چشم‏‌انداز تاریک رابطه یک قرنی

گفت‌وگوهای اردیبهشت ماه، پس از وقفه ۷ماهه از آخرین دور رایزنی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در شهریور ۱۴۰۰ برگزار شد. نخستین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بار روزنامه «فایننشال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تایمز» گزارش داد که مقامات ارشد جمهوری اسلامی و عربستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سعودی، ۶ سال پس از قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور در دی ماه ۱۳۹۴در ۹آوریل ۲۰۲۱-  ۲۰ فروردین۱۴۰۰ در بغداد مذاکرات «مستقیم» انجام داده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. پس از آخرین دور گفت‌وگوها، نگاه‌ها نسبت به فضای پیش‌‌‌‌رو بسیار مثبت بود و مقامات عراقی که نقش میانجیگر و میزبان مذاکرات را داشتند و مقامات تهران و ریاض از رسیدن به یک تفاهم‌‌‌‌نامه ۱۰ماده‌‌‌‌ای خبر دادند.

همچنین صحبت از آن شد که دور بعدی گفت‌وگوها نه در سطح امنیتی بلکه در سطح دیپلماتیک برگزار خواهد شد؛ خبری که تا به امروز چند بار تغییر داده شد؛ یعنی یک روز از گفت‌وگو در سطح دیپلماتیک یعنی وزرای خارجه سخن می‌گویند و روز دیگر می‌گویند برخی اختلافات باعث شده که گفت‌وگوها همچنان در سطح امنیتی پیگیری شود. اما نه در سطح امنیتی و نه در سطح دیپلماتیک در سال ۲۰۲۲ دیگر گفت‌وگویی بین تهران و ریاض برگزار نشد. برخی عوامل مانند دخالت عربستان در مسائل داخلی ایران به ویژه بعد از شروع ناآرامی‌‌ها از شهریور ماه در ایران و تفاوت نگاه طرفین به موضوع یمن باعث شد که این مذاکرات بدون نتیجه‌‌ای مشخص در سال ۲۰۲۲ به سال ۲۰۲۳ منتقل شود. روزنامه «دنیای اقتصاد» در گفت‌وگویی با کارشناسان چشم‌‌انداز روابط تهران و ریاض و گفت‌وگوها بین طرفین را در سال آینده میلادی بررسی کرده است.

رویکرد عربستان تهاجمی‌‌تر می‌شود

سید‌‌جواد صالحی، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه روابط ایران و عربستان تابع متغیرهای بسیار زیادی است، گفت: «‌درواقع در کنار مولفه‌هایی که برای همگرایی بین این دو کشور بزرگ اسلامی و در عین حال دو بازیگر اثرگذار در جهان وجود دارد اما برخی متغیرها، آینده روابط تهران و ریاض را  با برخی ابهامات مواجه کرده است.» صالحی تاکید کرد که امروز واقعیات به سمت و سوی دیگری حرکت می‌کند یعنی فرآیندهای همگرایانه جای خود را به رقابت‌‌ و نهایتا به نوعی تخاصم داده است.

به گفته این استاد دانشگاه اگر طی سال گذشته، تلاش‌‌های زیادی باحضور یک بازیگر سوم برای انجام مصالحه و پیشبرد مذاکرات صورت گرفت اما در عمل نتیجه‌‌ای محسوس و معین حاصل نشد. وی درباره دلایل این امر توضیح داد: «‌در این رابطه می‌توان به رقابت‌‌های ایدئولوژیک دو کشور، ادراک مخاطراتی که هر دو بازیگر از منافع حیاتی خود در قبال همدیگر دارند و همچنین نقش متغیرهای فرامنطقه‌‌ای اشاره کرد.»

صالحی تاکید کرد: «طبیعی است که عربستان حل مشکلات و مسائل خود با ایران را منوط به دریافت امتیازاتی در یمن، لبنان، خلیج‌‌فارس و عراق کرده است که تاکنون به باور سیاستگذاران و تصمیم‌گیران سعودی این امر محقق نشده است. یا به عبارتی اگرچه رهبران عربستان زمانی احساس می‌کردند که یمن حیاط خلوت سیاست خارجی عربستان است اما امروز بیشترین سطح تهدیدات امنیتی را از این ناحیه متوجه کشور خود می‌‌بینند. در چنین شرایطی ریاض تا اطمینان خاطر لازم در این خصوص کسب نکند در سایر حوزه‌ها، انعطاف و گفت‌وگو برای رهبران عربستان آسان نخواهد بود.» وی در ادامه به متغیر برجام اشاره کرد و گفت: «اگر بحران برجام را اضافه کنیم باید گفت رهبران عربستان بر این باور هستند که هسته‌‌ای شدن ایران، منزلت استراتژیک آنها را به حاشیه خواهد برد؛ لذا این متغیر، آنها را وادار می‌کند که در یارگیری‌‌ها و ائتلاف‌‌بندی‌‌های منطقه‌‌ای و جهانی در پی یک هدف مشخص که مهار ایران در سطح نخست و نهایتا انزوای ایران در خوش‌‌بینانه‌ترین حالت است، باشند.»

