امیدها در مورد افزایش جمعیت یوزها زنده شد
توران و آذر در اسارت
دو توله یوزپلنگ ماده که از این به بعد آنها را با نامهای «آذر» و «توران» خواهیم شناخت، با وجود آنکه در طبیعت به دنیا آمدهاند، اما به دلیل آنکه توسط مادرشان رها شدند، دیگر زندگی عادی نخواهند داشت و طعم شکار و گوشت پرنده و چرندههای حاصل دستشان را تجربه نمیکنند.
چرخ طبیعت به کام آذر و توران نچرخید
طبیعت بازیهای عجیبی دارد، آنقدر عجیب که یوزی بر خلاف چرخه طبیعی به جای بهار در آستانه فصل سرما و زمستان زایمان میکند و بعد از دو هفته شیردهی آنها را رها میکند.
آن هم در فصل سوز و سرما که بزرگان یوز هم به سختی جان سالم به در میبرند چه برسد به دو تولهای که دست و پایشان را خوب نشناختهاند و برای زندگی در طبیعت زیادی لاجون هستند. این دو آن قدر شانس داشتند که چوپانی آنها را پیدا کند و به دست سازمان محیطزیست برساند. حالا آنها دیگر دو تولهای نیستند که مانند دهها توله در طبیعت بزرگ شوند، اسم و رسمدار شدهاند و شهره یک ایران هستند. اما باید چشم طمع از زندگی در طبیعت بشویند و به بازیهای در اسارت تن بدهند.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، میگوید: «وضعیت و آینده تولهها و همچنین زمان انتقال آنها به توران بستگی به نظر کارشناسان محیطزیست و دامپزشک دو توله دارد.»
به گفته او، با توجه به آنکه هر دو ضعیف هستند و همچنان نیاز به رسیدگی مداوم دارند، باید در مکانی میان سمنان و تهران نگهداری شوند که دسترسی به دارو، درمان و امکانات دامپزشکی وجود دارد.
اکبری میگوید: «با توجه به آنکه دو توله به اجبار از طبیعت جدا شدهاند و مادرشان در بررسیهای بعدی به دلایل مختلف به محل زایمانش بازنگشته است، تولهها باید به صورت دستی بزرگ شوند.»
تولهها پنجشنبه گذشته در مرز شرقی توران و کنار چشمهای در حالی که سروصدا میکردند، توسط چوپانی که همان حوالی بوده پیدا شدهاند. نامهای آذر و توران نیز از همینجا انتخاب شد.
به گفته معاون سازمان محیطزیست، با وجود آنکه تولهها در طبیعت به دنیا آمدهاند، اما نمیتوان روی بازگشت آنها به طبیعت و حیاتوحش حسابی باز کرد؛ زیرا توله یوزها بهطور معمول حدود ۱۸ ماه در کنار مادر زندگی میکنند و علاوه بر آنکه از آب و گل در میآیند، بسیاری از امور مانند چگونگی مواجهه با دشمنان طبیعی، شکار و محافظت از خود را از مادر یاد میگیرند.
او میگوید: «با توجه به آنکه چارهای جز انتقال توله یوزها به توران و سایت حفاظت شده وجود ندارد، آنها زندگی عادی را تجربه نمیکنند و موضوعاتی مانند شکار را یاد نمیگیرند و نمیتوانند به طبیعت بازگردند. اما میتوانند پایه جمعیتی را به کمک آنها ایجاد و برای ازدیاد نسل از آنها استفاده کرد.
البته ممکن است در آینده و با تلاش بتوان آنها را در شرایط نیمه اسارت نگهداری کرد.»
از احتمالات دیگر برای آینده یوزهای اسیر، استفاده از آنها در باغوحشهایی است که شرایط استاندارد دارد. اما آنچه مهم است صیانت و حفاظت و حتی ادامه نسلی است که به واسطه تولههای تازه امید به انجام آن است. حالا ذخیره مطمئنتر و ارزشمندتری برای ژن آسیایی ایجاد شده است.
تولهها در بد فصلی به طبیعت اضافه شدند و از شانس بد، مادرشان آنها را رها کرد. آنها اکنون حتی این شانس را ندارند تا به فرزندخواندگی یوزهای ماده دیگر در بیایند تا بلکه فوتوفن زندگی در طبیعت را بیاموزند، چرا که غیر از آنکه با هم نمیسازند، احتمال آسیب و ضربه هم وجود دارد. در توران هم یک «ایران» زندگی میکند که چشم امیدی نمیتوان به آن داشت.
علیرضا شهرداری که بیشتر با عنوان پدرخوانده «پیروز» شناخته میشود، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»، با بیان اینکه هیچ چارهای جز زندگی در اسارت برای آذر و توران وجود ندارد، در مورد شیوه نگهداری و تغذیه آنها که مبادا به سرنوشت برادران پیروز دچار شوند، میگوید: «وضعیت این دو توله به دلیل شیوه طبیعی تولد و زندگی کوتاه در کنار مادر و همچنین تغذیه از شیر مادر به مدت حداقل دو هفته، بسیار متفاوت از آن دو توله نر خواهد بود، و شرایط بهتری دارند.»