به همین دلیل، معامله‌ای مانند فروش جت‌های جنگنده به ایران با یک مانع سیاسی جدی مواجه است. دوم، از دست دادن تجهیزات عظیم ارتش روسیه در اوکراین، صنایع دفاعی روسیه را بر نیازهای دفاعی داخلی متمرکز نگه می‌دارد و بر تصمیم‌گیری‌‌‌ها در مورد تعهدات جدید برای صادرات «محصول نهایی» تاثیر می‌‌‌گذارد. سوم، به دلایل فوق، روسیه احتمالا همکاری در مناطق کمتر استراتژیک و صادرات فناوری و قطعات یدکی را در اولویت قرار خواهد داد. این مدل همکاری حساسیت منطقه‌‌‌ای کمتر و فشار کمتری بر صنایع دفاعی روسیه ایجاد می‌کند. چهارم، از طرف ایرانی، تهران ترجیح می‌دهد پایه‌های صنعتی خود را بهبود بخشد. خواسته‌‌‌های نظامی ایران شامل حوزه‌‌‌های متعددی است که پروژه‌‌‌های ملی مختلفی برای حل آنها تعریف شده است. تهران احتمالا به دنبال کمک فنی روسیه برای این پروژه‌ها خواهد بود. انتقال فناوری و واردات قطعات یدکی برای پروژه‌هایی مانند تانک کرار، هلیکوپترهای شاهد-۲۱۶ و هما، سامانه باور-۳۷۳ سام، رادار و اپتیک OTH و کشتی سازی. پنجم، تهران علاقه کمتری به محصولات نهایی گران‌قیمت دارد، مثلا جت‌های جنگنده، که در مورد ارزش عملیاتی آنها تردید وجود دارد. اما در سرمایه‌گذاری در مزیت‌های فعلی خود مانند موشک‌ها و پهپادها برای توسعه قابلیت‌های جدید، مزایای بیشتری می‌بیند. آینده کمک‌های نظامی روسیه به ایران بیشتر ماهیت فنی خواهد داشت، مانند همکاری در موضوعات کمتر حساس مانند صنعت هلیکوپتر که هنوز برای صنایع دفاعی ایران ارزشمند است.