صالحی ادامه داد: «‌رهبران عربستان برای پیشبرد اهداف خود، مستقیما کشور ایالات متحده آمریکا و رهبران اروپا را تحت فشار قرار داده و آنها را همراه خود ساختند و از طرف دیگر در سطح منطقه‌‌ای با اتخاذ الگوی همکاری امنیتی عربی-عبری درصدد هستند تا سطح تهدید ایران را مهار کنند.» به گفته این استاد دانشگاه با توجه به مولفه‌های تنش منطقه‌‌ای و خارج شدن برجام از اولویت‌های تصمیم‌گیری رهبران ایالات متحده آمریکا و اروپا و نزدیکی عربستان به اسرائیل و آخرین گام، پیوند استراتژیک عربستان و چین به نظر می‌‌رسد که ریاض در سال جدید میلادی با رویکردی تهاجمی‌‌تر نسبت به ایران برخورد خواهد کرد و احتمال حل مسائل در چارچوب این بحران‌‌ها بسیار اندک به نظر می‌‌رسد.

عادی‌سازی امکان‌پذیر نیست

دکتر علم صالح، استادیار مطالعات ایران و خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا در واکاوی چشم‌‌انداز روابط تهران و ریاض گفت: «‌به‌طور راهبردی، عادی‌‌سازی روابط بین ایران و عربستان در آینده نزدیک امکان‌پذیر نیست؛ زیرا زمانی عادی‌‌سازی ایجاد می‌شود که یک توازن قدرت بین هر دو طرف باشد.» این کارشناس تاکید کرد: «‌البته اینجا منظور از عادی‌‌سازی، بازگشایی سفارت و گفت‌وگوها بین طرفین نیست بلکه منظور این است که دو کشور به عنوان دو قدرت منطقه‌‌ای، یکدیگر را به رسمیت بشناسند و درک نسبتا یکسانی از منافع و مصالح و ادراک تهدید داشته باشند.» وی تاکید کرد: «‌این گفت‌وگوها می‌تواند ادامه داشته باشد چون هر دو طرف می‌‌دانند که گفت‌وگو بهتر از درگیری است.» علم صالح با اشاره به این موضوع که امکان بازگشایی سفارت‌‌ها در دو کشور و گفت‌وگوهای سطح بالا وجود دارد، توضیح داد: «‌زمانی تنش بین ایران و عربستان برطرف خواهد شد که یک توازن قدرت بین آنها ایجاد شود.»

همه‌چیز  به برجام برمی‌گردد

به گفته این استاد دانشگاه، مشکل ایجاد این توازن قدرت در این است که دو طرف به دنبال اهداف متفاوتی از عادی‌‌سازی روابط هستند. علم صالح ادامه داد: «‌عربستان از عادی‌‌سازی روابط به دنبال امنیت و امنیت ژئوپلیتیک منطقه است در حالی که ایران، اهداف اقتصادی را جست‌وجو می‌کند و در پی آن است که از این طریق‌‌، روابطش با باقی کشورهای عرب را نیز عادی‌‌سازی کند؛ یعنی کشورهایی مانند اردن و مصر که بدون رضایت عربستان، نمی‌توانند روابط حسنه‌‌ای با ایران داشته باشند.»

