدماحیای برجام و تاثیرات آن بر منطقه نوشت: غربیها به رهبری آمریکا تا این لحظه به هیچ توافقی برای توافق هستهای با ایران نرسیدهاند. همه ما میدانیم که اسرائیل با تمام توان تلاش میکند تا به تجهیزات و سلاحی دست یابد تا بتواند اهدافی را در ایران مورد اصابت قرار دهد، زیرا آن را خطری بزرگ برای خود میداند اما آمریکا تا این لحظه در خصوص دادن اسلحه به تلآویو تردید دارد. اگر این طرفها به توافق هستهای جدیدی با ایران دست نیابند و آمریکا سلاح موردنیاز را به اسرائیل بدهد، یک اقدام نظامی انجام خواهد شد که ثبات و امنیت منطقه را از بین خواهد برد و پیامدهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وخیمی به همراه خواهد داشت.
شیخ حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی که از ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۳ وزیرخارجه و از ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ نیز همزمان نخستوزیر قطر بود در این رشته توییت با توصیه به آمریکاییها برای احیای برجام مینویسد: امیدوارم که ما در منطقه خلیجفارس از طریق تمام کانالهای موجود به آمریکا و غرب توضیح دهیم و خطرات هرگونه اقدام نظامی و لزوم حل مشکلات از طریق راهحلهای مسالمتآمیز را به آنها بگوییم؛ زیرا ما در مقدمه خسارتدیدگان خواهیم بود. با اینکه من نسبت به حصول توافق هستهای میان ایران و غرب بسیار خوشبین بودم اکنون خوشبینی من کمتر شده است اما عجیب و بعید نیست که یک تحول مثبت رخ دهد و برجام دوباره احیا شود و ما را از خطرات دور کند.
با توجه به نفوذ شیخ حمد بن جاسم در ساختار سیاسی قطر که از او به عنوان یکی از معماران قطر نوین بهویژه سیاست خارجی عملگرایانه و مبتنی بر موازنه آن یاد میشود، این اظهارنگرانی میتواند بازتاب دهنده دیدگاههای مقامات کنونی قطر نسبت به مذاکرات احیای برجام و دورنمای توافق هستهای باشد. همزمان این دیدگاه میتواند انعکاسی از چشمانداز سایر بازیگران شورای همکاری خلیجفارس با درجات متفاوتی از تهدید و مهمتر از آن ادراک از تهدید نیز باشد. نگرانیهایی که بازیگرانی چون عربستان، بحرین و امارات را نسبت به خرید تسلیحات پیشرفته، عادیسازی روابط با اسرائیل و متنوعسازی سبد سیاست خارجی با نزدیک شدن به چین و روسیه ترغیب کرده است.
در این میان قطر نیز از طریق نقش حیاتی خود در خارج کردن نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ میلادی روابط خود را با ارتش ایالات متحده تعمیق بخشید و بهمن ماه سال گذشته به جایگاه یک متحد بزرگ غیرعضو در ناتو ارتقا یافت. با وجود این دوحه در مورد رقابت قدرتهای بزرگ و حفظ روابط نزدیک نظامی با واشنگتن محتاطانه عمل کرده است. یکی از مولفههای شکل دهنده این رویکرد متعادل و محتاطانه، خصومت تاریخی ایران و ایالات متحده در خلیج فارس است که در صورت بازگشت دوباره به فضای تصاعد بحران میتواند قطر را مجددا در سیبل تهدیدها قرار دهد. میزبانی دوحه از پایگاه هوایی العدید مهمترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه که مرکز عملیات سنتکام بهشمار میرود، یکی از اصلیترین نگرانیهای دوحه به شمار میرود که با توجه به قرار گرفتن سنتکام در لیست تروریسم مورد اشاره جمهوری اسلامی ایران پس از قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست تروریسم آمریکا، میتواند در شرایط بروز تنش و حتی در یک سناریوی غافلگیرکننده بروز جنگ و درگیری نظامی، منافع و در یک سطح بالاتر تمامیت سرزمینی قطر را تحت الشعاع قرار دهد.
