حکم اعدام برای مصدق بریده بودند
رضا نیازمند :
مصدق که به اتاق زاهدی وارد شد زاهدی برخاست و به او سلام کرد. مصدق که برای پیدا کردن و دستگیر کردن زاهدی جایزه تعیین کرده بود، به زاهدی گفت «اکنون شما امیر هستید و من اسیر». زاهدی هم گفت شما میهمان ما هستید و دستور داد مصدق را به آپارتمانی که در باشگاه افسران برای شاه ساخته بودند ببرند که آن شب استراحت کند.
دادستان دادخواست خود را نوشت، مصدق به زندان افتاد و دادگاه نظامی تشکیل شد. دادگاه نظامی برای مصدق حکم اعدام نوشته بود. محمدرضا شاه به دلیل خدمات او به ملی شدن نفت حکم او را به تبعید در ده احمدآباد- در نزدیکی تهران- که متعلق به خود مصدق بود، تقلیل داد و مصدق تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد. چند سال بعد من سازمان برنامه کار میکردم. مهندس زنگنه، رئیس سازمان برنامه و از نزدیکان مصدق بود. من از اعضای مورد اعتماد حزب بودم، زنگنه به من گفت این یک پرونده محرمانه است به تو میدهم، نگاهش دار. من هم پرونده را بردم منزل مادرم مخفی کردم.