استادیار مطالعات ایران و خاورمیانه در دانشگاه ملی استرالیا معتقد است آنچه پیچیدگی روابط ایران و عربستان در آینده را افزایش خواهد داد، کمرنگ شدن حضور امنیتی آمریکا در منطقه است. موضوعی که ایران از آن خشنود و عربستان از آن ناخشنود است. وی ادامه داد: «‌عدم دخالت آمریکا یا حتی مخالفتش با سیاست‌های منطقه‌‌ای عربستان به‌ویژه در یمن منجر به تنش در روابط ریاض و واشنگتن شده و در ادامه حمله‌های مستمر به اهدافی در عربستان و منطقه خلیج‌‌فارس منجر به آن شد که عربستان به یک سیاست خارجی چندجانبه‌‌گرا روی آورد.» علم صالح توضیح داد: «‌عربستان نیز با هدف پر کردن نسبی خلأ آمریکا، از چین برای حضور در منطقه دعوت به عمل آورد.»استاد دانشگاه در ادامه به موضوع حضور اسرائیل در منطقه پرداخت و گفت: «‌از نظر امنیتی فشارها و حمله به اهدافی در عربستان منجر به آن شد که کشورهای عربی منطقه خلیج‌‌فارس به اسرائیل نزدیک شوند و خواهان آن باشند که این رژیم، خلأ امنیتی‌‌شان را تاحدودی پر کند.»

علم صالح با بیان اینکه این مساله ناخشنودی تهران را در پی داشت، افزود: «‌لذا ایران تلاش دارد از این اتفاقات تاحدودی جلوگیری کرده و با تلاش برای بهبود روابطش با ریاض، مانع عادی‌‌سازی روابط کشورهای عربی و تل‌‌آویو شود.» وی همچنین گفت: «‌البته مطمئنا عربستان نمی‌خواهد با عادی‌‌سازی روابط با ایران، در مذاکرات وین، مذاکرات ایران با کشورهای عربی و منزوی کردن اسرائیل، برگ برنده‌‌ای به تهران بدهد و برخی ملاحظات دیپلماتیک را مدنظر دارد.» علم ‌‌صالح در نهایت تاکید کرد: «‌سال ۲۰۲۳ برای روابط تهران و ریاض بسیار پراهمیت است و باید ببینیم که دیدگاه تهران نسبت به منطقه و کشورهای همسایه‌‌اش و قضیه برجام به کجا ختم می‌شود؛ زیرا این مسائل در نهایت امر در عادی‌‌سازی روابط ایران و عربستان تاثیرگذار است.»

اختلافات دوجانبه چیست؟

پوریا نبی‌پور، دکترای علوم سیاسی و روابط بین‌الملل نیز درباره خروجی چند دور مذاکره بین ایران و عربستان در بغداد گفت: «‌حاصل این گفت‌وگوها، اعزام و آمادگی استقرار دیپلمات‌‌های ایرانی برای حضور در دفتر نمایندگی ایران در سازمان همکاری اسلامی (OIC) در جده عربستان سعودی بود.»

نبی‌‌پور با اشاره به پنج دور مذاکرات ایران و عربستان که به میزبانی بغداد انجام شد، افزود: «این گفت‌وگوها می‌توانست با ورود به سطح ‌‌عالی‌‌تر، به صورت جدی‌‌تر دنبال شود و موجب برقراری مجدد روابط دیپلماتیک و کاهش تنش‌‌های منطقه‌‌ای شود.» به گفته این کارشناس اما با آغاز ناآرامی‌ها در ایران، مذاکرات ایرانی-سعودی عمدتا به خاطر پررنگ‌تر شدن اختلافات دو طرف متوقف شد؛ این اختلافات شامل درگیری‌‌های غیر‌مستقیم منطقه‌‌ای، حمایت‌‌های دو طرف از نیروهای مخالف یکدیگر و جنگ رسانه‌‌ای در مناقشات متعدد بوده است.

کارشناس مسائل بین‌الملل در ترسیم چشم‌انداز روابط دو کشور و احتمال گشایش‌‌های ملموس دیپلماتیک در سال میلادی پیش‌‌رو نیز گفت: «این مساله ارتباط مستقیم به عوامل مختلف از جمله، پیشرفت در مذاکرات احیای برجام، آینده انتخابات آمریکا و فهم مشترک دو‌‌ طرف از بحران و منازعه یمن- به عنوان مهم‌ترین پرونده امنیتی مورد اختلاف ایران و عربستان در ژئوپلیتیک خاورمیانه- خواهد داشت.» وی در نهایت تاکید کرد: «‌با در نظر گرفتن پتانسیل و اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک کشور ایران و عربستان، استمرار تحرکات دیپلماتیک با هدف بهبود و عادی‌‌سازی روابط دوجانبه قطعا به نفع دو کشور بوده و بهبود در همکاری‌‌های مشترک اقتصادی، سیاسی و نیز ثبات در منطقه را به همراه خواهد داشت.»