این مساله بهویژه با توجه به اهمیت مساله ثبات سیاسی و تاثیر آن بر ثبات اقتصادی قطر که نقش مهمی در ارتقای جایگاه این کشور در اقتصاد جهانی داشته است، تداوم آن امری حیاتی برای این شیخنشین خلیجفارس بهویژه در عصر پساکربن بهشمار میرود. در واقع قطر و بسیاری از بازیگران شورای همکاری به دنبال متنوعسازی درآمدهای خود و رهایی از اعتیاد به سوختهای فسیلی هستند و در نتیجه ورود به عرصههای غیرنفتی به شکل سرمایهگذاری، زیرساختهای دیجیتال، ترانزیت و... به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. از این رو قطر به شدت نگران بروز چالشهایی چون هستهای، تروریسم، سایبر و... است که میتواند بر منافع این کشور که به شدت در رقابت قدرتهای بزرگ و قدرتهای منطقهای آسیبپذیر و فاقد عمق استراتژیک است، تاثیرات قابلتوجهی بر جای بگذارد.
از این زاویه است که قطر از اولین بازیگران عرب منطقه بود که بلافاصله از توافق هستهای ۲۰۱۵ استقبال کرد و آن را زمینهای برای رفع اختلافات میان ایران و همسایگانش در جنوب خلیجفارس دانست. با خروج ترامپ از برجام و بهخصوص اوج تقابل ایران و آمریکا در خلیجفارس مقامات قطر از جمله امیر این کشور بارها به تهران سفر کردند تا نسبت به مدیریت تنشها اقدام کنند.
در شرایط کنونی نیز فارغ از میانجیگریهای دوحه میان تهران و واشنگتن و همچنین پایتختهای اروپایی، میزبانی قطر از مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در بازه زمانی ششم تا هشتم تیر ماه ۱۴۰۱، بخش دیگری از استراتژی این شیخنشین برای به سرانجام رساندن برجام بوده است. تلاشی که متاثر از رویکرد ایران و غربیها همچنان در بن بست قرار دارد و چشمانداز روشنی برای احیای آن متصور نیست. از همین زاویه است که متاثر از تنش در حال ظهور و گسترش ایران و غرب بهخصوص بعد از دو متغیر ناآرامیهای ماههای گذشته در ایران و همکاریهای نظامی ایران و روسیه و ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین، فضا برای ورود طرفین به تصاعد بحران و تکرار تجربههای یک دهه گذشته وجود دارد و قطر و سایر بازیگران را که از این تنشها متاثر میشوند، مجددا نگران کرده است.
بیش از ۱۰ سفر مقامات وزارت خارجه قطر و بهخصوص سفر امیر قطر در ۲۲ اردیبهشت ماه سالجاری نشاندهنده نگرانیهای در حال افزایش قطر از وقوع چنین روندی است. در این میان دوحه در تلاش بوده تا با راهبرد نزدیکی بیشتر به جمهوری اسلامی بهویژه تشکیل کمیسیون مشترک همکاریها و برگزاری منظم جلسات آن، زمینه را برای ورود به همکاریهای جدیتر بهویژه در حوزههای اقتصادی و نظامی با ایران به عنوان پوشش و ضربهگیر فراهم کند. رویکرد دیگر دوحه متنوعسازی سبد سیاست خارجی با امضای مشارکت جامع با چین بوده است. دوحه با باز کردن زیرساختهای ملی و شبکههای دیجیتال خود به روی سرمایهگذاریهای چین روابط نزدیکتری با پکن ایجاد کند.
در چنین فضایی است که مخمصه برجامی معانی و دلالتهای خود را برای قطر و بازیگری آن در سطوح منطقهای و جهانی قابل معنا میکند. تاکید بر احیای برجام و ضرورت شکلگیری توافق هستهای، ناشی از ادراک مقامات قطر است که نمیخواهند در شرایط بحرانی ناگزیر از انتخابهای صریح و قرار گرفتن در یک بلوک مشخص شوند که تهدیدی علیه منافع بازیگر دیگر محسوب میشود.