معمای جزایر سه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‌گانه

کنعانی روز جمعه ۱۸ شهریور نقش سیاست‌های مخرب و فتنه‌انگیزانه آمریکا و رژیم صهیونیستی و اشتباه محاسباتی بعضی از کشورهای منطقه در باز‌کردن پای بیگانگان به معادلات امنیتی منطقه را از مهم‌ترین عوامل بی‌ثباتی در منطقه برشمرد و افزود: جای تاسف است که برخی از کشورهای عضو شورا به‌جای مسوولیت‌پذیری و اصلاح سیاست‌های ناکارآمد و شکست‌خورده، بر فرافکنی و بیان حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های تکراری و ملال‌آور اصرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ورزند.  سخنگوی وزارت‌خارجه ایران همزمان تاکید کرد که تهران معتقد است همکاری و چارچوب‌های منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای بدون حضور بیگانگان، بهترین روش برای رفع مشکلات، تقویت و تعمیق روابط بین همسایگان و تامین ثبات و امنیت مشترک در منطقه است. در همین خصوص وی از بازگشت و ازسرگیری فعالیت سفرای دولت کویت و دولت امارات‌متحده‌عربی در تهران و استمرار گفت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وگوها با عربستان استقبال کرد و گفت: جمهوری‌اسلامی ایران همانند گذشته بر لزوم اتخاذ رویکرد همکاری‌محور از سوی همه کشورهای منطقه برای دستیابی به امنیت، ثبات و صلح در منطقه خلیج‌فارس تاکید دارد.

 اتهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پراکنی شورا

شورای همکاری خلیج‌فارس ۱۷ شهریور با تکرار ادعای امارات درباره جزایر سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه ایرانی تنب‌بزرگ، تنب‌کوچک و ابوموسی و همچنین ادعای مداخله ایران در امور یمن، خواستار شرکت در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و گنجاندن برنامه موشکی ایران در این مذاکرات شد. وزیران خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس چهارشنبه در نشستی در ریاض به ریاست وزیر امورخارجه عربستان‌سعودی، ادعای امارات درباره جزایر سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را تکرار کرد و با ادعای حاکمیت امارات بر این جزایر، از ایران خواست که برای حل این مساله با ابوظبی وارد مذاکره مستقیم شود یا دو طرف به دیوان‌عالی بین‌الملل رجوع کنند.  این بیانیه در حالی مطرح شد که تنها مقام غایب در این نشست وزیرخارجه امارات‌متحده‌عربی بود و به‌جای وی، «خلیفه شاهین المرر» وزیر مشاور امارات در این نشست حضور داشت.

این شورا در ادامه خواستار شرکت در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و تمامی مذاکرات و نشست‌های منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و جهانی مرتبط شد و در عین حال بر لزوم گنجاندن برنامه موشکی ایران، امنیت دریانوردی و تاسیسات نفتی در مذاکرات هسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای و... تاکید کرد. در سال‌۱۹۷۱ پس از توافق ایران و بریتانیا و پیش از خروج نیروهای نظامی بریتانیا از منطقه و تاسیس کشور امارات‌متحده‌عربی، ابوموسی به‌همراه تنب بزرگ و تنب کوچک پس از نزدیک به ۷۰ سال‌ شکایت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مداوم دولت ایران علیه بریتانیا سرانجام به ایران بازگردانده شد. این توافق براساس تفاهم‌نامه ۲۷ نوامبر ۱۹۷۱ که از سوی ایران و شارجه، زیر سرپرستی وزارت امورخارجه و مشترک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المنافع پادشاهی متحده‌بریتانیا، امضا شد، شکل گرفت.

در ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ و با خروج نیروهای انگلیسی از این جزایر بازپس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیری ابوموسی و تنب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ و کوچک، توسط نیروی دریایی ایران صورت گرفت.  امارات بر این نظر است که که شارجه تفاهم‌نامه ۱۹۷۱ بر سر ابوموسی را از سر اجبار و در آن زمان فقط به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور دوفاکتو پذیرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ است. در سال‌۱۹۸۰ میلادی امارات‌متحده‌عربی دعوی خود را به سازمان‌ملل‌متحد برد، اما توسط شورای امنیت ملل‌متحد رد و پرونده بسته شد.  با این حال از زمان تاسیس شورای همکاری خلیج‌فارس در سال‌۱۹۸۱ این مساله در یک چارچوب فراگیرتر با همراهی سایر دولت‌های عربی در دستورکار قرار گرفته و اعلام موضع درباره جزایر سه‌گانه به یکی از اصلی‌ترین محورهای موردنظر در بیانیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های پایانی تبدیل شده است. در عین حال این محور به‌عنوان یک عامل متحدکننده میان دولت‌های عضو به‌رغم اختلافات موجود عمل کرده است.

به این معنی که عمان، کویت و قطر با وجود داشتن روابط خوب با ایران، اما هنگام اعلام یک موضع کلی در چارچوب شورای همکاری عمل کرده و در کنار امارات، عربستان و بحرین قرار می‌گیرند.  یکی از دلایلی که در بیان این رفتار به ظاهر متناقض می‌توان مطرح کرد این است که بسیاری از دولت‌های عربی و به‌خصوص همسایگان جنوبی ایران بر این واقعیت واقفند که موضوع جزایر در این سال‌ها عملا به یک مساله نمادین تقلیل داده شده و شورا فراتر از این بیانیه‌های پایانی نتوانسته اقدام عملی‌ای را برای این ادعاهای خود در دستورکار قرار دهد. حتی خود دولت امارات‌متحده‌عربی و در راس آن امارت شارجه به‌عنوان طرف دولت ایران در بحث جزایر هم فراتر از بیانیه‌ها و ادعاهای کلی نتوانسته اقدام مقتضی‌ای را ترتیب دهد.

این مساله حتی نتوانسته همراهی سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی را نیز به‌دنبال داشته باشد و از دید بسیاری از این بازیگران اختلاف دوجانبه بین دو کشور همسایه است و ابعاد و پیامدهای قابل‌توجهی برای مداخله ندارد.  با این حال ادعای ابوظبی بر جزایر سه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گانه به ابزاری برای هویت‌سازی در امارات‌عربی‌متحده تبدیل شده است. همزمان امارات نمی‌تواند این موضوع را به کلیت روابط دوجانبه و همسایگی با ایران به‌ویژه مساله تجارت بین دو کشور گسترش دهد و همه این موارد را فدای مساله جزایر کند. به‌ویژه در دوره‌هایی که روابط در حال بهبود بوده و دو کشور توانسته‌اند رفت و آمدهای دیپلماتیک را از سر بگیرند، از سطح حساسیت‌ها نسبت به این موضوع از سمت امارات کاسته شده است، از این‌رو بهبود مناسبات و گذار از سوءتفاهم‌ها، عنصری کلیدی در این میان است. 

در شرایط کنونی که روابط ایران و امارات با بازگشت سفیر این کشور به تهران به سطح سفارت ارتقا پیدا کرده و همزمان مذاکرات ایران و عربستان‌سعودی نیز در حال پیشرفت است، مقامات ایران باید از فرصت موجود برای حل و فصل بنیادی‌تر اختلافات دوجانبه و چندجانبه بهره گرفته و در یک سطح کلان‌تر زمینه گفت‌وگوهای سطح بالای منطقه‌ای را فراهم کنند. تنها در این شرایط است که می‌توان از طرح چندباره موضوع جزایرسه‌گانه ایرانی در نشست‌های گاه و بیگاه شورای همکاری جلوگیری کرد.